زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

تافل خراب شد

خب تافلمو خوب ندادم. دیشب یکی از بدترین شبای عمرم بود. هیچ وقت نشده بود که از درد حتی یک ساعت هم نتونم بخوابم. نمیدونم دیشب چرا اینطوری شده بود. توی پام یه عالمه جوش زده بود که دیشب اینقدر می خارید که 3-4 بار بلند شدم و پماد کالامین زدم اما تا صبح خوب نشد. از طرفی هم 4 تا پشه آمده بودند که تا صبح هی از بغل گوشم ویز رد میشدند و یه لحظه غافل میشدم نیش خودشونو در بدن من بیچاره فرو میکردند. خلاصه بگم که نخوابیدم.


امتحان تقریبا توی سطح پارسال بود, با این تفاوت که این بار لیسنینگ لانک فرمت خوردم. خیلی خیلی بدتره که آدم لیسنینگش لانگ فرمت بشه چون سر اسپیکینگ فاجعه پیش میاد. 

ریدینگ ها از پارسال طولانی تر بود به نظرم و سئوالاتش اکثرا یه جوری بود که باید کل پاراگراف رو میخوندی. در واقع دیگه سئوالی که فقط با خوندن یک جمله بشه جواب داد توش پیدا نمیشد. مثلا میگفت که همه این موارد توی این پاراگراف آمده به جز.... سئوالات لغت هم دیگه لغت نبود واقعا. یعنی یه معنی هایی از لغت ها رو میخواستن که با وجود اینکه معنی لغت رو میدونستی نمیشد فهمید که کدوم گزینه اش درسته, تعدادشونم از پارسال به نظرم کمتر آمد. (ماکزیمم 2 تا توی هر قسمت) سئوال paraphrase جمله هم اصلا توش نبود.


لیسنینگ ها به مراتب سخت تر از پارسال بود. 2 تاش که خیلی نامفهوم حرف میزدند. توی سئوالاتشم اصلا سئوالاتی که از سرفه پروفسور و ... باشه نبود. تقریبا همه سئوالات از مفاهیم بود. یه سری سئوالات هم از جزئیات مفاهیم بود که من هیچ وقت توی نمونه های قبلی ETS ندیده بودم. مثلا در حد یه جمله پروفسوره به یه چیزی اشاره میکنه که نه عدده و نه چیز خاصی اما همونو سئوال کرده بودن. توی لیسنینگ که بعضی چیزا رو نشنیده بودم و اصلا نمیدونستم این کلمه کجاش بوده. گزینه ها هم به طرز نامردی ای حاوی اطلاعات درستی بودند که اصلا توی لیسنینگ نبود. مثلا فرضا پروفسوره یه چیزی گفته بود و سئوالی که آمده بود, پرسیده بود که نظر پروفسور چی بود اما حداقل 1 گزینه پیدا میشد که کاملا درست بودند (از نظر علمی و منطقی) اما توی لیسنینگ نیومده بود و کاملا آدم رو به شک می انداخت که نکنه اینو هم گفته باشه من نشنیده باشم. بعد عین پارسال همشو کاملا شنیده بودی اما جواب رو اینقدر بدجور پیچونده بودند که به سختی میشد تشخیص داد جواب کدومه. من نمیدونم تافله یا تست هوش.


سر اسپیکینگ یه اتفاق بدی افتاد, داشتم اولین سئوالو جواب میدادم که یه دفعه وسطش مراقبه آدم و دستش رو کنارم بالا و پایین برد یعنی آرومتر و همین یه چیز کوچیک کلا زد همه امتحانو خراب کرد. سئوال اولو که از دست دادم. سئوال دوم و ... رو هم همش حواسم پرت میشد که نکنه دارم بلند حرف میزنم و رشته کلام از دستم در میرفت. به جز یه سئوال همه سئوالای بعدی اینطوری شد. تافلم که دیدید چه مسخره است, کلا 45 ثانیه آدم وقت داره حرف بزنه همین که از دستش در بره دیگه رفته. تقریبا همه سئوالای اسپیکینگ رو ناقص جواب دادم. اینم بماند که من داشتم متن میخوندم, بغل دستی ام داشت حرف میزد یکی هم بود اونور سالن که من داشتم صداشو میشنیدم و اصلا نمیتونستم تمرکز کنم که چی نوشته. خلاصه که اسپیکینگ فکر کنم خیلی کم بشم و باید دوباره بدم. کلا فکر کنم کاری که IELTS کرده بهتره برای اسپیکینگ چون واقعا آدم حواسش پرت میشه وقتی یکی دیگه حرف میزنه.


سر رایتینگ هم یه موضوع خیلی مسخره آمده بود که اصلا نمیشد در موردش حرف بزنی. منم دیگه اصلا مغزم کار نمیکرد شروع کردم همینطوری چرت و پرت نوشتن. فقط امیدوارم که ساختار جمله هام رو خراب نکرده باشم. خلاصه که رایتینگ رو هم خوب ننوشتم (از نظر ایده و ...) البته آمدم خونه شب یه فکری کردم دیدم اگر به اونور قضیه فکر میکردم که خیلی راحتتر میشد جواب داد اما سر جلسه دیگه مغزم کار نمیکرد.


حیف شد اگر اسپیکینگم خوب میشد فکر کنم بالای 100 میشدم. حالا جواب امتحان بیاد ببینم ریدینگ و لیسنینگ چکار کردم. یه وقت نکنه از پارسال کمتر بشم!


حالا تافل مهم نیست GRE مهمه و استاد پیدا کردن. الانم از شرکت زنگ زدن که فردا بیا, پایان نامه ام هم هنوز پرینت نشده. خدایا خسته شدم دیگه!

نظرات 4 + ارسال نظر
نوید یکشنبه 17 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:19 ق.ظ

سلام

برای راحت شدن از شر پشه ها از جاروبرقی استفاده کن برای گرفتنشون.اینطوری خیلی تمیزه و جایی کثیف و خونی نمیشه. فقط اگه شب هنگام هست درجه ی جاروبرقی رو کم بزار یا از جاروشارژی استفاده کن که کسی بیدار نشه.
واسه تافل اگه میتونستی تابستون آمل امتحان بدی خیلی به نفعت بود. آمل هم مونیتورش ال سی دی و هم محیطش تقریبا آرومه.

شما رشتتون نرم افزاره؟ در مورد کسب درآمد از طریق برنامه نویسی و یاد گرفتن برنامه نویسی طوری که از بشه کسب درآمد کرد میتونین اطلاعات بدین؟ تا اونجایی که من میدونم در ایران باید یه نفر واسطه برات پروژه پیدا کنه(مثلا پروژه نرم افزار بیمه تامین اجتماعی و پشتیبانیش) که انجامش بدی. که کلی از این پول رو باید بدی واسطه.
شما چه طوری کار پیدا کردین؟ و برای درآمد بیشتر به غیر از دامه تحصیل خارج کشور چه کارایی میخواین در ایران بکنید. اگه بلدین یکم چم خم کار یاد گرفتن و پیدا کردن رو به ما هم یاد بدین. نگرانم که بعد فارغ التحصیلی کارنابلد و کارپیدانکن بشم.
فوت استیو جابز رو هم تسلیت میگم. فردی که نیازهای مشتریانش رو با محصولات جدیدش بهشون میگفت ولی محصولاتش به دست ما که نرسید.
موفق باشید.

سلام
نمیدونستم. ظاهرا خیلی خوشمزه بودم و پشه ها علاقه پیدا کرده بودند.
اصلا حوصله ندارم از تهران برم بیرون. میخوام مستقیم دیگه برم امریکا!

نه رشته ام نرم افزار نیست. ببخشید خیلی در زمینه ای که میگید اطلاعات ندارم. تنها چیزی که میدونم اینه که در حال حاضر فقط پروژه های دولتی هست که به صرفه است آدم روش کار کنه که بدون پارتی تقریبا گرفتنش غیرممکنه, مخصوصا یکی تازه کار باشه. (همون واسطه که میگید! خودتون که این کاره هستید)

من راستش از 4-5 سال پیش کار پیدا کردم. اولش با ساعتی 2000 تومن شروع کردم. کلا کار سخت با درآمد کم. یادمه هیچی از حقوقم نمیموند. نزدیک 60 هزار تومن پول غذا میشد و نزدیک 45 هزار تومن هم کرایه! بیمه و مالیات هم که ازش کم میشد یه 100 تومنی میموند که بخوام دو ماه جمع کنم یه K750 بخرم! خلاصه با وضع خراب شروع کردم. الان با وجود اینکه توی شرکتی که کار میکنم از خیلی ها بیشتر میگیرم اما باز خرجم به دخلم نمیخوره.
برای درآمد بیشتر با شرایط کنونی جامعه ما شما نیاز مبرم به استفاده از فرمولاسیون 3 پ دارید = پول + پارتی + پر رویی این 3 تا رو با هم جمع کنید درآمدتون زیاد میشه. (توجه کنید که نیازی به هیچ چیز دیگه ای از جمله سواد و ... نخواهید داشت)
حدس میزنم لیسانس باشید, اگر توانایی ادامه تحصیل دارید, معدلتون بالا هست و ... اصلا 1% فکر این نباشید که اینجا بخواهید بمونید و کار پیدا کنید. اگر نیست, خب چاره ای ندارید, یه چیزی از کامپیوتر رو مثلا یه زبان برنامه نویسی و یا دیتابیس رو یاد بگیرید و از یه جایی از صفر شروع کنید به کار کردن. کم کم در طی سالیان سال حقوقتون کم و کمتر میشه. (چون تورم بدون احتساب نرخ ارز حداقل 25% هست و افزایش حقوق شما بین 10% تا 15% ) خلاصه بعد از چند سال به این نتیجه میرسید یا باید برید یا باید یه فکر دیگه ای کنید. البته من خیلی بدبین شدم, شایدم معجزه ای بشه, شایدم من تنبلم. اون صفر شروع کردنم که قلق نمیخواد, روزنامه آگهی نگاه میکنید ببینید چی میخوره بهتون, یه سایت های کاریابی ای هم هست ظاهرا (زمان ما نبود!) یه رزومه میدید و مصاحبه میشید چون میخواهید از صفر شروع کنید هم گیر نمیدن زیاد چون حقوق زیادی نمیدن. ببخشید من روش دیگه ای بلد نیستم. البته من برای پیدا کردن کار این سختی رو نکشیدم و یکی معرفی ام کرد (آشنا بود, نه فکر کنی پارتی بود) دیگه رفتم سر کار.
استیو رو هم خدا خیر بهش بده. داستان زندگیشو خوندم, چقدر سختی کشیده بود بیچاره. اما خوب شد از اپل انداختنش بیرون رفت پیکسار رو راه انداخت یه حالی به ما داد با داستان اسباب بازی اش.

نوید دوشنبه 18 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:11 ب.ظ

سلام
فقط این واسطه هایی که گفتم شغلشون هست تا زمانی که تابلو نشند.. پول یا چیز دیگه میگیرن تا کار جور کنند. شاید یه نوع بازاریابی هست! یا مثل فروشنده ای که تابلوی یه نقاشو میگیره براش بفروشه ولی سود اصلی رو هم فروشنده میبره.

با همون تافل سال قبل آیا میتونستین با پرداخت یه مبلغی به چنتا دانشگاه جدید اپلای کنید؟ به نظرم نمره ی ۸۸ و ۱۰۰ خیلی فرق ندارند. اگه بتونین با اساتید اونجا تلفنی یا با اسکایپ صحبت کنین تاثیرش بیشتر باشه.

از نوشته های قبلیتون حس کردم رشتتون نرم افزار باشه.پس رشتتون چیه؟در مورد کار شما که دانشجوی ارشد تهران هستین با تدریس انواع دروس در مقاطع مختلف در تهران درآمد خیلی بیشتری میتونین داشته باشین. حتی تا 5 میلیون. شاید به تدریس خصوصی علاقه ای نداشته باشن و تجربه ی کاری که میکنین براتون مهمتر باشه ولی تدریس خصوصی در تهران تا جلسه ای 100 تومان هم اساتید میگیرن. عجیب اندر قریب!
در مورد کار اگه میشد دارالترجمه رسمی باز کرد خیلی عالی بود. واسه ترجمه رسمی شناسنامه تا 50 هزار تومن هم میگیرن. نمی دونم واسه باز کردنش چه مدارکی لازمه و چنتا زبان باید بلد بود یا واسه زبان های غیرانگلیسی با افراد دیگه همکاری کرد. کلا واسه مجوز گرفتنش شاید هفت خوان رستم لازم باشه و شاید واسه شهرهای بزرگ دیگه مجوز ندن؟!

ممنون از وبلاگتون

سلام
واسطه ها همچینم اینطور نیستن! حالا شاید گذرتون بیفته که کارو هم انجام بدید و پولتونم ندن!

با همون تافل سال قبل میشه باز اپلای کرد, دانشگاه هایی که قبلا اپلای کردم که اصلا نیازی به چیزی ندارن چون مدارک رو تا یکسال معمولا نگه میدارن. دانشگاه های جدید هم کافیه برای هر کدوم 19 دلار پول ریپورت تافل بدم. گفتم که بیشتر میخواستم بالای 100 بگیرم که همون 4 روزی که رفتم سر کار رو اگر اسپیکینگ تمرین میکردم احتمالا میشد. هفته دیگه نمره ام بیاد یه کم دقیقتر در مورد تافل صحبت میکنم.

در مورد تدریس اصلا نمیدونستم! جدی میگید؟ برم درس بدم پس!
در مورد دالترجمه فکر نمیکنم اینطوری باشه. کلا اگر به من بگن که توی ایران یه صنفی خیلی درآمدش خوبه اصلا باور نمیکنم. اینا خودشون یه درصد خیلی بالایی از ترجمه ها رو باید مالیات بدن
پارسال وقتی بهشون گفتم که چرا برای چیزی که ترجمه کردید دوباره پول ترجمه میگیرید یه جواب قانع کننده بهم داد, گفت که اداره مالیات میاد نگاه میکنه توی دفتر میگه اینقدر ترجمه داشتی اینقدر مالیات بده نمیگه که اینو قبلا انجام دادی یا ندادی!
همون ترجمه ها شما مترجم لازم داری که خیلی حرفه ای باشه بتونه متن رو درست در بیاره اگرنه هر کسی باشه کار رو خراب کنه همه مشتری ها رو می پرونه. بینید رک بگم اینجا یکی بخواد بزینس خودشو راه بندازه 70000 خوان رستم رو باید رد بشه.
این مسئول شرکت ما الان نزدیک 12 ساله شرکت داره. از اون موقع ها شروع کرده. الان بعد از 12 سال و رسیدن به بالاترین درجه ای که میشده در حال ورشکستیگه. ببینید چه خبره که حقوق من الان چند ماه عقب افتاده. روزی هزار بار خدا رو شکر میکنم که ازدواج نکردم و نمیخوام اجاره خونه بدم وگرنه نه آدمی بودم که روم بشه دستمو جلوی کسی دراز کنم و نه آدمی بودم که بتونم توی چشم صاحبخونه نگاه کنم و... بگذریم

خواهش میکنم. امیدوارم هر جایی هستید و هر تصمیمی میگیرید موفق باشید

امید یکشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:18 ب.ظ

سلام
چند وقتی هست که دارم وبلاگتون را می خونم. اما حتی نمی دونم با چه اسمی صداتون کنم؟
بهر حال مطالب جالب و حرف دل خیلی از جوانهای ایرانی الان است که در وادی حیرت ای زمانه گیر افتادند و راه پس و پیش ندارند.
بگذریم، خواستم منم از تجربه امتحان تافل خودم بگم که دقیقاً بخاطر یک لحظه حواس پرتی 2 قسمت آخر خراب شد و رفت. متاسفانه مراقب نبود و بعضی ها سر وقت شروع کردند(مثل من) و بعضی های نه و من دیدم دارم حرف می زنم اما کنار دستیم موضوع فهمیده و داره برا خودش جمله بندی می کنه!!!
سر رایتینگ هم که یکی از کلیدهای کیبوردم کار نمی کرد، هر چی سرم چرخاندم مراقبی هم نبود، دیگه ببین چجوری باید می نوشتم!!
این ها را می گم که انشالا برا بقیه تجربه بشه. از من که گذشت.
راستی دوست عزیز از زمانی که رفتی آمریکا کمتر مطالبتو به روز می کنی، نکنه اونجا اینترنت سرعت بالا مثل ما ندارند.

سلام
شما خودتو ناراحت نکن چون شما جزو ارواح سرگردان وبلاگ من هستید که حتی یکبار هم سمت راست صفحه رو ندیدید تا اسم منو بدونید.

تیما دوشنبه 22 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:48 ب.ظ

من موسسه امیربهادر امتحان دادم. واقعا عالی بود همه چیزشون.
ولی خودم خراب کردم... لیسنینگ... طلسم زندگیمه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد