خب با فرارسیدن تابستون و فصل اجاره خونه, نوبت قرارداد خونه داداشم هم سر رسید و صاحبخونه اشون گفت اجاره 320 هزار تومنی سال قبل باید امسال به 500 هزار تومن تبدیل بشه. وقتی گفتیم آخه این همه افزایش, گفت آقا برو ببین چه خبره. تازه من خیلی لطف کردم.
ما هر طوری حساب و کتاب کردیم دیدیم که همچین هزینه ای خیلی زیاده. داداشم که سربازه و درآمد خاصی نداره و یه پولی هم میده بره پادگان و برگرده! بعد از سربازی هم معلوم نیست کارش چطوری بشه. از طرفی رفتنش هم که به ایتالیا فعلا کنسل شده و مجبوره که چند ماهی اینجا باشه حداقل. برای همین تصمیم گرفتیم دنبال خونه دیگه ای بگردیم. نه تنها پیدا کردن خونه ای با اجاره کمتر کار بینهایت سختی بود, هزینه های جا به جا شدن از چیزی که فکر میکردیم خیلی بیشتر بود.
برای جا به جا شدن باید یه هزینه باربری میدادیم که 200-300 هزار تومن کمتر نمیشد. و یه هزینه تمدید قرارداد که به لطف دولت کریمه حدود 300 هزار تومن با حساب بنگاهی خرج بنگاه و کد رهگیری و مالیات میشد. دیدیم که با این هزینه ها بهتره با صاحبخونه چونه بزنیم, شاید رضایت بده. بالاخره صاحب خونه با ماهی 450 هزار تومن رضایت داد. بعد میان میگن اجاره خونه نباید بیشتر از 9% زیاد بشه. آخه وقتی تورم 50-60% شده, چطور میشه انتظار داشت که صاحبخونه ای که همه درآمدش از خونه اشه, بخواد چیزی کمتر از این بگیره؟
مسخره تر اینه که اگر برای این ترم میتونست بره, با این اجاره میتونست توی میلان یه خونه یک خوابه کوچیک اجاره کنه و تازه پول پیش هم نده.
500 هزار تومن ای وای ای وای... بعضی وقتا فک می کنم کمر مردم ایران از فولاده. این وسط خرج و مخارج بنگاه واقعا مسخره ست. ایران که بودیم سال اول صابخونه یهو اجاره رو از 110 هزار تومن یهو کرد 350 هزار تومن. صدای کمر شوهرمو شنیدم که شکست. فولادی نبود...
چی بگم والا.
باز خدا رو شکر هر وقت به مسئله ای خوردیم, خدا از یه جایی رسونده.
عنوان زیر وبلاگ رو تغییر دادی ولی
اول اینکه لااقل باید بگی از آمریکا فاند گرفت پذیرش خالی که فایده نداره،
و دوم که به نظرم از اولی خیلی مهمتره اینه که "از کجا گرفت"
چیزی که عوام اصلا متوجه نیمشن! مثل خیلی مورد ها که دیدم میگن، پسرمون رفت آمریکا ادامه تحصیل! و همه میگن به به و چه چه! هیچکس نمیگه حالا کجا رفته؟ دانشگاهش چندمه؟ اصلا از دانشگاه خودمون پایین تره یا بهتره؟!
حالا اگه دانشگاهش داغونه، مدرکش هم بگیره بعد تو بازار کار چیکار کنه؟!
سلام
ببینید این وبلاگ یه داستانه. کجا دیدید که پشت جلد کتاب داستان همه داستان رو تعریف کنن؟
برای سئوالاتتون هم چاره ای نیست که داستان رو دنبال کنید. اگرچه من بارها و بارها بهتون جواب دادم و بعضی وقتا تعجب میکنم که چرا باز میپرسید؟ پیشنهاد میدم هر وقت وسوسه شدید سئوال تکراری بپرسید سعی کنید با عمق بیشتری جواب های منو بخونید.
این دومین باریه که نظر من رو تایید نمیکنید و نمایش نمیدید!!
یاد اون حرفی ازت افتادم که میگفت من همه نظر ها رو میگذارم...!
نرسیدم بهش.
من همه نظرها رو میذارم. صبر کن. به ترتیب دارم میذارم. سه ساعت نشده نظر دادیها!!!! حالا چون اینو جواب دادم, اون یه کم طول میکشه اما جواب میدم صبر کنننننننننننننننننننن
دوست داداشتون پورتفولیو یا سابقه کار خاصی داشت که تونست بورس گلد بگیره؟
دوستش نبود, هم دانشگاهیش بود. رشته های معماری همه پورتفلیو دارن. سابقه کار فکر نکنم هیچ تاثیری در معماری داشته باشه.
دیگه وقتی فاند گرفتی همینه دیگه!
توقعم ازت رفته بالا...!
:)
این روزا سر کار هستم و باید مدام به بچه های تیم سر بزنم و حواسم به کارهاشون باشه. وسطش که میخوام استراحت کنم یه کم اخبار رو چک میکنم و وضع دلار و یه سری هم به بلاگم میزنم. اینه که نمیتونم تا نظر میذارید جواب بدم.
الانم دیگه باید برم خونه. از خونه میخوام چند تا پست بذارم و جواب اون پیام شما رو هم بذارم.