زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

با دانشگاه وین هم مصاحبه کردم

دیروز با تنها گزینه ام توی اروپا مصاحبه کردم. قرار بود با اسکایپ صحبت کنیم و من اصلا ساعتشو اشتباه کرده بودم و هنوز اون ساعت سر کار بودم. سر کار هم که قربونشون برم اسکایپ بسته است. زنگ زدن به موبایلم و من گفتم که تا یک ساعت و نیم دیگه میرسم خونه. سریع راه افتادم رفتم خونه.


برخلاف مصاحبه قبلی این یکی خیلی خوب بود. کلا راجع به چیزای عمومی بود. 


چرا میخوای دکترا بخونی؟

چرا دانشگاه ما رو انتخاب کردی؟

رتبه 7 شدی توی کنکور یعنی چی؟

دیگه کجاها اپلای کردی؟ قبول هم شدی؟ ما رو ترجیح میدی یا اونجا رو؟ (من راست شو گفتم!)

چطور تحقیق هایی رو دوست داری؟

بیایی اینجا میخوای روی چی کار کنی؟

دانشگاه آزاد چطور دانشگاهیه؟ ما درست نمیشناسیم و از ایران هم کلی اپلیکیشن گرفتیم.


آخرای مصاحبه دیگه همش میخواستن بدونن که من میام اونجا یا نه.میگفتن که اگر بهت پذیرش بدیم تا چند روز بعدش میتونی به ما بگی که میایی یا نه. منم گفتم حالا شما بدید, مثلا بگید تا یه هفته بعدش جواب بدید و من مجبورم جواب بدم. بعدشم گفتن که خیلی مصاحبه خوبی بود و لذت بردیم. تا دو سه هفته دیگه جواب میدیم.


فکر کنم اگر اینجا ریجکت بشم دیگه خیلی overqualified به نظرشون رسیده باشم. البته من اینجا رو به عنوان انتخاب به قول خارجکی ها safety گذاشته بودم و ترجیحم اینه که برم امریکا.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد