روزها به سرعت میگذرند و دیگه کاری نیست که از دست من بر بیاد. تقریبا وضعیتم با قبل از عید هیچ فرقی نکرده, چون هنوز از هیچ جا فاندی نگرفتم و بقیه دانشگاه ها هم به جز اون ریجکت دیگه جواب ندادن. سه تا از دانشگاه ها هم که قبول شده بودم قطعا گفتن که دیگه فاندی نمونده و منم آفر 2 تاشونو رد کردم.
ایام عیدم رو هم کلا به سایت خوندن گذروندم. این روزا یه مدت بررسی کردم که اگر بخوام یه کار و باری توی امریکا راه بندازم چطوری میشه. بعد از کلی بررسی امروز به این نتیجه رسیدم که همین کاری رو که دارم رو ادامه بدم بهتر از اینکه برم توی زمینه های دیگه. حتی از نظر وضعیت مالی هم ریسک اینکه توی کارهای دیگه موفق بشم هم نمی ارزید به اینکه این کار فعلی ام رو ول کنم. اما باید برنامه ریزی کنم که از همین وضعم پول بیشتری در بیارم.
کارهای دو تا شرکتی که قرار بود تموم بشه هنوزم تموم نشده و حوصله نداشتم روش کار کنم. اما خب چیز زیادی نمونده. به سرم زده که باز باهاشون صحبت کنم و ازشون پروژه بگیرم که اگر رفتنی شدم بتونم اونجا انجام بدم.