پرواز من ساعت 5 صبح بود. بنابراین 3 ساعت قبل از پرواز باید اونجا می بودم. تا قبل از راه افتادنم ده بار مدارک رو چک کردم تا یه وقتی یه چیزی کم نیاورده باشم. از روی چک لیستی که پرینت کرده بودم همه رو چک کردم و ساعت حدودای 1 بود که راه افتادیم. پدر و مادر گرامی زحمت کشیدن و منو رسوندن فرودگاه. وقتی رسیدیم فرودگاه یه نیم ساعتی بالا و پایین رفتیم تا بالاخره فهمیدیم ارز مسافرتی رو بعد از رد شدن از گیت توی سالن ترانزیت میدن. بعد از خداحافظی از مامان و بابا از گیت مربوط به مسافرا رد شدم.
اول روی تابلو رو نگاه کردم و رفتم که کارت پرواز بگیرم. خوشبختانه چون مثل بعضی ها 10 تا ساک و چمدون همراهم نبود و نمیخواستم وسایلم رو بذارم توی بار کارم خیلی سریع شد. بعد آمدم توی یه صف بسیار طولانی برای چک کردن پاسپورت و کارت پرواز ایستادم. حدود 40 دقیقه توی صف بودم. بعدا فهمیدم که اگر نمی ایستادم توی صف و دیرتر میرفتم نمیخواست این همه منتظر باشم. ظاهرا چندین پرواز ساعت 5 بود که همه مسافراشونو ساعت 3 صدا کرده بودن و بعد از اون تا یک ساعتی پرواز نبود و اینطوری شلوغ شده بود.
مامور باجه سه تا چیز رو چک کرد کارت پرواز و پاسپورت و عوارض خروج از کشور. بعدشم یه مهر زد که تاریخ خروج از کشور رو نشون میداد. دو نفر رو هم گذاشته بودن که بعد از اون مامور توی گیشه باز پاسپورت رو چک میکردن که یه وقتی ماموره یادش نرفته باشه مهر خروج رو بزنه و خدایی نکرده اون چند صد هزار دلار رو که قراره مسافرتی بدن یکی دوباره بگیره. بعد مسیرم رو مستقیم رفتم و از پله برقی آمدم پایین جایی که بانک هایی که ارز میدادن اونجا بودن. بانک ملی و ملت شلوغ بود اما مسئول بانک سامان داشت مگس می پروند.
خوشبختانه تعداد باجه ها کم نبودن و تونستم زود ارزم رو بگیرم. یه آقایی هم آمده بود میگفت آقا من که نمیدونستم حواله باید بگیرم چکار کنم؟ حالا با کدوم ارز برم مسافرت؟ و آخرش نمیدونم چی شد. اول آمدم توی سالن نشستم اما دیدم تا پرواز خیلی مونده. روی کارت پروازم هم زده بود 4:25 دقیقه باید دم گیت بعدی باشیم. برای همین یه فکر خوب به سرم زد و آمدم نمازخانه. توفیقی شد که هم تونستم قرآن بخونم و هم نمازم رو بخوندم و از وقت نهایت استفاده رو بردم. بعد آمدیم از گیت رد شدیم. همه وسایلم رو توی سبد گذاشتم برای بازرسی. نمیدونم چرا کفشم هم بوق میزد و مجبور شدم درش بیارم تا از گیت رد شم. بعد آمدیم توی سالن و وارد هواپیما شدم.
کل سفرم رو توی هواپیما خواب بودم چون شب قبلش فقط 4 ساعت خوابیده بودم و یه شب قبل تر فقط 5 ساعت و اون شب هم که اصلا نخوابیده بودم. بنابراین کاملا کمبود خواب داشتم. وسطش یه بار بیدار شدم و غذای بی مزه هواپیما رو با ولع خوردم چون خیلی گرسنه بودم و بعد باز خوابیدم. بغل دستی ام یه خانمی بود با دخترش که میهماندار فکر میکرد زن من هست. منم واقعا حوصله نداشتم که بلندم کنن و ببرن یه جایی نامعلوم, هیچی نگفتم! با خودم گفتم که چقدر پیر شدم که فکر میکنه این خانمه زنمه و اون بچه 13-14 ساله هم بچه امه!
برای کسانی که میخوان برن سفارت حتما باید تا 3 روز قبل از اینکه وقت سفارتشون برسه یه فرم به اسم DS-160 رو پر کنن. مدارک لازم برای پر کردن این فرم:
1- اسکن یک قطعه عکس پاسپورتی امریکا (مربعی 5*5) (نمیشه 3*4 رو اینجا گذاشت)
2- اطلاعات پاسپورت
3- رزومه یا همون CV
4- فرم I-20 (برای شماره SEVIS ID)
برای عکس حتما یه عکس بگیرید و اسکن کنید. نمیخواد اینجا توی پول صرفه جویی کنید! این عکس به درد ثبت نام گرین کارت هم میخوره. من همون روز که برای گذرنامه عکس گرفتن یه سری 5*5 هم عکس گرفتم.
این فرم رو میشه در طی فواصل زمانی پر کرد و حتی اگر کامل نبود روی کامپیوتر ذخیره کرد و باز ادامه اش داد. بنابراین بد نیست که یه سری بزنید و اون اطلاعاتی رو که لازم دارید توش بذارید. برای من حدود 3 ساعت طول کشید که پر کردم. آخرش هم یه برگه کانفریم داره که واجب است پرینت کنید. طبق خود سایت نیازی نیست که کل اطلاعات رو پرینت کنید و همین برگه که روش بارکد هست کفایت میکنه.
برای کسانی که دانشجویی دارن اقدام میکنن باید یه هزینه 200 دلاری برای تشکیل پرونده SEVIS بدن که وضعیتشون توسط دولت و دانشگاه قابل ردیابی باشه. توی سایتشون خوندم که این پول توی جیب دولت نمیره و خود ایالت ها و دانشگاه و ... هستن که ذینفع هستن اما خدا میدونه چکار میکنن با این همه پول!
برای پرداخت SEVIS باید حتما حتما فرم I-20 رو داشته باشید که دانشگاه روش یه شماره زده که بهش میگن Student No یا SEVIS ID. این شماره بالای فرم سمت راست هست. غیر از این شماره, بقیه اطلاعات پاسپورت هم لازمه. با صدور I-20 جدید هم این شماره عوض نمیشه. من به دانشگاهم ایمیل زدم و پرسیدم و اونا هم گفتن که عوض نمیشه. شناسه دانشگاه هم روی همون فرم I-20 هست و خود دانشگاه هم معمولا ایمیل میزنه که میخوای پولشو بدی اینه.
پرداختش هم باید تا 3 روز قبل از وقت سفارت انجام بشه. هر چی زودتر هم بدید بهتره چون خیالتون راحتتره. برای هر سال ورودی هم یکبار بیشتر نیست پرداخت بشه حتی اگر دانشگاه رو هم عوض کنید. بنابراین پولتون از بین نمیره. من خودم جمعه شب پرداخت کردم. یعنی 4 روز مونده به وقت سفارتم. فقط حتما کارت اعتباری لازم داره که من از همون کارت پارسیان دادم و مشکلی نبود.
سایتش هم اینه که با توجه به شعور مسئولین ما بدون V...p....N قابل استفاده نیست:
بقیه سئوال جواب ها راجع به اینکه اصلا این پول چی هست و اگر مثلا پرداخت بشه کی باید دوباره داده بشه و ... توی خود سایت یافت میشه.
مهم: حتما وقتی پرداخت تموم شد بزنید یه پرینت از روش بگیرید. این پرینت برای سفارت لازمه.
از پارسال تا حالا قوانین گرفتن ارز 15 بار عوض شده. در حال حاضر برای کشورهای نزدیک و نسبتا نزدیک فقط 400 دلار میدن و برای کشورهای دورتر 1000 دلار. قیمت هم همون قیمت رسمی بانک مرکزی با یه مقداری کارمزد هست.
بانک ملی, ملت و سامان تنها بانک هایی هستن که میتونن کار ارز مسافرتی رو انجام بدن. قانونش اینه که شما از یک شش روز قبل از سفر با مدارک به شعبه های ارزی این بانک ها مراجعه میکنید و پول رو بهشون میدید و اونا یه حواله میزنن برای فرودگاه و از فرودگاه هم ارز رو میگیرید.
مدارکی که لازم دارن:
1- اصل بلیت خریداری شده (رزرو قبول نیست)
2- پاسپورت (کپی صفحه اول و آخرش رو هم بانک ملت از من خواست)
3- فیش عوارض خروج از کشور
4- پول به مقدار کافی!
بانک سامان گفت که باید توی بانک ما حساب ریالی باز کنی که من دیدم به دردسرش نمی ارزه. اما بانک ملت از من حساب نخواست.
در مورد عوارض خروج هم اونایی که مثل ما برای سفارت میرن و ... نیازی به پرداخت عوارض ندارن اما من چندین شعبه از سامان و ملت و ملی رو سر زدم و همه گفتن تا عوارض ندی ارز بهت نمیدیم. اولش میخواستم بیخیال گرفتن ارز بشم اما یادم آمد که فقط 160 دلار باید بدم سفارت و ترجیح دادم که هر جوری شده بگیرمش. از طرفی نه وقتشو داشتم و نه حوصله اشو که ثابت کنم بابا ما معاف از عوارض هستیم بنابراین رفتم 55000 تومن عوارض خروج از کشور رو دادم و خیال خودمو راحت کردم. خاک توی سر مسئولی که اینطوری قانون میذاره و عوضش میکنه.
یه چیزی رو یادم رفت بنویسم و اینکه روز شنبه بعد از اون همه بلایی که توی دانشگاه سرم آمد, ساعت 4 عصر که از دانشگاه آمدم بیرون رفتم جمهوری و یه دوربین عکاسی خریدم. در واقع سعی کردم که اتفاقاتی که صبح آورد رو اصلا بهشون اهمیت ندم. از باقیمانده روزم خوب استفاده کردم و یه کار مفیدی که مدت ها بود باید انجام میدادم رو انجام دادم.
دوربین هم قبلا سرچ کرده بودم. واقعا نسبت به پارسال که برای داداشم خریدیم گرون شده بود و من حتی پول اینکه دوربین داداشم رو هم بخرم نداشتم! یه سونی WX7 گرفتم که بتونم از سفرم عکس بگیرم اینجا بذارم. مدل دوربینی که میخواستم بخرم هم اصلا توی بازار نبود, مدل مشابهش برای سال 2011 هم زیر 750 گیر نمیآمد. درسته که این چیزا رو از امریکا بخرم ارزونتر میشه اما این یه مورد رو واقعا لازم داشتم.