بعد از دانشگاه با دوچرخه رفتم تا یه مغازه کوچکی به اسم RadioShack. اونجا تبدیل پریزهای ایران به پریزهای اینجا رو میخواستم که نرسیده بودم تهران تهیه کنم. البته بازم یه کم دالاس گردی کردم و چند تا از کوچه هاشونم رفتم. خونه های ویلایی اینور خیلی از آپارتمان های ما قشنگتر هستن. اینجاها که میایی انگاری آمدی شمال ویلا.
فروشندهه گفت 20 دلار میشه. یه تبدیل کوچیک که میخورد روی پریز. یه نگاهی کردم دیدم خیلی گرونه. اما در هر صورت هم تبدیل نداشتم. گفتم با tax چقدر میشه. به نظرم فهمید که خیلی جا خوردم از قیمتی که داده گفت 15.47 میشه! بعد برام آورد و دیدم روش قیمت نیست. معمولا چیزی که روش قیمت نباشه رو نمیخرم. این نهایت توی ایران باید 3000 تومن باشه. تازه دارم گرون میگم. اما دیگه حوصله نداشتم که بگردم و نه آیپدم و نه دوربینم و نه موبایلم شارژ دیگه نداشتن. دیگه به همون قیمت خریدم و برگشتم. میخواستم تهران بخرما بعد گفتم حالا اونجا نهایت 4-5 دلار باشه حیف وقته که بخوام بذارم برای یه تبدیل 1000 تومنی!
توی راه دیدم یه عالمه کلاغ روی سیمهای روی خیابون ها نشستن. شنیده بودم که غروبا کلاغا از مدرسه برمیگردن اما ندیده بودم! شایدم پشت چراغ قرمز ایستاده بودند. اینجا اینقدر قوانین رانندگی رو رعایت میکنن که آدم فکر میکنه کلاغ ها هم ایستادن پشت چراغ!
اونجا هم ممکنه که فروشنده ها به خارجی ها گرونتر بفروشن یا کلاه سر خریدار بذارن؟ و اینکه اونجا هم قیمت ها از یه مغازه تا مغازه دیگه خیلی متفاوته؟
فروشگاه های بزرگ کالاها اتیکت دارن و برمیداری و میری حساب میکنی مثل فروشگاه های زنجیره ای ایران. مغازه های کوچیک بیشتر میگن توافقی هست قیمت و بله هر طوری بخوان میدن.
قیمت ها از فروشگاه به فروشگاه که متفاوته هیچی. روز به روز هم خیلی فرق میکنه. مثلا امروز یه چیزی 10 دلاره ممکنه فرداش بشه 7 دلار و تخفیف بخوره و پس فرداش بشه همون 10 دلار. همون 10 دلاری رو ممکنه والمارت بده 8 دلار و تارگت بده 11 دلار و آنلاین گیر بیاری 5 دلار!!!
قول بده این وب لاگ نویسیتو هیچ وقت قطع نکنی بهش معتاد شدم روزی ۲بار سرمیزنم انقدر که ۱دقیقه بعد از آپ کردنت من نفر اول میخونم
آقا مجید لطف داری. حالا سعی ام رو میکنم.
سلام منم معتاد شدم
ای وای من موادم تمام بشه چیکار میکنید
تیلور خانمم که دیگه داره ازدواج میکنه نمکی نمیمونه
چقدر اسمون اونجا باز هست . شایدم چون همه چی گستردس و زیاد مانع جلوی چشم ادم نیست ادم احساس خفگی نمیکنه مثل تهرون . همه چی فلت و دید افقی باز و گستردس.
تگزاس و خیلی جاهای امریکا اینطوریه نیویورک و شیکاگو فکر میکنم خیلی فرق داره