زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

بدون فاند برم امریکا چیکار کنم؟

این چند روز حسابی وضعیت زندگی توی امریکا رو بررسی کردم. شب ها تا صبح خوابم نبرده و توی سایت های مختلف مدام در حال پیدا کردن اطلاعات جدید هستم. راه های مختلفی وجود داره که بتونم بدون فاند دانشگاه اونجا زندگی کنم اما یکی از یکی سخت تره. از تغییر به ویزای کار گرفته تا ازدواج با یه سیتیزن تا خوندن برای جی آر ای بالاتر برای شانس گرفتن اسکالرشیپ و ...  اما واقعیتش اینه هر کدوم از این راه ها سختی خیلی زیادی داره. اینم عکس منه که رفتم امریکا و فاند نگرفتم!


تغییر به ویزای کار
مثلا ویزای کار بازم یه ویزای موقته و 3 ساله هست و یکبار ورود و ممکنه تمدید نشه. تازه اگر آدم با اون شرکتی که اسپانسرش شده به مشکل بخوره و دیگه براش حقوق رد نکنه باید ظرف یکماه کشور رو ترک کنه و باز درسش روی هوا می مونه. بعد از 3 سال هم ممکنه ویزاش دوباره تمدید نشه و یا اون شرکت تمایلی به درخواست گرین کارت نداشته باشه. هزینه شهریه دانشگاه ها هم اونقدر زیاده که خود خارجی ها هم نتونن راحت در کنار کار درس بخونن و شهریه دانشگاه رو هم از جیب بدن. تازه این ویزا بازم خودش برای ایرانی ها single entry هست و باز نمیتونم برگردم خونه اگر خواستم.
ازدواج با سیتیزن
ازدواج با سیتیزن هم با روحیات من اصلا سازگار نیست. من دلم نمیخواد با یه کسی الکی ازدواج کنم که بخوام اقامت بگیرم. تازه این خودش دروغ به سفارته که من با یکی ازدواج کنم و بعد که اقامتمو گرفتم طلاق بگیرم. بر فرض محال هم که بخوام همچین کاری کنم, اونم کم دردسر نداره. تا جایی که خوندم باید یکسال از ازدواج گذشته باشه و تازه مدارک میدن برای بررسی و ممکنه (احتمال کم) قبول هم نکنن. خود اون بررسی هم شانسیه و یه وقتی میبینی 6-7 ماه تا یکسال هم طول بکشه. یعنی یه دو سال معطل باشی که اقامتی بگیری که شهریه دانشگاهت نصف بشه بتونی راحت کار پیدا کنی. پول این دو سال رو از کجا بیارم؟ از اون مهمتر پس تیلور چی؟! نمیگه نیومده رفتی سر من هوو آوردی؟ :)
خوندن GRE
خوندن برای جی آر ای بالاتر هم میتونه گزینه خوبی باشه. اما من بخوام همچین کاری کنم هم باید توی همین چند ماهی که به رفتنم مونده انجام بدم که برای سال بعد در نظر گرفته بشه. بعید میدونم که بخوام باز فول تایم سر کار باشم و بتونم یه نمره خیلی بالایی از این امتحان بگیرم. تازه از این به بعد مقاله هم مهم میشه که نشون بده بیکار هم نبودی و اونم توی اسکالرشیپ ها بی تاثیر نیست. اونم تازه یه وقتی نمره 1400 هم بگیری باز معلوم نیست که بهت اسکالرشیپ بدن یا ندن.
گرفتن پروژه
ممکنه بتونم پروژه بگیرم و انجام بدم و پولشو برای این کار استفاده کنم. این کار هم خیلی مشکلات داره. اول اینکه احتمال اینکه از امریکا بتونم پروژه بگیرم خیلی کمه, چون کسی منو نمیشناسه که بهم اعتماد کنه و پروژه بده. بعدشم چون ویزا دانشجویی هست ممکنه خیلی ها اصلا این ریسک رو نکنن و کار ندن. از ایران اما میتونم پروژه بگیرم اما اینجا هم بی مشکل نیست. اول اینکه گرفتن پول پروژه ها خودش یه معضل بزرگی شده و ممکنه آدم کار بگیره و تا یکسال هم (یا حتی هیچوقت) پولشو ندن. یکی از دوستام که خودش شرکت داره میگه من پول یه پروژه هایی رو نگرفتم که الان بیشتر از یکسال گذشته و طرف هر دفعه میگه تا ماه بعد. از اون بدتر هم اینکه پولو باید به ریال بگیرم و به دلار که بخواد بشه نهایت بشه ساعتی 5 الی 8 دلار! با این پولم خیلی زرنگ باشم فقط خرج زندگی هر ماهم در بیاد و شهریه دانشگاه باز خودش یه مسئله ای هست.
راه انداختن شرکت خودم توی امریکا
ای بابا, آخرش قراره این کار رو انجام بدم اما الان دست خالی, بدون هیچ سرمایه ای آخه چطوری یه شرکت راه بندازم که سریع هم به سود دهی برسه و بتونم با سودش خرج دانشگاهمو بدم؟ تازه با ویزای دانشجویی یه دفعه دولت بیاد در شرکت رو تخته کنه که غلط کردی با ویزای موقت کار راه انداختی برای خودت چیکار کنم؟ این مدت بعضی کارهایی که میشد که توی امریکا یه شرکت کوچولو راه انداخت رو هم بررسی کردم و حتی فکر کردم که با یه قسمت از پولی که جمع کردم بتونم یکی دو نفر رو ایران استخدام کنم و یه کارهایی انجام بدم. اما اگر این پولی که جمع کردم رو بدم به اونا که دیگه اصلا نمیتونم از کشور خارج بشم! این گزینه زمانی خوبه که بتونم یه فاندی از یه جایی بگیرم (مثلا یه دانشگاه خیلی پایین که از خداش باشه من برم اونجا و احیانا پول هم در بساط داشته باشه یا دلش بسوزه و برام شهریه رو ویو کنه) که در اون صورت بعد از دکترا دیگه امیدی به پیدا کردن کار نیست و اگر این شرکتی که میخوام جواب نداد, دیگه باید قید کار بعد از تحصیل اونجا رو هم اونجا بزنم. میشم یه دکتر با یه مدرک بیخود که اینجا هم به زور قبولش داره.

برم خواننده بشم!

مثلا بعد از ظهرها که از دانشگاه میام کنار خیابون وایسم بخونم مردم بیان پول بریزن یا استغفرالله استغفرالله برم رستورانی جایی کار پیدا کنم شب ها هم یه دهن بخونم مردم یه پولی بهم بدن. بعد یه مدت هم برم کنسرت بدم هی آلبوم بدم بیرون و پولدار بشم تا بتونم خرج تحصیلمو بدم! البته فکر کنم حداقل یه ده سالی طول بکشه که از این راه بشه پول در آورد. بعدشم هر کی از مامانش قهر کرده رفته امریکا خواننده شده, دیگه فکر کنم دست توی کار زیاد شده بازارش خراب باشه.

اصلا برم کانادا
هنوز هیچ کدوم از دانشگاه های کانادا جواب ندادن, فقط یکی از استاداشون بهم گفت که من دانشجوی بهتر از تو دارم, دیگه تو رو بر نمیدارم (به همین شکل بی ادبی!) نه بگه مثلا امیدوارم بری یه جای بهتر, نه مثلا من از رزومه ات خوشم آمده مثلا الان شرایطشو ندارم که برای شما فاند داشته باشم. حیف اون همه پول اپلیکشن و پست برای همچین آدمی! نمیدونم اگر استاد اون یکی دانشگاه هم همینطوری فکر کنه و پذیرش بدون فاند هم ندن که هیچی. اما اگر کانادا پذیرش بدون فاند بده, بازم گیر پول هستم. البته جور بشه میتونم برم اونجا و بعد از دو سال درخواست اقامت هم بدم و بعد از 3 سال هم اصلا سیتیزن کانادا بشم و بعد اگر خواستم برای کار برم امریکا. این همه دردسر هم نداره! اما واقعا هدف من که اقامت گرفتن نیست. اصلا کانادا شرایطش خیلی خیلی بهتر از امریکاست و منم اصلا عشق امریکا ندارم اما....

فرم I-20 رو گرفتم, نامه وزارت علومو هم گرفتم ولی نظام وظیفه نبود

بالاخره دیشب فرم I-20 رو گرفتم. همونطوری که گفتم یکی از بچه ها از ایتالیا برام آورد و خدا هم خیر بهش بده. صبح رفتم وزارت علوم, ساعت 9 رسیدم اونجا و خوشبختانه از اون روز خیلی خلوت تر بود. چون قبلا سایت نشا ثبت نام کرده بودم مشکل خاصی نبود. همه مدارک جدید رو از جمله I-20 امو هم آپلود کردم توی سایت که دیگه مشکلی نباشه.

اول رفتم طبقه همکف, بعد فرستادنم اتاق 325 طبقه سوم. کارشناس امریکا اونجا بود اما بقیه کشورها کسی از کارشناساشونو ندیدم. یه نگاهی جزئی به مدارکم کرد و براش همون I-20 مهم بود و بقیه رو ندید. بعد آمدم اتاق 329 اونم یه نگاهی کرد به فرم I-20 و تافل و مدارک نظام وظیفه و باز منو فرستاد طبقه همکف. اونجا هم نامه نظام وظیفه رو پرینت کردن برام و آقای موسوی نامی برام امضا کرد و تموم. کل مراحل کمتر از 45 دقیقه هم شد. کاشکی همه ادارات همینطوری بودن.

برای ارز دانشجویی هم پرسیدم گفتن تا ویزا نباشه نمیتونی پرونده تشکیل بدی. سریع آمدم نظام وظیفه که همین امروز کارهای اونجا رو انجام بدم. نزدیک ساعت 11 و ربع بود که رسیدم اونجا. رفتم داخل و یه افسری رو گذاشته بودن برای کارهای تحصیلی تا گفتم که برای معافیت تحصی... حرفمو قطع کرد و گفت تحصیلی 14م به بعد. گفتم من... گفت هیچکسی نیست, 14م به بعد. دیگه دیدم دیر هست برم سر کارم آمدم خونه.

بعد من میگم نظام کثیفه, میگن چرا میگی. من قبل از عید از 2-3 نفر همونجا پرسیدم و با تاکید هم پرسیدم که ایام عید ساعت کاریتون چطوریه, من میخوام نامه بگیرم از وزارت علوم, گفتن که ما روزهایی که تعطیل نباشه هر روزشو هستیم. اگر میدونستم قراره تا آخر عید طول بکشه کارم چرا باید 40 دلار پول پست اکسپرس میدادم؟؟؟ چرا مسافرت نمیرفتم و خودمو به زحمت مینداختم که هر جوری شده I-20 ایمو توی این وسط تعطیلی ها بگیرم؟ تازه یه روز دیگه کاریم رو هم از دست دادم که برم نظام وظیفه و بگن نیستیم! نه به اون وزارت علوم که همه کارمندا حتی اون کارشناس امریکا که یه خانم جوانی بود و شاید میخواست مسافرت باشه بودند و نه به اینجایی که اسمش نظام وظیفه است و چیزی که توش نیست همین وظیفه است. به هر حال پروسه گرفتن پاسپورت توی عید به بعد از عید مختل شد. توی این ده روز هم شاید بعضی دانشگاه ها جواب بدن.

سریعترین راه گرفتن I-20 از امریکا

همونطوری که میدونید فرم I-20 برای سفارت و وزارت علوم لازم میشه. بعد از اینکه مدارک رو دادید و دانشگاه براتون فرم رو صادر کرد, خود دانشگاه با پست معمولی میفرسته که بین 30 تا 60 روز طول میکشه برسه. اگر بخواهید سریعتر فرم رو بگیرید بهترین راه دریافت سریع این فرم استفاده از سایت https://study.eshipglobal.com/ هست. این سایت I-20 رو از دانشگاه میگیره به آدرسی که میدید پست میکنه. اینطوری نهایت 5 روزه میرسه به آدرسی که انتخاب میکنید. دو تا سرویس دهنده اصلی FEDEX و DHL هم داره که میتونید خودتون انتخاب کنید با کدوم بفرستید.

اما به دلیل تحریم ها نمیشه که با پست DHL و ... بفرستن ایران. برای همین بهترین راه اینه که بفرستید به آدرس آشناهاتون توی یه کشور دیگه بعد از اونجا اونا بفرستن به ایران. اینطوری 2 بار باید پول بدید اما حداقل زود میرسه.

کاری که من کردم با DHL  فرستادم برای داداشم ایتالیا, دقیق 4 روز طول کشید که برسه. بعدش اون داد دست یکی از دوستاش که بیاره برام ایران. ظاهرا بچه هایی که ایتالیا هستن میتونن با هم هماهنگ کنن و یه سرویس پستی مجانی برای من از اونجا درست شد! چند روز قبلش هم کارت پارسیان رو بسته بندی کردم دادم دست یک نفر دیگه که ببره برای داداشم توی ایتالیا.

قیمتش هم بد نیست و تقریبا 50 دلار هست. من انتخاب کردم برای امارات حدود 55 دلار بود و برای ایتالیا خودم 42.5 دلار دادم. البته این سرویس برای همه دانشگاه ها نیست اما بیشتر دانشگاه های امریکا رو داشت.

پرویز شهبازی - گنج حضور

یکی از آرزوهایی که داشتم این بود که پولدار بشم یه تلویزیون بزنم که به جای اینکه چرت و پرت پخش کنه, یه کم در مورد اشعار پارسی و آهنگ های سنتی و برنامه هایی در مورد فرهنگ و تمدن ما داشته باشه.

بازم یکی رفته ایده های منو اختراع کرده. یه آقایی به اسم پرویز شهبازی یه تلویزیون درست کرده به اسم "گنج حضور" که صبح تا شب داره یا آهنگ های سنتی ایرانی پخش میکنه و یا داره تفسیر مثنوی و دیوان شمس میگه. نمیدونم خودش چقدر از این حرف ها فهمیده و چقدر میدونه اما صرف اینکه راجع به مولوی و... میگه به نظرم حرکت بسیار ارزشمندیه.

این ایام عیدی سرگرمی اصلی ام این بود که از صبح تلویزیون رو روشن میکردم و این حرف ها رو گوش میکردم. من هنوز نتونستم مثنوی رو بخونم اما خیلی دلم میخواد که یه وقتی بشه این کار رو انجام بدم.

عید تنهای تنها

امسال اولین عید عمرم بود که تنهای تنها بودم. همه رفتن مسافرت ولی من خونه تنها موندم. با خودم فکر کردم که همش نگرانم که جواب دانشگاه ها چی میشه و بهتره بمونم این فرم I-20 رو بگیرم که سریع بتونم برای پاسپورت اقدام کنم.

عید اما به خواب و استراحت گذشت و هیچ کار دیگه ای نتونستم کنم. این مدت تقریبا همه تاپیک های مربوط به زندگی توی امریکا که برام مهم بود رو از سایت مهاجرسرا خوندم و یه تحقیقاتی هم کردم در مورد کار و شهرهای زندگی و ... که در مورد جاهایی که قبول شدم حداقل تصمیم بگیرم.

با بعضی بچه های ایرانی هم که اونجا بودن سعی کردم تماس برقرار کنم ببینم چی میگن و نظرات اونا رو هم بگیرم.

البته تنهایی اونقدری هم بد نبود. بعد از یه مدت طولانی تونستم استراحت کنم و یه مقداری هم به خودم برسم. این روزا دیگه این فکر به سرم نمیزنه که ارزش داره برم یا نه. خیلی موارد هست که تصمیم دارم به خاطرش برم که قبلا هم کمابیش نوشته بودم و مهمترینش اینه که مستقل بشم بتونم روی پای خودم زندگی کنم.