یه فکری کردم و رفتم شعبه مرکزی تهران و دایره حقوقی اونجا. ضمانت نامه رو بهشون نشون دادم و گفتم آقا اینو دادن به من و نظام وظیفه قبول نمیکنه, آیا بانک شما نمیتونه عین متن نظام وظیفه رو بزنه؟ میگه چرا نتونه؟ میگم اینو به من دادن و میگن عوض هم نمی کنیم و متنش همینه. بهم میگه که یه دستورالعملی هست به اسم "دستورالعمل صدور ضمانت نامه" که یک بند اون مربوط به نظام وظیفه است که میگه متن ضمانت نامه باید اونطوری باشه که نظام وظیفه میگه. میگم خب اینا شهرستان هستن و ظاهرا نمیدونن, میگه باید برید شعبه مرکزی همون شهرستان و از همونا بخواهید که اگر دستورالعمل ابلاغ نشده اونو به بانک بده!
چهارشنبه مامانم راه افتاده رفته شیراز که امروز صبح بتونه بالاخره این ضمانت نامه رو بگیره. امروز صبح مامانم رفته مرکزی شیراز و اونا بهش گفتن که متنی که ما داریم هم با این چیزی که الان به شما دادن یه مقداری فرق میکنه. (ظاهرا نظام وظیفه یه خط به متن قبلی اضافه کرده که بانک وظیفه داره برای تمدید ضمانت نامه اقدام کنه.) اما شما بگید که شعبه به ما زنگ بزنه تا ما بهشون بگیم که مثل متن نظام وظیفه بزنن براتون. اگر هم بخواهید که متن ما هم عین اون متن بشه ما باید از تهران استعلام کنیم که امروز کسی تهران نیست و میفته برای شنبه و استعلامش هم ممکنه یه هفته ای طول بکشه!!! در هر صورت شعبه با متن قبلی میتونه براتون صادر کنه, حالا شما به شعبه بگید ببینید اونا چی میگن. بعد مامان رفته شعبه و همونطوری که حدس میزنید, کسی که مسئول این کار بوده امروز سر کارش نیامده و نمیاد. حالا قرار شد مامان تا شنبه شیراز بمونه که ببینیم میتونه بالاخره این کاغذ پاره رو بگیره یا نه.
نکات مهم این اتفاقات اول از همه اونه که کسی که مسئول صدور ضمانت نامه بوده موقع صدور حتی فکر نکرده که شما که شماره نامه اصلی رو ندارید چرا اصلا دارید ضمانت نامه صادر میکنید؟؟؟ بعدش قراره مثلا کیو ضمانت کنید که حتی اسم فامیلیش رو هم یادتون میره بنویسید؟؟؟ بعدشم نباید یکبار از روی اون بخونید که خدایی نکرده ما که 1000 کیلومتر فاصله داریم, بیخود و بیجهت کارمون عقب نیفته؟ بماند که چقدر این مدت خرج سفر شد و چقدر توی این راه های طولانی خسته شدیم.
نکته مهم بعدی اینه که حتی شعبه مرکزی یه استان بزرگی مثل فارس هم آخرین دستورالعمل ها رو نداره, وای به حال استان های کوچیکتر.
نکته بعدی اینه که استعلام اینا از تهران انجام میشه و یک هفته طول میکشه. حتی زمان هخامنشیان هم چاپارها سریعتر کار میکردن.
نکته بعدی اینه که سرعت انجام اختلاس سریعتر از سرعت انجام خدمات رسانی است. اگر همین مبلغ رو یک نفر بانک دار میخواست اختلاس کنه, همون روز تموم شده بود و رفته بود!
نکته آخرش اینه که آخرش یه کاری میکنن که آدم بره و پشت سرش رو نگاه نکنه.
خیلی وقته وبلاگت رو میخونم
بیشترواسه همدردی البته!ا
امیدوارم کارهات بزودی بخوبی به سرانجام برسه
با نکته آخر کاملا موفقم!
ممنون. ببینیم چی میشه.