به طور کلی SOP یک مقاله هست که نشون بده برای چی اپلای میکنید. از این خارجی ها خوشم میاد به خاطر این چیزاشون. هیچی بهتر از یه متن نمیتونه نشون بده که یه نفر چکاره است و اصلا توی کله اش چی میگذره. در مورد SOP فکر کنم به اندازه کافی صحبت کردم. فقط SOP خودم رو نذاشته بودم که اینجا یه توضیحی ازش میذارم.
من سعی کردم SOP ایمو خلاقانه بنویسم, یعنی یک جورایی متفاوت از بقیه.
پاراگراف اول یک داستان جالب راجع به اینکه چرا به درس خوندن علاقه مند شدم.
It is 2 A.M., and I am thinking about my past. I close my eyes and the flashback starts. I am standing ............ ....................... .................. ....................... .................. ................. (the Story) ................... .............. .................. ................. ............... .................. ................... ................ .............. This experience also motivated me to take a step forward into the world of research and continue my education at the graduate level.
پاراگراف دوم راجع به اینکه وضعیتم توی لیسانس و بعد از لیسانس چطوری بود و ... (این پاراگراف رو برای دانشگاه هایی که SOP کوتاه تری میخواستن حذف کردم.)
Thinking about the graduate level, I recall those days when I had to make a hard decision about one of the three existing paths. First, I could go to a foreign university in Europe, but neither I nor my family could afford the expenses. Second, I could continue in Azad University (AU) without an entrance exam because of my high GPA (AU offers students with outstanding GPAs of 17/20 or higher an admission without an entrance exam). This was the simplest choice; however, due to limited research opportunities in AU comparing to top universities in Iran, I was reluctant to choose this option. In fact, had I not missed the undergraduate entrance exam due to a sickness, I would have studied in one of these top universities. Third, I could study for several months to pass a highly competitive nationwide Masters Education entrance. To be honest, I believe that it does not matter how far my objectives are, I will do my best to achieve them. That’s why I picked the third option, the hardest one. A few months later, ranking .... in that exam let me enter [My University Name] with full financial support.
پاراگراف سوم راجع به تحقیقاتی که توی فوق لیسانس کردم.
[My University Name] reminds me one of the best periods of my academic life; I had the opportunity to work with top Iranian professors as well as doing research under their supervision. Some courses such as ...., ...., and .... motivated me to focus more on these research areas. I successfully (...about my previous research projects ...). Choosing an innovative research topic for my Master thesis was one of my major goals; therefore, I decided to work on (....My Master thesis subject...) . For this project, I (....what I did to do this research ...) ; the experimental results showed that the (.... the results of my master thesis...) . During this thesis, I overcame many challenging issues (... the limitations and problems during the thesis...), but none of them stopped me from moving on and achieving my goals.
برای همه تحقیقات نباید راجع به مشکلاتش صحبت کرد اما چون تحقیق من یه جورایی جدید بود و نتایجش هم یه جورایی چشمگیر نبود تصمیم گرفتم که یه کم بگم که چه مشکلاتی بود که اینطوری شد.
پاراگراف چهارم, یک مقداری در مورد تحقیقات قبلی ام که به نتیجه خاصی نرسیده بود توضیح دادم. که نشون بدم پتانسیل تحقیق رو داشتم ولی حالا یه جاهایی موفق نبودم. این پاراگراف رو هم برای جاهایی که SOP کوتاهتر میخواستن حذف کردم.
Not all my previous research endeavors were successful. In (... some researches...) . Furthermore, (... some other researches ...); however, its contribution was not significant. In (... some other researches ...) the obtained results were not promising; later, I tried this method on the ... ... 2010 contest, but it could not perform as well as the best methods. As a matter of fact, I believe in this proverb: “Failure is the bridge to success.” One should pass this bridge to become successful.
پاراگراف پنجم, راجع به تجریبات و کارهایی در بیرون از دانشگاه کردم و مهارت هایی که کسب کردم توضیح دادم. اونو هم یه جورایی ربط دادم به تحقیق کردن. برای دانشگاه ها مهم نیست که سابقه کار شما چطوریه اما من زیرکانه گفتم که این مهارت هایی که مثلا در این کار کسب کردم این کمک رو کرد که این تحقیق رو اینطوری جلو ببرم. در واقع سعی کردم بگم که کاری که بیرون کردم این مهارت ها رو به من داد که احتمالا بقیه ندارن یا کمتر دارن. (اگر میخواستم همینطوری بگم من این مهارت ها رو دارم خیلی مستند نبود و تازه سابقه کارم هم نمودی پیدا نمیکرد.)
During my research experiences, I found out that my occupation in industry and my strong background in programming play an important role in my research experiences. ............ ....................... .................. ....................... .................. ................. (... my experiences in the industry and my important skills ... )............ ....................... .................. ....................... .................. .................
پاراگراف ششم, چرا این دانشگاه رو انتخاب کردم. و میخوام با کدوم استادا کار کنم. این پاراگراف رو برای هر دانشگاه بازنویسی میکردم. یعنی معمولا 3-4 تا اساتیدی که بودن که میخواستم احتمالا باهاشون کار کنم رو اینجا لیست میکردم و زمینه های تحقیقاتی که علاقه مند بودم رو هم اینجا مینوشتم.
It is 4 A.M., and I remember a few weeks ago while I was surfing university websites. Among all universities in the world, the USC website engrosses my attention. At first glance, it is a well-reputed university, and has a wide variety of research projects. In addition, their research projects are interesting and related to my previous experiences. In particular, the projects of Prof. ... in the ... research group on ... are fascinating because I became familiar with this topic in one of the conferences I participated, and ... . It is wonderful that his team’s research is thoroughly related to two areas of my research experience, ... and ... . In addition, some projects of Prof. ... like .... are amazing as they are related to my experiences on ... . Moreover, Prof. ...'s projects in ... Lab on ... and .... are related to my previous researches on ..., and one of my course projects in using ... for ... . Although it would be great if I could get involved in these projects, I am open to other research projects and areas regarding my interests.
پاراگراف هفتم, بعد از تحصیل میخوام چکار کنم.
Once again I close my eyes, and this time the flash-forward starts; I have recently graduated from USC, and I have an admission offer for a postdoctoral position regarding my PhD Thesis. I feel satisfied because I have learned many things from the ... PhD program at USC, and now I am prepared to enjoy research more than ever before. Besides, working with the world’s best professors, having presentations in the top-tier conferences, and publishing papers in well-known journals have put me on the right direction of success in an academic profession.
پاراگراف هشتم, اختتامیه!
I open my eyes, and I can see that the sun is rising and shining. The USC application form is in front of me. Before clicking on the submit button, I think to myself that getting an admission offer from USC will be several years of great responsibility and obligation to work hard; however, I am certain that I will succeed due to my academic and professional background, diversity of my experiences and skills. I appreciate their consideration of my application, and I am patiently waiting to know their decision.
----------------------------
نکاتی که باید بهش توجه کنید:
------------------------
توضیح کلی داستان
یه داستان کلی گذاشتم برای کل SOP که مثلا نصف شبه و میخوام حالا SOP بنویسم و دارم فکر میکنم به گذشته ها. این flashback رو از آهنگ Love Story تیلور گرفتم. اون 2 نصف شب رو هم از دو تا آهنگ دیگه! توی flashback کارهای قبلیمو توضیح میدم. اینجاها رو یه کم رسمی تر و مثل SOP های دیگه نوشتم چون معمولا همین قسمت هاست که کامل خونده میشه که بدونن قراره روی چی کار کنم و به چی علاقه دارم و کلا نمیخواستم که خیلی هم SOP ایم فانتزی بشه.
آخرش که همه داستان گذشته رو گفتم یه flashforward داریم که میگم در آینده میخوام به کجا برسم. این flashforward رو هم از آهنگ Mine تیلور گرفتم!
در نهایت هم میگم که دیگه خیالات بسه و صبح شده. اون خط صبح رو برای این گذاشتم که خواننده احساس کنه از یک تاریکی 2 نصف شب به صبح رسیده و حس خوبی پیدا کنه و بهم ادمیشن بده! که نامردا خیلی هاشونم ندادن!
به نظر خودم این SOP عالی حساب میشه. دوست من با یه SOP متوسط که تقریبا همش شکل یک تمپلیت بود از کانادا پذیرش گرفت چون استاد پیدا کرده بود. واقعا برای بسیاری از دپارتمان ها به صورت فرمالیته هست. اما اگر اپلای میکنید و استاد ندارید, استادی که دنبال فاند میگرده حتما اینو میخونه. SOP منو 3 تا استاد خونده بودن و بعد باهام مصاحبه هم کردن (اسکایپی و ایمیلی) که اینجا نوشتم چی گفتیم و چی شنیدیم. در شرایط مساوی اپلای هم خب این خودش یک وزنه هست. اگر استاد پیدا کردید که خیلی نمیخواد وقت بذارید برای SOP. اما اگر نکردید حتما وقت بذارید و یه چیز خوب بنویسید. تمپلیت هم زیاده توی اینترنت.
Purpose یعنی هدف: هدف هم در دکترا یعنی تحقیق research
Statement of Purpose هم یعنی متنی که نشون بده شما کی هستید و چکار تحقیقاتی ای کردید و چه ارتباطی با تحقیقات اون دانشگاه دارید.
اگر بخوام توی 3 تا جمله SoP برای دکترا رو معنی کنم:
1- من چقدر آدم یونیکی هستم.
2- من چقدر به تحقیق علاقه دارم و چه کارهایی در زمینه تحقیق کردم و میخوام بکنم. (کلا هر چی که نوشته میشه باید مرتبط با تحقیق باشه. چون هدف تحقیقه)
3- من دقیقا همون آدم مناسبی هستم که به درد اون رشته در اون دانشگاه میخوره (به خاطر تجربیات گذشته ام و کارهای تحقیقاتی استاد X و Y و Z)
بقیه چیزهای نامرتبط مثلا من بچه بودم اینطوری بودم (مگه اینکه واقعا یه چیز خارق العاده ای باشه) یا توی دبیرستان رفتم هلال احمر عضو شدم یا رفتم خارجه یا توی دانشگاه این درس رو گرفتم و... یا حتی معدلم این بوده و اینجا نمره اول بودم و اونجا نمره دوم و ... همشون بی ربطه مگر اینکه به تحقیق ربط داشته باشه و یا تاکید کنه که شما چقدر یونیک هستید. (زیادی هم بگید که یونیک هستید خوب نیستا!)
چند تا دلیل هست که SoP امسالم از پارسالم بهتر شده, گفتم اینجا بنویسم شاید به درد کسانی که میخوان دوباره بنویسن یا از اول بنویسن مفید باشه.
فرق های SoP امسال نسبت به پارسال
1- همه چی مربوط به تحقیق هست. یعنی از چیزایی که ربطی به تحقیق ندارن هیچی نیست. اگر یه چیزی هم دلم میخواسته بنویسم ربطش دادم به تحقیق و بعد نوشتم. (پارسال یه چیزایی در مورد دوران بچگیم بود که خیلی ربطی به تحقیق نداشت, یعنی من ربطش نداده بودم.) حتی کارهای توی شرکت رو هم ربط دادم به تحقیقات قبلی ام (با وجود اینکه خیلی بی ربط به نظر میرسیدن!) اینطوری مثلا پاراگرافی که پارسال در مورد کارهای توی شرکت نوشته بودم کاملا رنگ و بوی تحقیقی به خودش گرفت. مثلا نوشتم که توی فلان کار توی شرکت فلان چیز رو یاد گرفتم که توی این قسمت پایان نامه ام به دردم خورد.
2- تکرار مکررات CV ام اصلا نیست. پارسال یه پاراگراف کامل بود که هیچ چیز خاصی جز اطلاعات CV نمیداد. اینکه معدلم این شده و این واحدها رو توی دانشگاه گذروندم, مقاله داشتم و ... اینو کامل حذف کردم.
3- جملاتی بود که به هر کسی میخورد. یعنی هر کی اینو مینوشت درست بود. البته یکی دو تا بیشتر نبود اما خب جالب نبودن. کلا سعی کردم که نشون بدم که من چقدر منحصر به فرد هستم و هیچ شباهتی به بقیه ندارم. مثلا همه از بچگی به رشته اشون علاقه مند بودن! همه مقاله چاپ کردن. (تازه توی CV هم نوشته) و...
4- اشاره به یکی از نقاط ضعف خودم! میخواستم خیلی صادقانه دیگه بگم چطوریم, زیادی صادقانه شده بود. این یکی از بدترین اشتباهاتم بود. اصلا آدم باید فقط روی نقاط مثبت تکیه کنه وگرنه در هر کسی نقطه منفی بالاخره پیدا میشه.
5- تمپلیتی برای همه دانشگاه ها. پارسال یه تمپلیت داشتم فقط اسم دانشگاه رو عوض میکردم و برای همه دانشگاه ها میفرستادم. این دفعه برای هر دانشگاهی یه پاراگراف 14-15 خطی در نظر گرفتم که اسم 3-4 تا استاد و کارهای تحقیقاتیشونو میارم و تا جایی که بشه به تحقیقات خودم ربطشون میدم. این به نظرم خیلی مهمه. هم اینکه اگر قرار باشه مدارکم بره دست استاده احتمالا میره دست همین استادا و اینطوری احتمال اینکه یه دفعه یه استاد بی ربط مدارکمو بخواد ببینه خیلی کم میشه. بعدشم میفهمن که الکی اپلای نکردم و واقعا بررسی کردم که این دانشگاه به دردم میخوره یا نه. البته وقت گیر هست اما من کاری مهمتر از پذیرش گرفتن و رفتن ندارم.
6- معدلم یه ترم خیلی کم شده بود, پارسال هیچی ننوشته بودم. امسال اضافه کردم که چرا معدلم کم شده. البته به صورت مثبت, یعنی نوشتم که داشتم روی تحقیقاتم کار میکردم که اینقدر برام جذاب بود دیگه درس های دانشگاه رو نرسیدم بخونم. کلا سعی کردم که اگر نقطه مبهمی جایی وجود داره رو توضیح بدم اما زیاده روی نکردم که زشت بشه.
7- پارسال یکی از دلایل انتخاب دانشگاه رو خیلی صادقانه گفته بودم که میخوام بیام اونجا با فرهنگ جدیدی آشنا بشم و ... (کلا فقط مونده بود بگم که دارم میام ببینم میتونم با تیلور رو ببینم یا نه!) خلاصه این چیزای بی ربط رو حذف کردم و گفتم من فقط میخوام بیام تحقیق کنم و با سر شیرجه برم توی علم! کلا امسال هر جمله ای که نوشتم فکر کردم که کسی که اینو میخونه به دردش میخوره یا فکر میکنه بی ربط هست
8- همه رو تبدیل به یه داستان کردم. البته یه داستان خیلی خیلی ساده هست اما همین خودش خلاقیت بود که همچین داستانی سر هم کنم که پاراگراف هام یه حسی رو به خواننده منتقل کنه. البته اینو هنوز مطمئن نیستم که درسته یا نه. باید به یکی از اساتید دوستم بدم که اونم نظر بده ببینه یه وقت همچین کاری باعث نشه فکر کنن غیر حرفه ای هستم و کلا همه چی رو بدتر از پارسال کنه.
9- حرف بی دلیل نزدم. یعنی هرچی گفتم سریع بعدش دلیل آوردم. مثلا اگر گفتم که کار این استادتون جذاب بوده, سریع بعدش گفتم که چرا جذاب بوده, مثلا چون توی یه کنفرانسی اینو شنیده بودم و به موضوع علاقه مند شدم. یا اگر گفتم که این کار رو دوست دارم, سریع گفتم که چرا دوست دارم.
فقط بگم که SoP پارسالم در حد فاجعه ملی بود. یعنی هم اون موقع زبانم خیلی ضعیف تر از الان بود و هم اینکه کلا شاید فقط 2 تا پاراگراف از 9 تا به درد میخورد. اما امسال تقریبا همه پاراگراف ها یه نکات مهمی رو منتقل میکنن. اگرچه پارسالی بد بود اما دوستم با یه SoP مشابه پارسالی من تونست از 3 تا دانشگاه کانادا پذیرش با فاند بگیره. تازه یکیشونم بهش اسکالرشیپ هم داد!
نکات مثبت پارسال
اما خب یه نکاتی هم بود پارسال رعایت کردم که خوب بودن:
1- طولانی نبود. همون کمتر از 2 صفحه.
2- موجز بود. یه موضوع رو کلی طول و تفسیر نداده بودم.
3- نکات مهم تحقیقاتم رو هم نوشته بودم.
4- جملاتی که به همه بخوره کم بود و اکثرش مربوط به شخص خودم بود.
5- همه جملات با I شروع نمیشدن و بعضی هم با My و بعضی هم اصلا با کلمات دیگه شروع میشدن.
6- همه مطالبی رو که باید در یک SoP باشه پوشش داده بودم. یعنی هم در مورد تحقیقاتم نوشته بودم, هم دلایل انتخاب دانشگاه, هم تجربیات و مهارت هام و...
7- پاراگراف ها ارتباط منطقی داشتن و هر کدوم یک موضوع رو توضیح میدادن.
8- هیچ چیزی که نشون بده غیرحرفه ای هستم توش نبود (مثلا طنز یا کلمات غیر فرمال)
نوشتن SOP یکی از سخت ترین کارهایی هست که باید برای اپلای انجام بدید. این کار وحشتناک سخته. حداقل 2 هفته زمان لازم داره. شما یک صفحه جا دارید تا بتونید مسئولین دانشگاه رو متقاعد کنید که شما اونی هستید که میخواهید. ممکنه ریزنمره خوبی نداشتید یا نمره خوبی از زبان نگرفته باشید اما یه SOP خوب میتونه شانس شما به شدیدا افزایش بده. دیده شده کسانی که با وضعیت تحصیلی پایین به خاطر SOP خوبی که داشته اند تونستن از دانشگاهی پذیرش بگیرن و افرادی که با رزومه های خیلی خیلی قوی با SOP بد رد شده اند. پس باید زمان بذارید تا اون چیزی که دانشگاه لازم داره رو تهیه کنید.
اینجا یه فایل میذارم که خوندنش بی نهایت واجبه. تقریبا میشه گفت که هر چیزی رو که برای نوشتن یه SOP میخواهید توش داره. پس وقتتون رو تلف نکنید و اینو بخونید و نوشتن رو شروع کنید.
موفق باشید!