این روزا شدیدا به هم ریخته ام. واقعا خودمم نمیدونم دارم چکار میکنم. در واقع دیگه حتی یک درصد هم احتمال نمیدادم که فاند بگیرم و برای همین کلیه برنامه ریزی هایی که کرده بودم برای این بود که چطوری بدون فاند اونجا بتونم زندگی کنم یا اینکه اقدام کنم برای استرالیا و ... اینقدر قضیه پول برام مهم شده بود که اصلا به چیزای دیگه فکر نمیکردم. حالا یکدفعه حس میکنم یک شوک بزرگ بهم وارد شده و هنوزم گیجم که چکار میخوام کنم. بعد تا توی این شک بودم رفتم برای سفارت و حالا منتظرم. یه وقتایی فکر میکنم اگر ویزام نیاد چی؟ یه وقتایی هم فکر میکنم اگر بیاد چی؟
این روزا یک حس بسیار غریبی دارم که میتونم اسمشو بذارم انتظار برای رسیدن به غربت. شاید باید به جاش خوشحال باشم اما نیستم. توصیفش خیلی سخته.
بهترین ها در راهند مطمئن باش
توی همه مراحل زندگی اینطوره قبولی دانشگاه رو یادتون بیاد چقدر انتظار و اشتیاق برا قبولی در رشته و دانشگاه دلخواهمون داشتیم ولی تا رفتیم دانشگاه همه چی تغییر کرد، این حسو همه ماها کمو بیش توی یه مراحلی از زندگی درک کردیم
استعینوا بالصبر و الصلاه و انها لکبیره الا علی الخاشعین...
ممنونم.