زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

یک هفته خیلی خیلی بد - قسمت هفتم

شب تا 3 داشتم نامه میزدم و هیچی امتحان میان ترم امروزم رو نخوندم. شب هم شدیدا سر درد گرفته بودم اما صبح بلند شدم بهتر شده بودم. تقریبا همه وقتی رو که گذاشته بودم برای امتحان میانترم رفت برای ایمیل زدن به این استاده و حل بحرانی که پیش آمده بود. صبح به زور ساعت 8 بیدار شدم و شروع کردم به خوندن. تا ساعت 12 خوندم و بعد رفتم دانشگاه.  

 

سر امتحان اینقدر گیج بودم که حدی نداشت. آخه سه چهار شب بود که فقط 3-4 ساعت میخوابیدم. سئوال اول رو که جواب دادم دیدم که کلا سئوال رو اشتباه خوندم. دوباره خط زدم و جواب دیدم. فهمیدم که چقدر امروز گیج هستم. اینقدر خسته بودم که حتی نمیشد برگردم که جوابامو چک کنم. ساعت نزدیکای 2 بود یه نگاهی کردم دیدم تازه رسیدم به وسط سئوالا و از 6 تا 3 تاشو جواب دادم. از مراقبه پرسیدم که کی وقت تموم میشه گفت two fifty. خیالم راحت شد گفتم خب یک ساعت وقت دارم. حالا کم کم جواب میدم. یه دفعه 2 و ده دقیقه شد که استادمون یه چیزی گفت. همه از جا پریدن. بعد آمد کنار یکی از بچه ها و اشکالش رو رفع کنه. من نفهمیدم که استادمون چی میگه. فکر کردم پرسیده حالا کسی سئوالی داره و یکی سئوال کرده و رفته جوابشو بده.  

 

ولی احساس کردم که بچه ها هول برشون داشته. یه آن با خودم فکر کردم که وایییی این گفته two fifteen و نه fifty . چقدر من امروز گیج هستم. نگاه کردم دیدم فقط 3 دقیقه مونده و من دو تا سئوال که اتفاقا بزرگترین سئوالا هم بودن رو هنوز جواب ندادم. یه چیزایی از سئوال اولی روی چرک نویس حل کرده بودم که سعی کردم منتقل کنم. یعنی در عرض 2 دقیقه کل صفحه رو با خط خرچنگ قورباقه پر کردم که جواب سئوال رو بدم و آخرشم گفت وقت تموم و نرسیدم که جوابم رو کامل کنم. خلاصه که این امتحان میان ترم این درسه که اینقدر برام مهم بود هم خراب شد.  

 

بعد رفتم اون خانمه رو ببینم که نیامده بود و جوابمو هم نداده بود. بعد هم رفتم توی دفترم و تا شب دو نفر آمدند. یکی از بچه ها از یه رشته دیگه آمده رشته ما. حس کردم که خیلی از ماجرا عقبه. ولی خب مجبورم که کمکش کنم. تقریبا یک ساعت و نیم داشتم براش توضیح میدادم که چی به چی هست و دیگه دهنم کف کرده بود. شب اون یکی استادمون هم جواب میان ترم های اون امتحان ریاضی رو داد که اون میان ترم هم از 100 شده بودم 85 که اصلا برای من خوب نیست آخه دیگه همه چیز رو بلد بودم. یه چند تا اشتباه خیلی کوچیک کرده بودم و کلی نمره ام کم شده بود. یه جا 2 رو نوشته بودم 4 و همون خط به جای اینکه به جواب برسم 5 تا خط دیگه حل مسئله طول کشیده بود و آخرشم جواب اشتباه شده بود. استاده هم کلی نمره امو سر همین کم کرده بود. یه سئوال دیگه هم که کلا یه عدد رو اشتباهی برداشته بودم و اونم نصف نمره سئوالو بهم نداده بود. خلاصه این قسمت اول درس که اینقدر آسون بود آخرش نمره ام این شد خدا به داد قسمت دوم برسه که تا حالا هیچی ازش نفهمیدم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد