زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زندگی کارگر ساده توی والمارت

چند وقت پیش با یکی از ایرانی ها آشنا شدم که توی والمارت کار میکرد. کار ایشون جا به جا کردن کالاها و چیدن اونا توی قفسه ها و تگ زدن قیمت ها بود. این کاری هست که هر آدم تحصیل نکرده ای میتونه به دست بیاره (نمیگم همه به دست میارن اما میشه بدست آورد). درآمد ایشون طبق گفته خودشون برای کاری که تمام وقت هم نبود ماهی 1300 دلار بود. از این 1300 تا 550 تا برای خانه و آب و برق و گاز پرداخت میکردند و حدود 150 دلاری هم خرج ماشین بود (بنزین و بیمه). خرج خرد و خوراک هم با پست قبلی خودتون میتونید حساب کنید. بماند که همسرشون هم کار میکردن و ایشون هم ماشین خودشونو داشتن و تقریبا ماهیانه 3000 دلار درآمد خانواده اشون میشد. حالا شما خودتون قاضی که واقعا کارگر ما توی ایران همچین درآمدی داره که خرجش با کارگر اینجا یکیه؟ جدا شرمنده ام بگم که هموطن من ویزا میگیره و به امید اینکه اینجا توی والمارت کارگری کنه بلند میشه میاد اینجا. بعد هم با افتخار میگه من اینجا زندگیم مینیمم 2-3 برابر بهتر از ایرانه و نگرانی اینو هم ندارم که پولم هر سال نصف بشه. نمیگم راحت آمده, نمیگم راحت کار پیدا کرده, نمیگم الانم داره راحت زندگی میکنه, میگم چرا اینقدر سطح زندگیش فرق باید کنه که کار اداریشو توی ایران ول کنه و بیاد اینجا یه کاری کنه که حتی تحصیلات هم نمیخواد؟


چیزی که من دیدم اینه که کسی اینجا واقعا زندگی سختی داره که هیچ کاری نداشته باشه (نتونه حتی توی والمارت کار گیر بیاره) اونم تازه با بیمه بیکاری ای که میگیره زندگیش به صورت نرمال میگذره. فکر نمیکنم مثل ایران کسانی باشن که بگن ما سال به سال نمیتونیم برای خانواده امون گوشت بخریم یا شبا نون خشک میزنیم توی آب و میخوریم از شرم نمیتونیم دستمون رو جلوی کسی دراز کنیم. بحران بیکاری بدون تعارف برای کسی هست که کار بلد نباشه. اصلا بیکاری اینجا رو با ایران خودمون مقایسه نکنید. اینجا نمیان آمار بیکاری رو بر اساس هر کسی که کمتر از  1 ساعت در هفته کار میکنه حساب کنن. اینجا فقیر داره بدبخت بیچاره داره اما هرگز سختی ای که فقرای ایران (حتی قشر کارگر ایران) میکشه نمیدونن چی هست.

مقایسه درآمد دانشجویی امریکا و ایران

خب چهار ماهی گذشته که اینجا هستم و میتونم حالا نظر بدم که زندگی اینجا تقریبا از نظر خرج چقدر با ایران فرق میکنه. اول اینکه دانشجوی دکترا جزو کم درآمدترین اقشار جامعه اینجاست. یعنی سطح درآمدش اینقدر کم هست که حتی ازش مالیات هم نمیگیرن (میگیرن و آخر سال پس میدن). 

ماهیانه تقریبا یه دانشجوی دکترای اینجا 1500 دلار میگیره. این 1500 دلار بابت 20 ساعت کار در هفته یا 80 ساعت در ماه هست. به عبارتی تقریبا ساعتی 20 دلار. خرج خرد و خوراک اگر کسی نخواد ولخرجی کنه حدودا ماهی 200 دلار هست. من چند تا از اقلام مهم رو که همیشه میخریم هم لیست میکنم که اگر میخواهید مقایسه کنید:




1- نون تست: 624 گرم معادل 1.18 دلار (یک دلار و هجده سنت)

2- نون مدیترانه ای: یک بسته 6 تایی 1.89 دلار 

3- شیر یک گالن (تقریبا 4 لیتر) 2.87 دلار

4- پیتزا یک نفره از 98 سنت تا 8 دلار آماده برای گذاشتن توی فر

5- موز پوندی 0.52 دلار = کیلویی 1.14 سنت (یه بارم تخفیف خورده بود ما پوندی 32 سنت هم خریدیم!)

6- سیب پوندی 1.17 = کیلویی 2.56 دلار

7- پنیر فیلادفیا (453 گرم) = 2.38 دلار

8- کره 453 گرم = 3 دلار یعنی یک کره 100 گرمی = 0.66 دلار

9- ماهی تیلاپیا یک بسته 1 کیلو 800 گرمی = 11 دلار (دقیقشو یادم نیست)

10- تخم مرغ دونه ای 13 سنت

11- مسواک Oral-B دونه ای 2.5 دلار

12- خمیردندان 1.25 دلار (من خودم Colgate بزرگشو گرفتم 2.59 دلار)

13- نوشابه دولیتری 1.20 دلار

14- میگو بسته 345 گرمی = 5 دلار (تقریبا کیلویی 

15- مرغ حلال ذبیح 1.45 پوند = 5.5 دلار (تقریبا کیلویی 9 دلار)

16- گوشت قرمز 80/20 حلال چرخ کرده 2.27 پوند = 9.06 دلار  (تقریبا کیلویی 9 دلار)

17- زیتون 1 پوند = 0.45 دلار یعنی هر کیلو تقریبا 1 دلار

18- خرما تقریبا کیلویی 5.5 دلار

19- سیب زمینی و پیاز و گوجه امریکایی تقریبا پوندی 1 دلار (قیمت هاشون بین 90 سنت تا 1 دلار عوض میشه)

20- گلابی پوندی 99 سنت.

...


در مورد غذاها باید بگم که کیفیتشون اصلا و ابدا با ایران قابل مقایسه نیست. پنیر و شیر و کره ای که اینجا ما میخریم تفاوت بسیار بسیار زیادی با ایران داره. همینطوری نونی که مصرف میکنیم از ایران خیلی خیلی با کیفیت تر هست و واقعا دور ریز هیچی نداره. مرغ هم ورقه ورقه شده هست و به راحتی میشه انداخت توی ماهیتابه و پخت (یه بارم من خودم درست کردم). ماهی هم همینطور. اونم ورقه ورقه شده توی بسته بندیه و کافیه فقط بندازی توی ماهیتابه و سرخ کنی. در واقع هیچی هیچی دور ریز نداره. کیفیت گوشت قرمزش هم واقعا با ایران قابل مقایسه نیست. گوشت قرمز و مرغ هم غیرحلالش خیلی ارزونتره. بوقلمون مثلا یه بار قیمت گرفته بودیم تقریبا کیلویی 2 دلار در میامد.


خب بقیه اش دیگه زیاد یادم نمیاد. خیلی چیزای دیگه بوده که ما اینجا خریدیم و قیمتش هم با ایران چندان تفاوتی نمیکرده. خودتون هم میتونید مقایسه کنید.


لوازم برقی و الکترونیکی که قیمتشون واقعا از ایران کمتره. همیشه هم تخفیف میخورن و میشه با قیمت کم خرید. دوربین و لپ تاپ و ... هر چی که الکترونیکیه اینجا واقعا مفته. لوازم خونه هم همینطور. البته جای خرید کردن داره و مثلا میشه شیر خیلی گرون خرید گالنی 4.56 دلار یا نون تست عالیشو خرید 3 دلار اما همه هم از اون چیزا نمیخرن. میوه و ... هم ارگانیکش خیلی گرونتره. مثلا موزه میشه پوندی 0.76 سنت یا سیب تقریبا میشه 1.67 سنت. 


مقایسه

من چون برام سخته فرض میکنم که ماهی 1 میلیون و نیم از دانشگاه میگیرم و دلار رو همون 1000 تومن فرض میکنم. یعنی مثلا یه پنیر که 2.5 دلاره رو میگم 2500 تومنه و به نظرم میاد که خیلی ارزونه و میخرم. البته همین مثلا یک میلیون و نیمی که میگیرم برای کار نیمه وقته و فردا اگر برم سر کار مینیمم مینیمم این دو برابر میشه و میشه ماهی 3000 دلار که فرض میکنم 3 میلیون بشه. اگر بخوام ضربدر 3 کنم که واویلا میشه. (برای خرید لوازم الکترونیکی کم کم باید ریال ایران رو ضربدر 3 کرد تا هم قیمت اینجا بشه) اجاره خونه هم یه خونه معقول ما اجاره کردیم (ارزونتر هم هست گرونتر هم تا دلتون بخواد) تقریبا ماهی 700 دلار با هزینه برق و آب (گاز هم جداگانه نداره) میشه. اینترنت هم که قبلا گفتم من 3 مگا گرفتم ماهی تقریبا 20 دلار و اگر 10 مگا میخواستم میشد ماهی 30 دلار. خرج موبایل از ایران گرونتره که من Prepaid گرفتم و ذخیره کردم. ماشین هم تقریبا یک سوم ایران هست. 


حالا خودتون مقایسه کنید با حقوق یک مهندس فوق لیسانس توی ایران با چند سال سابقه مفید کار که با کار فول تایم صبح تا شبی و کار روزهای تعطیل و جمعه به زحمت به ماهی 1 میلیون تومن میرسید و خرج زندگیش هم از اینجا گرونتر بود. چه برسه به یه دانشجوی دکترا که نمیتونه هم فول تایم کار کنه.


پاییز زیبای اینجا

اینجا پاییز خیلی زیباست. هر جایی که میری درختا رنگی شدن. هوا هم بهاریه.






تلفن همراه در امریکا

خدمات تلفن همراه توی امریکا مثل خیلی چیزای دیگه شرکتی هست. یعنی شرکت های مختلفی هستند که سرویس میدن. کلا چهار تا شرکت بزرگ هستند که اکثر خدمات رو میدن


Verizon

AT&T

T-Mobile

Sprint


توی وب سایت های هر کدومشون میشه اطلاعات مربوط به سرویس هاشونو گرفت. Verizon بهترین کیفیت خدمات رو داره و بالتبع گرونتره.



سرویس های موبایل هم دو نوع هستند: 


1- قراردادی

توی قراردادی شما ماهانه یه مبلغ ثابتی رو به اون شرکت بابت سیم کارت و خدماتش میدید. مثلا ماهی 50 دلار. دیگه هر چی بخواهید استفاده میکنید. در ازای پرداخت پول کمتر ماهیانه (مثلا 30 دلار) اون نامحدود بودن هم کم میشه مثلا میشه 250 دقیقه در ماه. برای اینترنت هم همینطور ممکنه بشه مثلا تا 700 مگ در ماه. یا با سرعت کمتر. هر شرکتی سیستم خودشو داره.


2- بر اساس استفاده

توی این نوع شما یه سیم کارت میخرید و یه مبلغی شارژش میکنید و بر اساس استفاده اتون از اون مبلغ کم میشه. هزینه استفاده هم تقریبا 10 سنت بر دقیقه و 10 سنت برای هر اس ام اس و 25 سنت برای MMS هست. شرکت های AT&T و T-Mobile همچین سرویسی رو میدن اما شرکت های دیگه تمایلی به این سرویس ندارن. شارژها هم منقضی میشن. مثلا باید تا 3 ماه یا یک سال استفاده اشون کرد وگرنه میسوزن.


خرید موبایل روی قرارداد

کلیتش اینه که قرارداد 2 ساله باهاتون مینویسن که ماهی 50 دلار بابت اینترنت و سیم کارت بدید. دو سال میشه. اینطوری 200 دلار نقدی میگیرن و  1200 دلار هم قراردادی. حالا اون گوشی در نهایت 600 دلار هست. یعنی 800 دلار باید پول خدمات تلفن همراه بدید. (میشه ماهی حدود 30 دلار) از اون به بعد هم هر چی که قرارداد بنویسید با اینا براشون دیگه سود خالصه. معمولا اونایی که گوشی ندارن و میخوان یک گوشی خیلی گرون مثل iPhone بردارند, این گزینه ممکنه براشون به صرفه باشه. بازم گوشی locked هست یعنی نمیتونن سیم کارت کشورهای دیگه رو روش بندازند یا سرویس دهنده اشونو عوض کنن. مثلا اگر از Sprint یک موبایل اینطوری بگیرید و راضی نباشید نمیتونید دیگه عوضش کنید.


تخفیف های ویژه

سیستم بازاریابی امریکا خیلی پیچیده است. اینجا روی سرویس های موبایل هم یه سری تخفیف های خاصی وجود داره مثلا اگر 3-4 نفر با هم Family بشن و با هم سرویس بخرن ارزونتر در میاد.


من خودم چون استفاده ام کم بود و اینترنت هم روی موبایلم نمیخواستم, یه کارت شارژ 100 دلاری و یک سیم کارت 10 دلاری از T-Mobile خریدم. ارزونترین چیزی که میشد تهیه کنی همین بود. بچه هایی که فامیلی هم گرفته بودند بالای 35 دلار ماهانه پول موبایل دارن میدن.


14 اکتبر - لباسامو شستم

امروز بعد از مدت ها استراحت کردم و برای اولین بار رفتم لباس هامو شستم. ماشین لباس شویی های اینجا همونطوری که گفتم بیرون از خونه هستن. البته دو تا پورت به اسم washer and dryer توی بعضی خونه ها هست که برای ماشین لباسشویی داخل خونه میذارن. اما برای ما که دانشجو هستیم خیلی گرون در میاد که بخواهیم ماشین لباس شویی خودمونو داشته باشیم.



برای استفاده 5 تا سکه 25 سنتی میخواست. استفاده اش هم خیلی آسون بود. روشنش که کردم یه چند ثانیه ای که گذشت حس کردم که نمی چرخه. درش رو باز کردم دیدم چون لباس هم خیلی ریخته بودم توش گیر کرده. یه دستی زدم و تکونش دادم راه افتاد. گفتم خوب شد نگاهش کردم راه افتاد وگرنه اگر گیر کرده بود و موتورش میسوخت معلوم نبود چی بشه. خوبه که درش رو باز میکنی اتوماتیک خاموش میشه و از این بابت خطرناک نیست. برای پیمونه هم همون پیمونه کوچیکه کافیه. من فکر کردم کم باشه دو تا ریختم دیگه همه چیز بوی پودر گرفته بود و خوب هم قاطی نشده بود بعضی لباس شلوارام سفیدک شده بودند.