زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

فحاشی ممنوع

آقایی که آمدی اینجا کامنت گذاشتی و به یکی از کسانی که اینجا کامنت گذاشته بودی فحاشی کردی طبق قانون اینجا مجبورم کامتتون رو حذف کنم. من اگر بخوام کامنت شما رو منتشر کنم یه نفر دیگه هم میاد یه فحش به شما میده و این ادامه پیدا میکنه و محیط خوبی دیگه برای تبادل نظر نداریم. اگر حرف کسی رو دوست ندارید دلیلی نمیشه که بخواهید بهش توهین کنید. در نهایت میتونید مخالفت کنید و دلایل خودتونو بیارید. اگرچه اگر متوجه میبودید من اونقدری که لازم بود نوشته بودم. هر گونه ناسزا به من اگر داشته باشید مشکلی باهاش ندارم, خوشحال میشم بشنوم و تایید هم میکنم اما به دیگران خواهش میکنم نه.

اینو هم خوندید برام یه پیغام خصوصی بذارید حذفش میکنم.

نظرات 4 + ارسال نظر
فاطمه چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 04:29 ب.ظ http://www.withstars.blogfa.com

سلام آقای وودی
من دارم با نرم افزار jmemorize صبحها که شرکت هستم لغت حفظ میکنم، بعد پنجشنبه و جمعه ها که اداره نیستم نمیتونم از این نرم افزار استفاده کنم. یادمه شما تو آرشیوتون درباره این نرم افزار نوشته بودین. آیا راهی نداره که بشه تنظیماتش رو عوض کرد که مشکل حل بشه؟ مثلا بشه تاریخ شنبه رو به پنجشنبه گذشته برگردوند؟
با تشکر

لازم نیست تنظیماتشو عوض کنید که. دو روز کار نکردید یه سری چیزا یادتون رفته باید مرور کنید.

مهیار چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 ب.ظ

وودی جان از این بحث هایی که اخیرا گذاشتی خواهشا دیگه نذار. جو وبلاگ داره عوض میشه. بخدا اوایل میومدم تو وبلاگت اصن حال میکردم میرفتم تو یه دنیای دیگه. تو رو خدا وبلاگتو مثل قدیم کن.

آقا مهیار اینا همه هست. در واقع وبلاگ من هیچ تغییری نکرده. الانم که امریکا هستم فکرم همین چیزاست که مینویسم. یه قسمت هایی داستانه و یه قسمت هایی نظرات شخصی خودمه. بعدا سالها بعد که برگردم میتونم مرور کنم که قبلا چه فکرایی میکردم. این برام خیلی مهمه.

من میفهمم که شما چی میگی اما نمیتونم کاری کنم. متاسفم که سطح فرهنگی جامعه ما در بعضی افراد اینقدر پایین آمده که سریع یا توهین میکنن یا بی احترامی و ناسزا میگن یا فکر میکنن هر چی که فکر میکنن درسته و کسی نمیتونه جور دیگه ای فکر کنه. اینقدر نظر مخالف و متفاوت توی جامعه ما کوبیده شده و خفه شده که یه نفر یه حرف مخالف تفکر رایج میزنه هیچ کس حاضر نیست حتی راجع بهش فکر کنه, شاید حق در این باشه. حتی با منطق خودشون حرف یه مرجع تقلید دیگه رو خیلی راحت و بدون تعقل به استهزا میگیرن. از اون تاسف بار تر اینکه اینقدر از این عقل استفاده نشده که کوچکترین مسئله رو نمیتونه تحلیل کنه و منطق شو بفهمه. مدام تکرار طوطی وار هر چی که دیگران گفتن بدون تحلیل هیچ دلیلی. اینقدر مغلطه گویی رواج پیدا کرده که حتی فرق بین منطق و مغلطه توی گفتار عادی گم شده. این ماجرا برای من سبب خیری شد که کم کم دارم پی میبرم چرا جامعه ما به اینجا رسیده که کوچکترین نظر مخالف اعتقادات بعضی ها زشت ترین واکنش ها رو به همراه میاره که مخالف روح قرآن و اسلام و سیره پیامبر هست و چطور چنین طرز فکری باعث رواج این همه عمل ناحق در جامعه شده.

علی پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:35 ق.ظ

منظورت منم؟!

خیر. اسم ننوشتم که اگر خواستن باز کامنت بذارن خدشه ای شخصیتشون وارد نشه.

begs پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ق.ظ

salam
man harfamo pas migiram
ba arze pozesh

سلام
این پست مربوط به شما نبود
من استقبال میکنم چون خودمم هزار بار توی زندگیم اشتباه کردم و همیشه دوست داشتم دیگران هم درک کنن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد