شاید این اولین وبلاگی باشه که من می نویسم. توی این وبلاگ قصد دارم تجربیات زندگی ام رو با دیگران تقسیم کنم.
اول
یه مقدار راجع به خودم بگم. دانشجوی سال آخر کارشناسی ارشد یکی از دانشگاه
های خوب تهران هستم و قصد دارم برای ادامه تحصیلم در مقطع دکترا به خارج
برم. مشکلاتی که من دارم مشکلات یک پسری به سن و سال 27 سال هست که ازدواج
هم نکرده و به درس و تحصیل و کار و دین خیلی علاقه منده. برای همین چیزهایی
که پیدا میکنید اینجا بیشتر تجربیات شخصی و یا صرفا نظر شخصی من راجع به
یه موضوع خاصه. از شنیدن نظرات شما هم بی نهایت خوشحال خواهم شد.
شاید شما هم بخشی از مشکلات من رو داشته باشید بنابراین باعث خوشبختی من هست که بتونم سنگی هر چند کوچک از جلوی پای عزیزان بردارم.
اسم این وبلاگ رو گذاشتم زیر آسمان خدا تا شاید یه جورایی شبیه زیر آسمان سوئد و ... باشه و یه جورایی در مورد نظراتم از شرع و ... باشه و یکی هم اینکه معلوم نیست آخرش کجا برم که بگم زیر آسمان یه جای خاصی هستم!
سلام !
با سرچ " فاند " وارد وبلاگ شما شدم و فکر میکنم پست پیتزا در کلیسا و کشف کتابخانه دانشگاه از اولین پست های بودند که خوندم .
وقتی نوشته بودید که حتما درباره ما رو بخونیم یه مقدار تو صفحات مختلف گشتم و فهمیدم نوشته های به هم پیوسته و منظمی هستند که بهتره از اول خونده بشن .
خب ما هم از اول داریم میخونیم .
با اینکه اهل نظر دادن تو سایت ها نیستم ولی اینجا چون از وبلاگتون خوشم اومد هم باید یکجا رو بخونم و هم طرف مقابل یک نفره این هم اولین نظر من در وبلاگ شما .
حالا سوال : چه ویژگی های دارید که نشان بده به درس و کار و دین ""خیلی"" علاقه دارید ؟
جواب سئوال: هیچی
احسنت
تازه به وبلاگت اومدم
فکر میکنم مطالبت باید به درد من و خانمم بخوره
در ضمن من می دنم کی هستی
تو وودی هستی منم بازم
ازت ممنونم که تجربه هاتو به اشتراک گذاشتی
سلام
خوش آمدید. یه باز دیگه هم قبلا داشتیم. قاطی نشید با هم!
نه قاطی نمیشه
باز زیاده
بازم منونم ازت
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
دیروز برای همسرم( گیلبرت ) از وبلاگتون گفتم ...
روز با خدای مهربونی ( به قول یکی از همکارام ) داشته باشید .
سلام
امشب اولین بازدیدم از وبلاگتون بود، خیلی از پست هاتون رو خوندم.
دقیقا همون چیزایی رو که من می خواستم نوشته بودین.
از حستون قبل از پرواز و تو فرودگاه لندن و ... از اینکه بعضی چیزا رو متوجه نمی شدین.
من چون خانم هستم و محجبه دلم می خواست در مورد نحوه برخورد با خانم های محجبه هم می نوشتین.
و در مورد حستون بعد از 7 ماه زندگی در اونجا، در مورد حس غربت و تمایلتون به بازگشت.
من متوجه نشدم رشته ی خودتون چیه؟ جایی در موردش نوشتین یا همچنان secret هست؟
آهان چند بار پرسیده بودند توی همین نظرات نوشته بودم. نحوه برخورد با خانم محجبه هیچ فرقی با غیر محجبه نداره. اینجا مرزهای عفاف خیلی دورتر از چیزی که فکرشو کنید هست, یعنی حتی بی حجابش هم امنیت کامل داره.
بعدا وقت بشه مینویسم.
من هم مثل اکثر دوستان اونقدر پستهای مفید وکامل تو وبلاگتون دیدم که تصمیم گرفتم از اول بخونم.چه حیف که وبلاگ بسته شده.بهتره بگم ادامه نداره اما خب مطالبی که اینجا هست همونیه که من دنبالش میگردم،قدم اول من کسب نمره های خوب تو جی ار ای و ایلتس هست و بعد گرفتن پذیرش ،به امید موفقیت مثل شما
سلام،
تصمیم گرفتم وبلاگ رو بخونم.
والسلام
سلام بر وودی عزیز چقد خوبه اینجا
من چقد این انیمیشن رو دوست داشتم فک کنم پشت کنکور کارشناسی بودم
حیف که این وبلاگ بسته شده
امروز غروب اینجا رو اتفاقی دیدم تو سرچ کرس های آنلاین
دانشجوی کارشناسی ارشد یکی از دانشگاهای خوبه تهرانم
و میخوام به امید پروردگار برای دکتری پذیرش بگیرم،با انگیزه وصف نشدنی
بقول خود شما هیچ چیز اتفاقی نیس و این آشنایی رو به فال نیک میگرم بسییییاار
چقد بده که تو وبلاگ جدیدتون امکان گذاشتن نظر نیست:(
به هر حال من شروع کردم به خوندن وبلاگتون وچون میدونم مثل خوندن یک کتاب مفید مثل کیمیاگر بهم انگیزه و امید و راهنمایی میده
فقط کاش ینفر جوابمو میداد!!! وباهام همراه بود...
زیر آسمون خدا برات آرزوی بهترینا رو دارم مستر وودی
سلام
ایشالله که موفق باشید.
سلام. رشتتون چیه؟
منم شروع کردم به خوندن وبلاگتون - علاقه مند به درس و دین و تحصیل در خارجم
خوش آمدین.
سلام
خوندن وبلاگ ت بهم انگیزه میده لعنتی
شرایط تو دقیقا مثل شرایط منه، البته شاید باورت نشه
خیلی دوست دارم 4 سال یا شاید 2 سال دیگه به جایی که تو الان رسیدی برسم
امروز موفق شدم کل مطالب وبلاگ ت که به دردم میخورد رو بخونم
خیلی اطلاعات مفیدی بود. که شاید برای بدست آوردن اونا باید ماه ها تو سایت های مختلف دنبالش میگشتم
ممنون که هستی
سلام
خواهش
سلام وودی
یکی از دغدغه هام اینه که توی سن کم اپلای کنم. اینکه نوشتی 27 سالته و سال آخر ارشدی به نظرم سن بالایی هست.
خیلی از این مسئله سن میترسم. الان امسال میخوام یک واحد نگه دارم و یک سال پشت کنکور ارشد بمونم. ولی خیلی از این موضوع میترسم که الکی یک سال از عمرم هدر بره
سلام
سن فقط یک عدده. درسته که خیلی بهتره آدم با سن کمتر مهاجرت کنه اما به این اهمیت که اصل کار رو انجام بده. یکسال عمر چیزی نیست. اگر تلاش کنی و زحمت بکشی هدری نرفته. اگر بلاگم رو خونده باشین من سال اول ادمیشن داشتم ولی پول نداشتم که برم. اون یکسالی که ایران بودم واقعا هدر نرفته که. کلی تجربه کردم.
منم همین وضعیت رو دارم ولی با مدرک کارشناسی!
کاش کسی بود کمکم میکرد.