زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

پست آخر - خدانگهدار

هر شروعی یه پایانی داره. این بلاگ هم یه روز شروع شد و ناگزیر یه روز باید تموم میشد. قرار بود آخرش اینطوری باشه که من و سیندرلا توی کالسکه نشستیم ولی خب تراژدی شد دیگه. پریشب خواب میدم وبلاگمو باز کردم 65 تا نظر نخونده داره. مونده بودم چی شده که یه شبه این همه نظر نخونده آمده که ...


ببخشید قول داده بودم یه چیزایی بنویسم که نشد. نه اینکه زیر قولم زده باشم بلکه قبل از اون گفته بودم که این وبلاگ تا زمانی هست که کسی هویت واقعی منو نمیشناسه. یعنی این حرف قبل از اون قول ها بوده.


وودی یه حرفی میزنه برای آخرین حرف یادتون نره. من همیشه به دیگران کمک میکنم و خدا به من کمک میکنه, من به اندازه کوچیکی خودم و خدا به اندازه بزرگی خودش. 


خب دیگه وقت خداحافظیه. از همگی ممنونم که همراهم بودید و امیدوارم که توی زندگیتون همیشه موفق باشید.


خدانگهدار

نظرات 506 + ارسال نظر
ع سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:49 ب.ظ

وودی خان، وبلاگتو دوست داشتم. برات تندرستی و شادی آرزو می کنم. بدرود.

z سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:01 ب.ظ http://setareyemosafer.blogsky.com

http://setareyemosafer.blogsky.com/category/cat-2/
harchand nazaram gahi ba shoma motefavet bud vali baade khandaneh webloget manam dar javab tasmim greftam weblog bezanam. omidvaram betunam be baghie ta hududi komak konam ve yek jurayee raheto edameh bedam. bazam bayad azat tashakor konam . kheili mamnoon
moafagh bashi va salamat.

Wall-E سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:00 ب.ظ


من یکی از 48190 هستم که تمام پست هاتو خوندم از پست "سلام" تا "پست آخر - خدانگهدار" ، شب های زیادی باهات بودم
گرچه دوریم از هم ، اما با تمام وجودم در تمام تجربیات زندگیت شریک شدم و خاطرات تلخ و شیرینی رو باهات تجربه کردم
امشب خیلی ناراحتم که دیگه قرار نیست باهم باشیم

امشب دلم گرفته وودی یاده فیلم "کتاب قانون" افتادم ، اونجا که آمنه داره از خونه ی حاج رضا میره و میگه :

"ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش"

اشک تو چشمام جمع میشه و دوست دارم غصه ی ما هم مثل و فیلم تموم شه

دوست تو
Wall-E

مجید چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:00 ق.ظ

سلام وودی
مرد به خاطر چندتا بی نماز که در مسجد رو نمیبندن

ولی به هرحال اگه نتونستی اینجا ادامه بدی سعی کن با یک خلاقیت تازه ای یا پالتیکی یه جوری ارتباطو دوباره برقرار کنی اگر نکنی بدون که اون ادم ها به هدفی که میخواستن رسیدن مثلآ سعی کن خاطرات شخصی کمتر بنویسی و بیشتر به موضوعات اپلای برسی

افتخار چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:36 ق.ظ

بابت تمام اطلاعاتی که از وبلاگت گرفتم ازت ممنونم. امیدوارم راه های جدیدی تو زندگی ات باز شه و هر جا که هستی و هرکاری که می کنی موفق باشی.

بی نام چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:25 ق.ظ

من از هم دانشگاهی های شما هستم که همیشه قبل از اومدن به اینجا مطالبتو میخوندم! اما کلن واسم مهم نبود که کی هستید خصوصا چون آقا بودید اصلا مهم نود و خوب استفاده میبردم اما متاسفانه مدتی بود وقت نداشتم سر بزنم. اونی هم که زوم شده روی شما و احتمالا از دوستاتونه و نمی دونم امریکاست یا ایران هرچی هست جوونه و متاسفم به حال جوونا که توی دانشگاه خودمونم زیادن ایرانیهای آبرو بر!! حالا واسم یه سوال پیش اومده؟مگه واسه ما آدمها باید مهم باشه که دیگران چی فکر میکنند و یا... ! شما اگه دوست داشته باشی ادامه بده وگرنه نده ! وقت ندارم بنویسم !‍ اما خوب من از ایران سایتتونو دنبال میکردم متاسفانه اینجا وقت ندارم اما سایت شما باعث میشد خبرای دانشگاه را بفهمم ! یا حق!

عجب

علی چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:49 ق.ظ

سلام
خب دیگه حرفی نمونده راجع به این تصمیمت! من هم از خوانندگان خاموش وبلاگت بودم! من هم دیگه نمینویسم که نکن این کارو! فقط خواستم بدونی کاری که تو اینجا برای اپلای امریکا انجام دادی, یه جورایی روی من تاثیر گذاشت و من هم سعی کردم یه همچین منبعی برای کشور آلمان در applyabroad ایجاد کنم و این کار رو هم کردم! با اینکه زندگی تحصیلی خودم خیلی گره خورده بود و مشکل داشتم اما یه جورایی از تو یاد گرفتم که من که دارم, من که میدونم, من که میتونم, پس یه کم هم برای بقیه باشم! و چقدر خوشحال میشدم وقتی میدیدم تونستم با نوشته هام کمکی کنم, که یه عده که به هر دلیل آرزوی تحصیل در آلمان رو دارن یا آینده ی تحصیلی بهتری برای خودشون در آلمان تصور میکنن, به خواسته هاشون برسن. زیاد توجه برام مهم نبود, فقط وقتی آخر نظراتشون میخوندم "خدا خیرت بده" "امیدوارم به چیزی که دوست داری برسی" و ... یه حس خوبی داشتم!خیلی خوب! میدونم که شاید برات تکراری باشن این کلمات ولی, خدا خیرت بده و ممنون که بودی ...

نوید چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 06:30 ق.ظ

آرزوی توفیق برات میکنم.

hamid reza dashti چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:09 ق.ظ

سلام
موفق باشی .

hamid reza dashti چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:13 ق.ظ

بهترین موسسه زبان در تهران کدومه به نظر شما؟برای ایلتس - فشرده

نمیدونم

نرگس چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:38 ق.ظ

Tina چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:56 ب.ظ

سلام
خبر بدی بود... .
هر کسی در تصمیم گیری مختاره اما خواهش می کنم اگر احیانا قرار شد وبلاگ رو حذف کنید قسمت های عمومی مثل موارد مربوط به آزمون ها، اپلای، ویزا و ... رو که شخصی نیست بذارید باقی بمونه.
امثال من که هیچ راهنمایی ندارند خیلی بهش نیاز دارند. خود من هنوز همه قسمت ها رو کامل نخوندم و واقعا حس می کنم یه راهنمایی بزرگ رو از دست میدم.
موفق باشید

مهناز چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:30 ب.ظ

سلام آقای دکتر،وقت بخیر،منم یه ماهی میشه که به این وبلاگ سرمیزنم وتقریبا همه شو خوندم،خیلی ازمطالبش واسم مفیدبود ازبعضیاش یادداشت برداشتم ودرموردبعضیاش خیلی فکرکردم،با بعضی ازعقایدت موافق بودم وبا بعضیاش تاحدودی مخالف،حالا هم خیلی ناراحتم که میخوای اینجاروببندی ولی این تصمیمت هم قابل احترامه، میخواستم ازت تشکرکنم واست آرزوی سلامتی وخوشبختی دارم،خدانگهدار.

اونایی که مخالف بودید رو برام با دلیل بنویسید ممنون میشم.
موفق باشید

[ بدون نام ] چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:25 ب.ظ

H چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:43 ب.ظ

نمیدونم چرا ولی من از همون موقع ها پیش خودم میگفتم اگه یه روز یکی از دوستای نزدیکت مثلا همون هم خونه ای سابقت بفهمه داری یه چیزهایی تو وبلاگت در موردش و اتفاقای مشترکتون مینویسی چه برخوردی میکنه؟ حالام که کلا وبلاگت بسته شده حیف

searcher چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 06:19 ب.ظ

وودی جان سلام دوباره
من یه کامنت کوتاه چند روز پیش گذاشتم، خواستم دوباره ازت تشکر کنم، بخاطر کمکهایی که به همه کردی واسه پیدا کردن راهشون و واسه وقتهایی که گذاشتی واسه نوشتن وبلاگ و خوندن و جواب دادن کامنتها، با وجود مشغله درسی و ... . بهرحال امیدوارم همیشه موفق باشی، خوش باشی و به سمت کمال در حرکت .... یه احساسی بهم میگه بزودی میبینمت، اما اگر ببینمت (احتمالش کم نیست، خودتم میدونی چرا!! ) احتمال اینکه بشناسمت خیلی کمه، اما خدا اون روزو نیاره که بشناسمت، چون مجبورت میکنم دوباره بنویسی... آخه رفیق این همه آدم ارزششو نداره که بیخیال اون حرفی که قبلا زدی بشی و از عمل زشت اون فضول بگذری و اجازه بدی این جماعت همچنان از نوشته هات و تجربیاتت استفاده کنن و ......
بیخیال بابا، من که میدونم نمی خوای برگردی، اما اگر میشد چی میشد.... حالا دیگه این بوک مارک را باید پاکش کنم، چون وقتی بیام اینجا فقط میتونم نظرات دیگران را بخونم.....
اگر وبلاگ جدیدی راه انداختی با ایمیل خبرم کن، خوشحال میشم....
به امید دیدار، به همین زودی رفیق

صادق چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:14 ب.ظ

پاسخ:
در مورد......... باشید

سلام
حتما داستان اون درویش رو شنیدی(گمونم از خیامه) که به مریدش میگه از آتش جهنم چیزی رو براش روشن کنه(اون چیز دقیق یادم نیست) و اون مرید میره و تمام مراتب رو میگرده و میاد و میگه آتشی و هیزمی وجود نداشت، بلکه هر کسی از آتش درون خودش میسوخت.(هیچکس آتشی نمی افروخت-زآتش خویش هرکسی میسوخت)
من به این واقعاً معتقدم و میدونم اون کسی که این کارو کرده(حالا هرچی) و باعث این واکنش ها شده حتماً تو دلش یه ناراحتی بوجود میاد که همون بسشه.منظورم همین بود والا من نه شما رو دقیق میشناسم و نه اون شخص رو.صرف اینکه دلیل این کار شده زشت و زنندست(کارش).هرکس به اندازه حقی که ازش صلب شده میتونه مدعی باشه دوست عزیز، شما به اندازه خودتون و من هم به اندازه خودم.حتی(فمن یعمل مثقال ذرهً شرً یره).موفق باشی.

صادق چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:27 ب.ظ

سلام دوباره
حق با شماست. متأسفانه من هم قضاوتی کردم که نباید.باید بیشترتمرین کنم.اما منظورم فقط در همین خصوص که منجر به تموم کردن نوشته هاتون شد بود و لا غیر.وگرنه سایر خصوصیات و اعمال اون شخص به من هیچ ربطی نداره.حتماً خصوصیات خوب هم درش هست مثل هر انسان دیگه ای و قطعاًبهتر از منه.اما من فقط اون جنبه که برای من و امثال من ضرر ده بود رو مد نظرم بود.تنها خداست که به همه چیز و همه کس آگاهه که امیدوارم این کار هم اسباب خیر برای شما بشه(الخیر فی ماوقع).موفق باشی

unknown چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:29 ب.ظ

سلام
مثل اینکه تصمیمتو گرفتی.... بابت تمام مطالب مفیدت ممنون....فقط یه خواهش ....میشه لطفا ایمیلت رو اینجا بذازی تا کسایی مثل من که تازه اول راهن بتونن سوالاشون رو ازت بپرسن؟؟؟؟؟
موفق باشی و خدا نگهدار

zireasemanekhoda@yahoo

یاس چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:59 ب.ظ http://taakonoon.persianblog.ir

یه پیام خصوصی:
اقا اگه یه وقت برای وبلاگ جدیدت هم خواننده پروپاقرص خواستی آدرسش رو به ما هم بده!
باور کن نه تا حال دنبال هویتت بودم نه ازین به بعد خواهم بود، خیالت راحت!
فقط نوشته ها و افکارت برام جالب بودن، همین!

من چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:21 ب.ظ

وودیییییییییییییییییییییییییییییییییی نه تو رو خدااااااا

ناشناس پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:01 ق.ظ

دیگر فرصت سلامی نیست،
خداحافظ ...
یا حق./

اندی پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:51 ق.ظ

منم باید بابت همه چیزای خوبی که یاد گرفتم از اینجا ازت تشکر کنم.و آرزوی سلامتی و بهروزی برات داشته باشم

محمد پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:52 ق.ظ

وودی عزیز سلام

هشت ماهی میشه که حداقل 3 بار در هفته وبلاگت رو چک می کنم. یکی دوبار هم در باره موضوعی بهت ایمیل زدم که واقعا خیلی منطقی جوابم رو دادی.

چی میشه گفت، وقتی خودم رو جای تو میذارم می بینم تصمیم دیگه ای نمی گرفتم.

ممکنه که این وبلاگ تعطیل بشه، اما شخصیت تو و خاطراتی که از اینجا داری باعث میشه که مطمئن باشم که یه جای دیگه با یه وبلاگ دیگه بر می گردی، امیدوارم باز دست روزگار ما رو به هم برسونه هر چند که ندونم که این همون وودی سابقه.

راستش خیلی وقت بود که دلم می خواست یه وبلاگ باز کنم و منم به صورت گمنام بتونم به بقیه کمک کنم, اما وقعا این پایان دلسردم کرد.

من هم مثل هزاران نفر دیگه با این پست ازت تشکر می کنم به خاطر خرج کردن از با ارزش ترین داراییت که همون عمرت باشه بابت پیشرفت من و سایرین.

حرف آخر:
هر جا که هستی، مشغول به هر کاری که هستی، در پناه خدا موفق و موید باشی عزیز

سلام
اگر نخواهید در مورد موقعیت مکانی اتون صحبت کنید کسی به این سادگی نمیتونه پیدا کنه. من مجبور بودم این کار رو کنم چونکه میخواستم عکس بذارم و در مورد مسائل اینجا بحث کنم. پیشنهاد میکنم با رعایت این نکته وبلاگتونو باز کنید.
موفق باشید

رها پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 04:00 ق.ظ

حتما قدم من سنگین بوده تازه با سایتت آشنا شده بودم خیلی ناراحت شدم اگه جای دیگه سایت جدید ساختی بهم خبر بده لطفا، شاید اینجوری به آرامش رسیدم( که قدمم سنگین نیست!!)
مطالب سایتت رو پاک نکنیا پلیز
موفق باشی

س پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:51 ق.ظ

ما دوست نداریم وبلاگت تعطیل بشه. دوست نداریم

ولی برات آرزوی بهترینها رو میکنم. امیدوارم اینجا و هر جای دیگه ای به فعالیتهات ادامه بدی و البته طوری که به خواستت که فاش نشدن هویتت هست برسی. کاش میشد با ایمیل باهات در ارتباط بود و سوالهامون رو بپرسیم . ولی خوب به هر حال قصد و نیت تو اولویتش بالاتره و ما هم خیر و برکت برات میخوایم.

ایمیل zireasemanekhoda توی یاهو هست و میتونید سئوالاتونو بپرسید
موفق باشید

بهاره پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:09 ق.ظ

یعنی دیگه راهی نداره که برگردی و بنویسی؟؟
ایکاش اینقدر رو مخفی بودن هویتت اصرار نمی کردی...خیلیا هستند که دقیقا دست میذارند رو نقطه ضعف طرف...خیلی حیف شد...خیلی...
بهرحال اگه دوست داری جای جدیدی بنویسی خوش حال میشم که بهم اطلاع بدی..

مهدی پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:58 ق.ظ

چند وقت پیش وبلاگت رو پیدا کردم. آخه می دونی من چند سالی هست که دوست داشتم پذیرش بگیرم ولی به جر اینکه امتحان تافل و جی آر ای داده بودم که زمانشون هم داشت می گذشت کار دیگه ای نکرده بودم. یه جورایی شد که امسال جدی تر پیگیری کردم و شروع کردم به ایمیل زدن و چند تا استاد هم جواباب خوبی دادن و مدارک فرستادم ولی هنوز وضعیت فاندم مشخص نیست. دلم می گیره وقتی به رفتن فکر می کنم و می ترسم. اصلن همه چی باعث می شه که دلم بگیره. رفتن یه نفری که باید می رفت و رفتن تویی که الان اومده تا با خوندن مطالبت جای اون رو برام یه ذره برام پر کنی. خیلی طرز نوشتنت منو یاد اون مینداخت. باید اعتراف کنم بعضی مواقع فکر می کردم که تو رو هم مثل یه چیزی که به اون مربوط باشه دوست دارم. یعنی این که تو ذهنم شما به هم مربوط می شدید. نگاه معصومانه ای که با یه غرور خاص ترکیب میشه و به همه چی نگاه می کنه. حالا که باید با همه چی خداحافظی کنم. مقاومت بسه دیگه می خوام واقعا بگم خداحافظ

jj پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:52 ب.ظ

روزی که میخواست صبحش سنجش نتایج کنکور ارشد رو اعلام کنه...اول اومدم وبلاگ تورو چک کردم..بعد رفتم نتیجم رو دیدم...
ایا نا امید کردن امید صد ها ادم کار پسندیده ایست؟

ahmad پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 05:41 ب.ظ

سلام منم مثل بقیه خیلی ناراحت شدم که اینجارو ترک کردین یه مدتی بود که هر وقت میومدم چون مطلب نمیذاشتین در مورد اپلای و موضوعش تکراری میشد نمیخوندم ولی امروز برای اولین بار خدافظیو خوندمش وخیلی خیلی ناراحت شدم از این کار بدی که مرتکب شدن بعضیا و واقعا حق یه تعدادیو ضایع کردن
البته اینم بگم که چند جا ازتون انتقاد کردم ولی انتقاد پذیر نبودین دلی کلا از سخصیتتون خوشم میومد و زندگیتونو دنبال میکردم
کاش بعضی مطالبو نمیذاشتی تا اینطوری نمیشد
اینطوری به ماها هم ظلم شد که دیگه تنها رابطمون با آمریکا که حتی خرید کردنتم مینوشتی قطع شد حیف

الیوت پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:05 ب.ظ

یه دفعه اومدم دیدم خداحافظی زدی!!1 شوکه شدم ! گفتم شاید دروغ 13 هست!

ووودی عزیز نرو ، من به دلیلت احترام میزارم اما آخه چرا باید اینطوری بشه! کاشکی اینطوری نمیشد موفق باشی دوست عزیز. اینجا و نوشته هات خیلی خوب بود.

یونس جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:51 ق.ظ http://itpost.blogfa.com

اوکی وودی به نظر منم تصمیمت درسته به هرحال موفق باشی
اگه دوست داشتی مطالبتو بخونم یه تک پا زحمت بکش ادرس جدیدتو تو وبلاگ بزار یا میل کن
بات حال کردیم یه مدت
خدا ازشون نگذره مردم ازارها

سمیرا جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:38 ق.ظ

سلام
مرسی بابت اطلاعات مفیدت.
موفق باشی.

علیرضا جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:40 ق.ظ

سلام وودی عزیز

منم چند ماهیه که هر روز به وبلاگت سر میزنم و خیلی برام جالبه که هنوزم با این همه مشغله کاری که میدونم داری، میای اینجا، واسه هموطنات مینویسی، نظراتشونو میخونی و راهنمایی شون میکنی.

خیلی احساس خوبی داشتم وقتی میخوندمت، چون یه جورایی داستان زندگی منم شبیه تو بود و خصوصیات تو رو تو خودم پیدا میکردم: اینکه اینقدر به اون چیزایی که ایمان داری پایبندی، اینکه دوست داری به همه کمک کنی و تجربیاتتو باهاشون در میون بذاری، اینکه با وجود همه مشکلاتی که تو ایران داشتی بازم وطن و مردمتو دوست داری و اینکه هرکجا که باشی زیر آسمان خدایی...

به هر حال اینو بدون که هنوزم میتونی ادامه بدی چون برای خیلی ها هنوز همون وودی هستی که بودی

همیشه شاد و پیروز باشی

hamed جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:28 ب.ظ

تا حالا خیلی چیزا ازت یاد گرفتم
خواستم تشکر کنم و بگم که به نوعی حق گردن ما داری
خدا به همرات

پیام جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 04:27 ب.ظ

سلام وودی جان،
منم چند ماهی بود که از خواننده های همیشگی تو شده بودم ولی به هزار و یک دلیل هیچ وقت نشد برات کامنتی بذارم. اما این بار رو دیگه دلم نیومد!
"وقتی تصمیم میگیرم تا جایی که اعتقاد دارم تصمیم درستی بوده ازش کوتاه نمیام" امیدوارم زمان بگذره و شرایط کمی عوض بشه و تو هم نظرتو عوض کنی. این رو بخاطر خودم و افرادی مثل خودم می گم که از مطالبت استفاده می کردیم. خودتم تو شرایطی مثل ما بودی و می دونی که چقدر به همچین اطلاعاتی نیاز داریم. اگر تونستی چند وقت دیگه دوباره شرایط رو بررسی کن و اگر برات ممکن بود تردید نکن ما همیشه منتظر برگشتن تو هستیم.

به هر حال امیدوارم که هر جایی که هستی همیشه موفق و شاد باشی. بخاطر تمام کمک هایی هم که به من کردی ازت ممنونم.

امیر شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:02 ب.ظ

سلام وودی
من تازه به وبلاگ خوبت عادت کرده بودم. اطلاعات خوبی می دادی.
همیشه یه عده آدم نخاله هست که ممکنه مخاطب هر رسانه ای باشند ولی صاحب رسانه باید تحمل زیادی داشته باشه.
خودت تصور کن کارکنان تلویزیون های ایرانی خارج از کشور چقدر بد و بیراه شنیدن.
من جای تو بودم به اون آدم می گفتم : خب که چی؟؟؟ !!!
لطفا ادامه بده به کارت. دختر که نیستی زود رنج باشی.

گووربانت

مرجان شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:16 ب.ظ

با اینکه همیشه وبلاگتومیخوندم اما هیچ وقت نظر نمیزاشتم
فکر نمیکردم به این زودی بری
بهر حال امیدوارم هرجا هستی موفق باشی

خسرو یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 04:12 ب.ظ

متاسف شدم. همینــ

تنها وبلاگی بود که میخوندم ..
نمیدونم باز هم ادامه میدید با یک اسم دیگه یا نه ولی بخاطر مطالب جالبی که از وبلاگتون آموختم متشکرم ازتون اگر قرار شد ادامه ای در کار باشه ممنون میشم بهم ایمیل بزنید آدرس جدید بدید.

موفق و سربلند باشید.

me دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:25 ب.ظ

اگه بگم گریه کردم دروغ نگفتم...

Sara سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 05:57 ق.ظ

خیلی نامردی به همین راحتی خدا نگهدار؟ من خیلی وقتا میخونم نوشته هاتو. الانم شوکه شدم. حالا هویتت کشف بشه مگه قتل کردی؟ آدم اینقدر محافظه کار؟

شقایق علی پور سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:31 ب.ظ

سلام ما چه گناهی داریم آخه؟ یکی دیگه اومده فضولی کرده ما باید جورش رو بکشیم ؟؟؟حالا گیریم که فهمیده مگه چی شده؟این چه کاریه خوب من کلی سوال بی جواب دارم

گفتم که سئوالاتو با ایمیل جواب میدم.

یادگار دوست سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:38 ب.ظ

سلام. می دونم سوالم ربطی به پستتون نداره؛ ولی لطفا راهنمایی کنید.
شما از سفارت امریکا در آنکارا چه طور وقت گرفتید؟ آیا میشه آن لاین وقت گرفت؟
در ضمن می تونم ایمیل شما را داشته باشم؟

نسبت به زمان ما عوض شده ظاهرا.

الان که همه وقتا پر شده اما از طریق این سایت میتونید چک کنید
http://usvisa-info.com/fa-IR/selfservice/ss_country_welcome

توی همین وبلاگ هست بگردید.
موفق باشید

صبا چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:37 ق.ظ http://gharetanhaei.persianblog.ir/

سلام.
من تازه به جمع کاربران سایتتون پیوسته بودم و از اطلاعاتی که می دادین استفاده کردم.
یکی دو تا سوال هم پرسیدم ولی چون جای دقیق پست یادم نبود، نفهمیدم جواب دادین یا نه؟

فقط یه چیز واسم جالبه که دوستانی که اینجا کامنت می گذارن یه عده شون شدیدا طلبکارن!!!! اینکه هر کس بر اساس دلیلی یا حتی بدون دلیل نخواد خاطرات شخصیش رو که حاوی نکاتی برای بقیه هست منتشر کنه، یه حق مسلمه.
که متاسفانه ما یاد نگرفتیم به حقوق همدیگه احترام بگذاریم.

با آرزوی موفقیت

مسعود چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:19 ب.ظ

سلام مهندس عزیز
چند ماهی میشه ازت غافل شدم ببین چی کار کردی با وبلاگت!
ازت خواهش میکنم وبلاگت رو نبندی.
این وبلاگ مثل یه روشنایی تو یه تالار تاریک و مخوف سردرگمی میمونه. هیچوقت خواموش نشو لطفا
والا پیدا کردن هویتت اصلا یک سال وقت نمی خواست!!! واقعاا متاسفم که بعضی ها به خودشون اجازه تعرض به حقوق دیگران رو میدن.
دوست دارم ادامه بدی.

بهنام جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:49 ق.ظ

وودی برگرد

فرناز جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:18 ب.ظ

موفق باشید. در پناه حق. انگار قدم ما سنگین بود. من 1 سال بیشتر بوذ اینجا سر می زدم. بخاطر امتحان GRE اینجا را پیدا کردم و هم لذت می بردم از خواندنش هم راهنمایی می گرفتم دوست عزیز. واقعا متاسفم.

دریا جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:39 ب.ظ http://azjensebaranam.blogsky.com

سلام
یادمه پارسال
تازه که وبلاگ زده بودم به طور اتفاقی با این وبلاگ آشنا شدم و وقتی مطالب رو خوندم از فضای اینجا خیلی خوشم اومد
باز هم تصدفی به اینجا اومدم اما از بسته شدن اینجا و خداحافظیتون ناراحت شدم
مطمئنا خیلی از دوستانی که به راهنماییهای شما احتیاج داشتن ناراحت میشن بابت این قضیه
موفق باشید دوست عزیز

v جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 06:26 ب.ظ

خیلی اخلاقت افتضاحه.زود رنج و حساس.هروقت بزرگ شدی وبلاگ بنویس

Arghanun شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:33 ب.ظ

Duste khubam man az khanandegane bi sar o sedaye weblogetunam. Vagean narahat shodam, man az khundane matalebetun lezzat mibordam o estefadeh mikardam.shayad behtar bashe edameh bedin,delemun tang mishe...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد