زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

بلیت برای آنکار گرفتم

بعد از مدت ها کلنجار با خودم که چکار کنم برای سفارت, برم دوباره از عشق آباد وقت بگیرم یا همین ترکیه رو ردیف کنیم, امروز صبح رفتم بلیت برای آنکارا گرفتم.

از ایران ایر دقیقا 369200 تومان. اول فکر کردم که با اتوبوس برم اما دیدم به خستگیشو اتلاف وقتش نمی ارزه. بعدشم معلوم نبود که ارز مسافرتی هم بدن یا نه. برای همین فکر کردم که بهتره با همین هواپیما برم. اگر ارز مسافرتی کم نشده بود, مشکلاتم هم کمتر بود. این هفته باید به دانشگاه هایی که مونده ایمیل بزنم بگم که اگر زودتر جواب ندید من دیگه دارم میرم سفارت! آخر نامردیه کارشون. یکیشون که از 1 دسامبر جواب نداده یعنی نزدیک 5 ماه گذشته! دو تای دیگه از 15 ژانویه در حال بررسی هستن.


هزینه ها تقریبی اینطوری میشه:

1- بلیت هواپیما :   نزدیک 370 هزار تومن

2- عوارض خروج از کشور: نزدیک 60 هزار تومن

3- پول هتل: ارزونترین هتلی که من گیر آوردم شبی 28 دلار, که میخوام 2 شب بگیرم = حدود 60 دلار (دوستان میگفتن که مسافرخونه هست که با هتل خیلی فرقی نداره و حدود شبی 15 دلار یعنی تقریبا نصف هم هست) من دیگه گفتم برای 2 شب ارزش نداره خودمو درگیر پیدا کردن مسافر خونه کنم. شب آخر هم فرودگاه میخوابم چون پروازم ساعت 7 صبحه.

4- پول کرایه: در حدود 10 دلار. 

5- پول غذا: احتمالا اونم 10 دلاری بشه. میتونم از ایران ببرم اما از کباب ترکی توی ترکیه نمیشه گذشت.


حالا از اونجا برگشتم که هزینه هام دقیقا چقدر میشه. دقیقا یک ماه دیگه باید برم.


نکته بسیار بسیار مهم قبل از سفر: از من به همه نصیحت, برای خرید بلیت و رزرو هتل حداقل از یک ماه قبل اقدام کنید که بتونید با ارزونترین نرخ ها بگیرید. هر چی نزدیک سفر باشه, شانس گیر آوردن

دلار ارزون شد, ارز مسافرتی کم شد. سرتیتر خبرهای اقتصادی

بنازم سیاست های اون فخیمه رو که مجبور شدم حقوق چند ماه عقب افتاده امو دلار 1850 و 1920 تومنی بخرم و حالا دلار ارزونتر شده (حدود 1750) و من پولی ندارم که بخرم.


به تازگی (از 30 فروردین) ارز مسافرتی هم باز کم شد و شد سالی 1 بار اونم 1000 دلار  برای کشورهای دور و 400 دلار برای کشورها نزدیک.

http://storage.eranico.com/files/20120425170456-ForeignExchangeRegulations3.pdf


راستش اگر یکی بخواد در مورد این چیزا وبلاگ بنویسه تاپیک هاش میشه:

دلار گران شد  (3 بار تکرار)

ارز مسافرتی کم شد (3 بار تکرار)

دلار ارزان شد

دلار خیلی گران شد (2 بار تکرار)

ارز مسافرتی سالی 2 بار با نرخ بازار فرعی

دلار گران شد

ارز مسافرتی سالی یکبار با نرخ تک نرخی!!

دلار دوباره ارزون شد

ارز مسافرتی بر اساس مسافت! (شانزده بار پارسال قوانین ارز مسافرتی عوض شد!)

دلار دوباره گرون شد

ارز تک نرخی شد!!!! (ولی چند نرخی داده میشه, شما صداشو در نیارید پادشاه لخته)

خرید ارز ممنوع شد

خرید ارز به نرخ توافقی آزاد شد

غلط میکنه کسی ارز بخره, غیرقانونیه, 2 ساعت وقت دارن بیان بذارن توی بانک

هر کس به هر میزان بخواد بره ارز بخره, به ما چه؟

ما فقط نیاز واقعی (اختلاس کننده ها و مافیای قاچاق کالا و خودرو) رو برای ارز تامین میکنیم!

صندوق ذخیره ارزی خالیه

ما چند میلیارد دلار ذخیره ارزی داریم

....


این است دغدغه های فکری یک دانشجو در سرتیتر اخبار اقتصادی مملکتش.

عجب حکایتی شد این ضمانت نامه بانکی - قسمت دوم

یه فکری کردم و رفتم شعبه مرکزی تهران و دایره حقوقی اونجا. ضمانت نامه رو بهشون نشون دادم و گفتم آقا اینو دادن به من و نظام وظیفه قبول نمیکنه, آیا بانک شما نمیتونه عین متن نظام وظیفه رو بزنه؟ میگه چرا نتونه؟ میگم اینو به من دادن و میگن عوض هم نمی کنیم و متنش همینه. بهم میگه که یه دستورالعملی هست به اسم "دستورالعمل صدور ضمانت نامه" که یک بند اون مربوط به نظام وظیفه است که میگه متن ضمانت نامه باید اونطوری باشه که نظام وظیفه میگه. میگم خب اینا شهرستان هستن و ظاهرا نمیدونن, میگه باید برید شعبه مرکزی همون شهرستان و از همونا بخواهید که اگر دستورالعمل ابلاغ نشده اونو به بانک بده!

چهارشنبه مامانم راه افتاده رفته شیراز که امروز صبح بتونه بالاخره این ضمانت نامه رو بگیره. امروز صبح مامانم رفته مرکزی شیراز و اونا بهش گفتن که متنی که ما داریم هم با این چیزی که الان به شما دادن یه مقداری فرق میکنه. (ظاهرا نظام وظیفه یه خط به متن قبلی اضافه کرده که بانک وظیفه داره برای تمدید ضمانت نامه اقدام کنه.) اما شما بگید که شعبه به ما زنگ بزنه تا ما بهشون بگیم که مثل متن نظام وظیفه بزنن براتون. اگر هم بخواهید که متن ما هم عین اون متن بشه ما باید از تهران استعلام کنیم که امروز کسی تهران نیست و میفته برای شنبه و استعلامش هم ممکنه یه هفته ای طول بکشه!!! در هر صورت شعبه با متن قبلی میتونه براتون صادر کنه, حالا شما به شعبه بگید ببینید اونا چی میگن. بعد مامان رفته شعبه و همونطوری که حدس میزنید, کسی که مسئول این کار بوده امروز سر کارش نیامده و نمیاد. حالا قرار شد مامان تا شنبه شیراز بمونه که ببینیم میتونه بالاخره این کاغذ پاره رو بگیره یا نه.

نکات مهم این اتفاقات اول از همه اونه که کسی که مسئول صدور ضمانت نامه بوده موقع صدور حتی فکر نکرده که شما که شماره نامه اصلی رو ندارید چرا اصلا دارید ضمانت نامه صادر میکنید؟؟؟ بعدش قراره مثلا کیو ضمانت کنید که حتی اسم فامیلیش رو هم یادتون میره بنویسید؟؟؟ بعدشم نباید یکبار از روی اون بخونید که خدایی نکرده ما که 1000 کیلومتر فاصله داریم, بیخود و بیجهت کارمون عقب نیفته؟ بماند که چقدر این مدت خرج سفر شد و چقدر توی این راه های طولانی خسته شدیم.
نکته مهم بعدی اینه که حتی شعبه مرکزی یه استان بزرگی مثل فارس هم آخرین دستورالعمل ها رو نداره, وای به حال استان های کوچیکتر.
نکته بعدی اینه که استعلام اینا از تهران انجام میشه و یک هفته طول میکشه. حتی زمان هخامنشیان هم چاپارها سریعتر کار میکردن.
نکته بعدی اینه که سرعت انجام اختلاس سریعتر از سرعت انجام خدمات رسانی است. اگر همین مبلغ رو یک نفر بانک دار میخواست اختلاس کنه, همون روز تموم شده بود و رفته بود!
نکته آخرش اینه که آخرش یه کاری میکنن که آدم بره و پشت سرش رو نگاه نکنه.

عجب حکایتی شد این ضمانت نامه بانکی - قسمت اول

این هفته سه شنبه بعد از دو سه هفته علافی, بالاخره ضمانت نامه بانکی رسید دستم. هفته پیش هم مجبور شدم پنجشنبه برم شیراز و جمعه برگردم تا امضاهای مربوط به خودم رو انجام بدم. دوشنبه دایی ام ضمانت نامه رو با اتوبوس فرستاد و من همون صبح سه شنبه سریع رفتم نظام وظیفه که بتونم برم دنبال کارهای پاسپورتم.


مسئول امور مالی یه نگاهی به ضمانت نامه کرد و گفت این مورد قبول نیست! گفتم چرا؟ گفت به چند دلیل:

1- مبلغ رو روی تمبر پرفراژ کرده که معلوم نیست 5 میلیونه, 15 میلیونه, 50 میلیونه! هرچند که مهر باطل کردن رو درست زده روی تمبر.

2- نه شماره نامه ما رو زده روش و نه تاریخ نامه ما رو. حتما قبل از اینکه ما نامه بدیم رفتید اقدام کردید!!! گفتم نه بابا, الان سه هفته است دارم دنبال کارهاش میدوم. خدا رو شکر نامه ها تاریخ داشت و متوجه شد که راست میگم که دیروز صادر شده!

3- فامیلی شما توش نیست! در کمال تعجب, بانک اصلا یادش رفته بود فامیلی منو توی برگه ضمانت نامه بنویسه.

4- کد ملی شما توش نیست! علاوه بر فامیلی حتی کد ملی من هم توش نبود.

5- این پاراگراف ها چیه؟؟؟ ما فقط متن خودمونو قبول میکنیم, نه یک کلمه بیشتر و نه یه کلمه کمتر. این چیزایی که نوشته باطل میشه و ... اصلا مورد قبول نیست. باید بگی بانک حذف کنه.

6- مهر رئیس بانک کمرنگه! البته اشکال مهمی نیست اما داری درست میکنی اینم درست کن.


خلاصه. من زنگ زدم رئیس بانک که آقا این چیه دادی دست ما. دونه دونه براش توضیح دادم.


میگم چرا شماره نامه نظام وظیفه رو نزدید؟ میگه چون روی پرونده اتون نامه رو پیدا نکردیم!

میگم چرا خب فامیلی منو جا انداختید؟ میگه حالا یه فامیلی ای جا افتاده, مهم نیست که!

میگم چرا کد ملی منو ننوشتید؟ میگه اونم جا افتاده, شماره شناسنامه که داره!

میگم رقم رو روی تمبر پرفراژ کردید, معلوم نیست چنده. میگه مهم که نیست. مشخص بوده چنده.

میگم مهر اش کمرنگ بوده توی کپی هاش نمیفته, اینجاست که دیگه رئیس بانک عصبانی میشه و میگه پس بگو ایرادای الکی میخواستن بگیرن. یعنی که چی؟ مهر که داره.

گفتم خب حالا اون مهره خیلی مهم نیست. متنش رو هم قبول نکردن و گفتن باید عین متنی باشه که نظام وظیفه داده. با همون عصبانیت میگه آقا این متن همونیه که ما برای همه میزنیم, امکان هم نداره عوضش کنیم.

میگم خب میگه ما اینو قبول نداریم. میگه خب ما هم عوض نمیکنیم. میگم خب من الان چکار کنم. میگه من چکار کنم؟

میگم من پنجشنبه بیام شیراز برام متن رو تصحیح میکنید؟ میگه امکان نداره. نظام وظیفه که نباید به ما زور بگه, ما متن بانک مرکزی رو گذاشتیم و عوضش هم نمیکنیم. اما شما برگه رو بیار اسم و کدملیتو میتونیم درست کنیم.

میگم دوست عزیز من که بار اولم نیست که دارم ضمانت نامه میگیرم برای نظام وظیفه, برای داداشم هم گرفتم, چند سال پیش برای خودم هم گرفتم, حالا از بانک شما نبوده. اما متنی که بهم دادن همون متن نظام وظیفه بوده. میگه خب برو از همون بانک ها بگیر!

میگم دیگه الان سند رو زدیم در رهن بانک شما, من که دیگه نمیتونم بیام عوضش کنم. میگه پنجشنبه بیا, من یه روزه برات باطلش میکنم برو هر جایی که دوست داری.

میگم یعنی من باید همه اون مراحل رو از اول برم؟ میگه بله, به ما هم ربطی نداره!


دیگه من مغزم کار نمیکنه و چند ثانیه ای سکوت هست و اون قطع میکنه.

ادامه دارد....

وقت سفارت از ترکیه گرفتم

این هفته از ترکیه وقت سفارت امریکا رو گرفتم. 28 مارچ ایمیل زده بودم و چند روز پیش جواب دادن که میتونی زنگ بزنی و وقت بگیری. مجبور شدم چندین بار زنگ بزنم که بالاخره بتونم وقتم رو بگیرم.
بار اول یک نفر با یه لهجه خیلی خراب برداشت. من به نظرم رسید که هندی باشه. اما انگلیسی حرف میزد. انگلیسی باهاش صحبت کردم و گفتم که برای F-1 میخوام وقت بگیرم. یه کم وقت تلف کرد و بعد گفت ببخشید سیستم قطع شده 3 دقیقه دیگه تماس بگیرید.
چند دقیقه بعد زنگ زدم. دوباره همون مراحل طی شد و انگاری باز همون قبلی برداشت. به من گفت turn off your phone speaker. منم گفتم خاموشه. بعد گفت I can't hear you. و قطع کرد!
چند دقیقه بعد دوباره زنگ زدم. بعد از همون مراحل دوباره. بعد گفت که صبر کن. این بار یه خانمی برداشت که داشت ترکی حرف میزد. من یه فکری کردم گفتم انگلیسی که بلدم اما ترکی رو دیگه هیچ کاری نمیتونم کنم. مثلا بگم بیر ایکی! چی بگم؟! توی این فکرا بودم که گفتم سلام! در کمال تعجب گفت سلام! و شروع کرد به فارسی حرف زدن. یه نفس راحتی کشیدم گفتم خب شد نمیخوام با اون هندیه انگلیسی حرف بزنم.
اولش پرسید که ایمیل زدی, گفتم بله. بعد ازم پرسید که اسمت چیه. ظاهرا رفت چک کرد که ایمیل زدم یا نه. بعد گفت خب شماره پاسپورت داری؟ گفتم بله. گفت شماره کارت اعتباری داری؟ گفتم بله. گفت صبر کن. یه چند ثانیه (30-40 ثانیه) پشت خط بودم که برگشت. اول شماره پاسپورتم رو پرسید. من گفتم: ..... یادداشت کرد. بعد گفت که مطمئنی اینه, چرا یه رقم کم داره؟ گفتم من پنجسال پیش گرفتم شاید جدیدا یه رقم زیاد شده. من نمیدونم. بعد دوباره از اول خوند و چک کرد منم چک کردم و دیدم همونه. بعد شماره کارت اعتباری رو گرفت, تاریخ انقضا و سه رقم پشت کارت. بعد گفت کارت به اسم کیه؟ از کدوم بانک صادر شده. کارت من مال پارسیان بود یادم نبود بانک خارجیش چیه. گفتم که بانک تاجیکستان, ترکمنستان یادم نیست مال بانک پارسیانه! گفت اوکی! نمیدونم بالاخره درست شد یا نه. اما بعد شماره پینم رو برام خوند. منم یادداشت کردم. بعد شماره موبایل ایرانم رو گرفت و آدرس ایمیلم رو گرفت.
بعد گفت برای 23 می, 29 می و 30 می میتونم بهت وقت بدم. منم گفتم که 29 می خوبه. گفت خب براتون ثبت کردم ساعت ... روز 29 می. یه ایمیل تا چند دقیقه دیگه براتون میاد, اگر تا عصر نیامد میتونید تماس بگیرید. منم که آنلاین بودم, دیدم ایمیلش رسید. گفتم تشکر ایمیلتون رو گرفتم. و خداحافظی کردیم.
تماس آخری دقیقا 10:51 ثانیه طول کشید. تماس های قبلی هم چندین بار زدم, هر کدوم 2-3 دقیقه طول کشیدن, یکی دو بار هم احساس کردم صدا خوب نیست که قطع کردم دوباره گرفتم و میدونید که اسکایپ یه کانکشن فی زیادی کم میکنه برای هر بار تماس. فکر کنم کلا 1$ تا1.5$ خرج شد.
امروز هم زنگ زدم برای خرید بلیت هواپیما. گفت ایران ایر 369 تومن و ترکیش ایر 422 هزار تومن. خدا به خیر کنه!


اطلاعات گرفتن وقت و... چون احتمالا مداوم به مرور زمان عوض میشن رو دیگه اینجا نمیذارم, فقط میتونید از سایت رسمی اطلاعات لازم رو بگیرید:

http://turkey.usembassy.gov/iranian_applicants.html