زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

دانشگاه سن دیگو هم ریجکت شدم.

امروز یه ایمیل آمد از دانشگاه سن دیگو که متاسفانه نمیتونیم بهتون ادمیشن بدیم. ایمیل بسیار مودبانه و در شان و کلاس همین دانشگاه هم بود.

البته خودم انتظار داشتم و استادش هم قبلا گفته بود که احتمالش کمه که بتونیم پذیرش بدیم چون فاند دانشگاه امسال خیلی محدوده و ما بدون فاند به کسی پذیرش نمیدیم. ولی همین که تا اینجا جزو لیست رزروشون هم بودم خیلی خوب بود, چون بعضی ها رو دیدم ماه پیش خیلی زودتر از من ریجکت کرده بودن. برای یادآوری این همون دانشگاهی بود که اون سری نوشته بودم استخاره گرفتم و خوب آمده بود! هرچند از این کتابخونه اش خیلی میترسیدم, شبیه خرچنگه یا یکی که دستش از توی زمین در آمده و نمیذاره آدم از توی دستش پرواز کنه.

از اینجا به بعد دیگه گرفتن ادمیشن شانسیه و به نظرم دیگه همین دانشگاه هایی که قبول شدم رو یکیشو باید انتخاب کنم و برم. اگرچه همشون متوسط هستن اما من راضیم. به هر حال تا جواب بقیه ریجکت هام هم نیاد و خیالم راحت نشه نمیتونم تصمیم بگیرم.

نظرات 6 + ارسال نظر
رز چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:52 ب.ظ http://acme.blogsky.com

سلام میشه بپرسم چطور درخواست دادید؟

سلام.
ببخشید متوجه سئوالتون نشدم. توی سایتشون اپلای کرده بودم.
موفق باشید

عرفان چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 06:52 ب.ظ

سلام

روایت است که این روزای پایانی برای دانشگاه هایی که توی لیست انتظار هستی نباید ایمیل بزنی (REF: urch - gradcafe) و اگه می خوایی سئوالی بپرسی بطور ناشناس مطرح کنی. چون خیلی ها معتقد هستند که بلافاصله بعد از ایمیل پیگیریشون، ایمیل ریجکتو را دریافت کردند. (فکر می کنم یه سری دلایل هم میشه برای این رابطه معنی دار بین ریجکت و پیگیری لیست انتظار، پیدا کرد)

دوست عزیز اینو گفتم که برای اون دانشکده های باقیمانده خیلی پیگیری نکنی و شانس خودتو پایین نیاری. کمی صبور باشین.

اردات

سلام

جدی؟ من این روایت رو نشنیده بودم. باید دید که آیا این یک روایت صحیحه هست یا نه. منم که علم راوی ندارم! من دلیلی نمیبینم به جز اینکه از قبل مشخص باشه که ریجکت هستن و قرار باشه که همه رو توی یک روز اعلام کنن, حالا یکی زودتر ایمیل بزنه زودتر بهش بگن.

فکر نمیکنم شانس کسی با سئوال کردن کم بشه چون خود به خود شانس دیگه کم هست. من الان مطئنم که 2 تا دانشگاه تاپ لیستم که مونده دیگه فاندی برای من ندارن و احتمالا توی لیست رزروشون هستم که ببین بالاخره ادمیشن بدن یا بهتر از منم هستن. چون استادا معمولا دانشجوهاشونو زودتر از این موقع ها پیدا میکنن و بهشون خبر میدن. بقیه در برزخ میمونن تا روزی که تصمیم نهایی در موردشون (حالا برای تیچر اسیستنت یا دیگه هیچی) گرفته بشه. بعضی دانشگاه ها که بدون فاند اصلا پذیرش نمیدن. بعضی ها هم که میدن تا یه حدی میدن که ظرفیت دارن. به هر حال دیگه این آخریا کم پیش میاد که کسی بتونه با فاند از جایی بگیره. مگه اینکه دانشجو قبلیه استاده یه موقعیت بهتر پیدا کنه و استاد رو قال بذاره.

بنابراین تقریبا جایی برای پیگیری نمونده.

نوید چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:09 ب.ظ

شما در مورد پروژه هایی که به صورت آنلاین یا آفلاین میخواین در آینده انجام بدین چیزی نگفتین ولی میتونین چنتا مثال مثلا تو یه رشته ی دیگه مثل عمران و مکانیک بزنین که این پروژه ها چه طوری هستن و از چه طریقی واسششون اپلای میشه.

از مطالب وبلاگتون به نظر میاد که ذهن کار آفرینی دارین. از همون روشی که گفتم بعد دوسال دکتری رو میتونین تبدیل به ارشد کنین و مشغول کار بشین. خدا رو چی دیدین شاید بعد چند سال کار کردن دانشجوی های استنفورد و MIT بیان شرکت شما برای کار پیدا کردن.

کلا به نظرم مطالبی که گفته میشه(بیشتر قدیما) در مورد اینکه کشورهای خارجی میان دنبالت اگه دانشجوی فلان دانشگاه باشی یا فلان شرکت میاد دنبالت واسه کار بیشتر شبیه تخیلات یک ذهن ابدی هست. فارغ التحصیل ارشد برق شریف بوده که برای اینکه کارخونه ی زنجان حقوق بیشتری میداد چند سال رفته اونجا و کسب سرمایه کرده بعد برگشته تهران تونسته نمایندگی آنتی ویروس از خارج کشور بگیره و به شرکت ها و اداره های ایرانی در حد User بالا بفروشه و درآمد فوق العاده ای کسب کنه. ارتباط زیادی هم به رشته تحصیلیش نداشته کار دومش . آینده میتونه خیلی پیچیده باشه.

خیلی از بچه های شریف اون جوری که شما توصیف کردین نیستن!

راستش پروژه که فعلا که گیر نیاوردم. بعضی رشته ها شاید نداشته باشن و بعضی هم شاید داشته باشن. مثلا نقشه کشی با AutoCad یا سه بعدی سازی با 3DMax یا حل محاسبات عمرانی با برنامه های Civil یا طراحی های مکانیکی با AutoCad و... الان اکثر رشته های مهندسی نرم افزارهای خاص خودشونو دارن. حتی شیمی ها هم برنامه های شیمی دارن.

در مورد آینده نمیدونم اما خیلی دلم میخواست که بتونم شرکت خودمو داشته باشم. طی سالها کلی از ایده های من یا انجام شدن یا فراموش شدن و یا هنوزم هستن که هیچ کسی نیست و نمیتونه کمک کنه.

منم بچه بودم از این چیزا زیاد میشنیدم که فلانی آمدن دنبالش, یا حتی میگفتن بچه های شریف قبل از اینکه فارغ التحصیل بشن براشون پذیرش از دانشگاه های خارجی میاد! اما یا الان دنیا فرق کرده یا از اولم همچین چیزی نبوده. تازه الان کار رو انجام میدی ارائه هم میکنی, برای اهلش توضیح هم میدی و خوشش هم میاد اما آخرش میگه متاسفم!

ببخشیدا اما منم توی ایران بمونم باید کم کم فکر یه دلالی ای چیزی باشم. اینجا از تخصص پولی در نمیاد و اینو دیگه همه میدونن. کسی هم که شغلی داره که نون و آب داره یه سرش دلالیه.

من نخواستم خدایی نکرده پیش قضاوتی در مورد بچه های شریف داشته باشم. گفتم که اونایی که من باهاشون برخورد کردم اینطوری بودن. شانس من شاید بد بوده که همین چند نفر شریفی ای که باهاشون برخورد کردم خصوصیات مشترکی داشتن که مورد پسند من نبوده.

نوید چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:15 ب.ظ

در مورد که دانشگاه تهران که فرمودین اکثریت اساتید خارج از کشور خوندن منظورتون در مقطع دکتری بود؟ تنوع دکتری دانشگاه تهران در رشته برق خیلی کمه. مثلا در این لینک http://eng.ut.ac.ir/Fa/ECE/default.asp میگه فقط دکترای نانوالکترونیک در رشته برق داره.
رشته ای هم مثل عمران که تنوع داره تو دکتری باز هم اکثریت دکتری رو از خارج گرفتن. اینایی که از تهران دکتری گرفتن پس کجا میرن؟

نه. منظورم کل دانشگاه های توی تهران بود و نه فقط مقطع دکترا که همه مقاطع (استاتید مقاطع تا جایی که میدونم مشترکن, یعنی استادی ندیدم که بگه من فقط به دکترا ها درس میدم و به لیسانس ها درس نمیدم. ممکنه درس کمتر با لیسانس ها داشته باشه یا بیشتر دوست داشته باشه به فوق لیسانس ها و دکتراها درس بده اما من ندیدم که بگن فلانی استاد مقطع دکتراست). تنوع دکترا در ایران خیلی کمه. بعضی رشته ها هم اصلا موجود نیست. البته در دنیا هم تنوعش کمتر از لیسانسه و کاملا هم دلیلش مشخصه.
کسانی که از خارج بر میگردن با دانشگاه های تاپ اینقدر هستن که جایی برای فارغ التحصیلان اینجا توی دانشگاه های تاپ نمونه. و شاید چون عده کثیری هم برنمیگردن این جو وجود داره که اینایی که خارج بودن و برگشتن رو ترجیح بدیم تا ترغیبی ایجاد بشه.
بعضی از اینایی که از دانشگاه های ایران دکترا گرفتن رو دیدم که توی دانشگاه آزاد تدریس میکنن و یا اصلا رفتن توی یه شغل هایی که هیچ ربطی به درسشون نداره. خرید و فروش و ...

نوید پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:31 ق.ظ

منظورم این بود که دکتری از خارج گرفتن و ارشد و کارشناسی رو از ایران.
فکر کنم قبلا اشاره کرده بودین که در زمینه تحقیقات علمی اگه به صورت پروژه از شرکت های بزرگ باشه مفید تره. این طوری هم حتما یه جایی به درد میخوره .اکثر شرکت های بزرگ در دنیا بخش R&D دارن. این ماشین RD ایران هم از همین جاها سردر آورد! فقط این پروژه ها تا جایی که تو اینترنت دیدم بیشتر حضوری و به صورت کار تمام وقت هست.

این دلالی به نظرم کار بدی نیست. اسمش یه طوریه ولی میتونه خوب و مفید هم باشه.

بله اکثرا بعد از کارشناسی از شریف یا دانشگاه های مطرح برای فوق لیسانس رفتن و بعد دکترا. من زیاد دیدم که اگر فوق لیسانس داشتن دوباره یه فوق لیسانس یه جای بهتر گرفتن و باز رفتن برای دکترا یه جای تاپ.

دلالی بد نیست اما باید به شخصیت آدم بخوره. من شخصیتم دلال نیست. من یه متخصصم و انتظار دارم از تخصصم کسب درآمد کنم. شما اگر صرف به تخصصت تکیه کنی توی کشورهای پیشرفته میتونی بعد از چندین سال یه آدم بسیار موفق باشی اما توی ایران خیلی خیلی احتمالش کمه.
توی کشورهای دیگه اگر بتونی دلال هم باشی کارت میگیره اما اونجا معمولا نمیشه به سادگی ای که ایران میشه دلال بود. اینه که هر کسی که میبینی میره برای خودش یه کار از این بگیر به اون بده راه میندازه و البته به شرطی که بتونه با باند مافیا کنار بیاد موفق هم میشه!
میدونید که اینجا هر رسته دلالی یه باند مافیا هم داره که شما یا باید جزو اون مافیا بشید و حق الزحمه رو بدید یا اینکه باید باهاشون در بیفتید و اگر دربیفتید احتمال زیاد وربیفتید. من سالهاست دارم اینجا زندگی میکنم و کار میکنم, واقعا الان با تخصصی که دارم حقوق بگیری هم بخوام کار کنم مینیمم باید ماهی 4-5 داشته باشم. توی امریکا افراد مشابه من فقط از طریق استخدام و کار حقوق بگیری که میدونیم پولی هم توش نیست الان بین 80 هزار دلار تا 130 هزار دلار درآمد دارن. من دلال نیستم, نمیتونم هم باشم. اگر یه روزی بگن که بیا این کارو کن روزانه اینقدر در میاری بازم قبول نمیکنم چون کار من این نیست. اینه که اینجا پیشرفت نمیکنم. شاید اونور بتونم پیشرفت کنم, شایدم از اینجا بدتر باشه و مجبور بشم دست از پا درازتر برگردم اما حداقل میفهمم که هیچ جای دیگه ای نمیشه با تخصص زندگی کرد!

نوید پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:57 ق.ظ

به نظرم مهمتر از ISI بودن مقاله محتوی خود مقاله هست که اگه استاد وقت کنه و بخونه خوشش بیاد و بخواد یه فاندی بده

محتوای مقاله مهمه اما معمولا اساتید وقت ندارن و جایی که پابلیش میشه رو در نظر میگیرن.
مثل اینکه توان ورزشکار رو کاری نداشته باشن و بگن مثلا این رفته المپیک دیگه کارش درسته!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد