زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

عید رفتیم جنوب

خوب یک کم از خاطرات عید بنویسم. ایام عید رفتیم جنوب تا هشتم اونجا بودیم. جاتون خالی رفتیم دریای نیلگون خلیج همیشه فارس و تنی به آب زدیم و از اقوام دور و نزدیک بازدید به عمل آوردیم!

روز اول و دوم عید چند جا رفتیم بازدید و بعد از اون مامانم گفت که حوصله نداره مهمونی بازی و خوبه بریم بندر گناوه و خلیج فارس تنی به آب بزنیم. خلاصه چند تا خانواده شدیم و راه افتادیم. چند تا از اقوام دورمون (شایدم نزدیک!) توی برازجان بودن. یه دو شبی میهمانشون بودیم و یه سر رفتیم بند گناوه و چاهک و بعدشم برگشتیم. کلا بد نبود. توی اون مدت هم هیچ فکری در مورد درس و مشق و پایان نامه و... نکردم.


چند تا عکس از سفرمون میذارم تا هم شما بی بهره نباشید هم خودم شاید یه روزی دلم برای خلیج همیشه فارس تنگ بشه بیام یادی کنم.


خب این اولین جایی بود که رفتیم. خیلی خوب بود. هنوز دارن میسازنش اما خوبه. اینجا که میرسی حس میکنی رفتی کالیفرنیا! یادمه یه عکس بود از سواحل کالیفرنیا عین همینجا بود! اینجا با وجود اینکه سنگ داشت و آب هم سرد بود اما یه آب تنی ای کردیم که حال داد.



جنوب - بندر گناوه

بعد آمدیم گناوه. گناوه به خاطر کالاهای ارزون اسم و رسمی توی مردم جنوب کشور داره اما ما که چیزی ندیدیم. کلا میگن ایام عید اینجا خوب نیست چون هم گرون میدن و هم شلوغه. اما تجربه من از گناوه نشون داد که اصلا ارزش نداره که به خاطر خرید بیایید اینجا. شاید یه چیزایی ارزونتر گیر بیاد اما واقعا کیفیت جنس ها در حد فاجعه هستند. من یه پیرهن خریدم 5000 تومن. گفتم 5000 تومن دیگه پولی نیست برای پیرهن که تهران زیر 15000 تومن نیست. وقتی آمدیم خونه باور نمیکنید از این ور اونورش معلوم هست! اینقدر نازک هست که من گفتم هیچ وقت هم یه همچین چیزی نمیپوشم. خلاصه پولتونو دور نریزید تا بیایید از گناوه خرید کنید. همه جنس های دیگه هم از لوازم بهداشتی بگیر تا لوازم خونه و ... تقلبی بود. یه آن احساس کردم در شهر تقلبی ها هستم. بعد گفتم دنیا هم عین همین میمونه. انگار تقلبی از جهان آخرته و این کجا و آن کجا! از اینجا رفتیم یه ساحلی نزدیک چاهک که ناهار بخوریم.


صحنه بسیار دلخراشی از مرگ یک عروس دریایی است اما مجبور شدم عکس بگیرم. تا حالا چنین چیزی ندیده بودم اما مردم اونجا میگفتن که طبیعی هست و معمولا اونایی که عمرشون تموم شده و مرده اند رو شب ها آب میاره به ساحل. از اینها کلی دیگه توی ساحلی که رفتیم بود.


خلیج زیبای فارس . واقعا دریا زیباست! من تا آخرین سنگ رفتم جلو و به جایی رسیدم که اطرافم همه دریا بود و یه حس عجیبی بهم دست داد. انگار که توی دل خدا بودم. انگار که هیچی غیر خدا نیست و آرامشی هست که توصیف نمیشه. پیشنهاد میکنم حداقل یه بار این کارو انجام بدید.


عظمت دریا رو میشه توی خلیج فارس دید و واقعا که چه شکوهی داره.


اینم یه عکس از بین راه که اینجا نشستیم و ناهار خوردیم و آی غذای بین راه میچسبه!


ببخشید که عکس ها بی کیفیت هستند. مشکل از فرستنده هست شما به گیرنده هاتون دست نزنید.


نظرات 1 + ارسال نظر
کژال دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 09:08 ب.ظ

جالبه من یه وضعی دارم پستاتو میخونم خودم خندم میگیره ...بیخیال

ولی چه عکسای قشنگی گرفتیاااا عالی
اون عروس دریای خیلی قشنگ بود
من تا حالا جنوب نرفتم هاهاها اونوقت میخوام برم آمریکا خدایا من به کی بگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد