این چند روز خیلی خیلی ناراحتم. این چند روز که شیرازم همش دارم میرم دندانپزشکی. حتی نرسیدم به دوستام سر بزنم. باز خوبه دیشب احیا رو رفتم.
یکی از دندانام روکش میخواست, بعد دکتر گفت بغل دستی اشو هم که پر کردی بهتره روکش کنی چون ممکنه بریزه. منم گفتم باشه روکش کن. به خدا تا آخرین لحظه فکر میکردم که روکش یعنی یه چیزی میکشن روی دندان مثلا مثل یه کاور محکم که دیگه نریزه. بعد که از مطب آمدم بیرون دیدم دندونی رو که با هزار بدبختی پر کرده بود تا آخر تراشیده و یه ذره بیشتر ازش نمونده. فهمیدم که اصلا روکش روکش نیست که. کل دندان رو میتراشن و یه پایه میذارن و بقیه اش رو بیرون میسازن. امروز چیزی رو که بیرون ساخته بود گذاشت توی دهنم که تست کنم. حس خیلی بدی بود. انگار که یه چیزی اضافه توی دهنم گذاشتن. باز دندان پر میشه, حس دندان داشتن خیلی از بین نمیره. اما این واقعا انگار یه جسم خارجی توی دهنم بود. نمیدونم چرا به این میگن روکش؟ بگن دندان مصنوعی چینی.
از این ناراحتم که این دندانم نه درد میکرد, نه سیاه شده بود, نه مشکلی داشت. دکتر عصب کشی گفت که چون بغل اون یکی بوده عصب کشی میخواد, دکتر پر کردن هم بعد از کلی تردید گفت نه میشه پرش کرد. دکتر روکش گفت حتما باید روکش کنی, باز میل خودته. این دکتره هم که اینطوری تراشید و نابودش. یه دندانی که هیچی اش نبود الان دیگه نیست و دیگه هم بر نمیگرده. مصب هر چی دندانپزشکه شکر.
بدی این روکش ها اینه که بعد از یه مدتی رنگشون با رنگ بقیه ی دندون ها فرق میکنه به جور ها !
بعدم که یا میشکنه یا اون پایه هه کنده میشه و هر از چند سالی باید ادم بره تجدیده روکش کنه !
واقعا خیلی چیزه مزخرفیه !
روکش که مال سن و سال تو نیست
من اینو میفهمم این دکترا نمیفهمن.
سلام
منم تو همین تهران این بلا سرم اومد.3تا از دندونای سالممو از دست دادم
کلا تو ایران اکثر پزشکا وجدانشون تعطیله
سلام
این دندون من سالم سالم بود. گفت چون کنار اون یکیه باید عصب کشی بشه و الان تبدیل به روکش شد. :(
روکش کردی؟؟
دیگه شدی پای ثابت مطبای دندانپزشکی
فدای سرت
از این به بعد به پزشکا اعتماد نکن.چون فقط حساب بانکیشون براشون مهمه نه درد مریض
از حالا به بعد هم نخ دندون یه جز جدا نشدنی از زندگیت میشه چون این دندونای روکش مدام غذا زیرشون گیر میکنه منم یه زمانی دیدم نسبت به روکش همین بود تازه یه بار یه روکش دندونم بعد دوسال افتاد و من وقت نداشتم برم دوباره نصبش کنم یه دو هفته ای طول کشید بعد که بردم بذاره سر جاش دیگه نصب نمیشد پیش دو تا دکتر رفتم تعجب کرده بودن گفتن مگه میشه چرا جا نمیشه بعد همه با هم به این نتیجه رسیدن که دوهفته دیررفتم دندونام حرکت کرده الان روکشه دیگه سرجاش قرار نمیگیره بعد من بیچاره مجبور شدم دوباره مراحل رو از اول طی کنم یعنی دوباره قالب بگیرن و دوباره هزینه دندون مصنوعی جدید رو بدم یه دکتر دیگه میگفت خیلیا بودن که بعد یه ماه اومدن ولی دندونه قالب شده ولی مال من نشد، اینو گفتم که بدونی اگه یکیش افتاد باید بلافاصله بری بذاریش سرجاش، نخ دندون هم با احتیاط بکش
حس بدیه ولی باز نسبت به گذشته یه پیشرفتی کردیم قبل ما اگه کسی دندونش وضعیتش اینقدر خراب میشد میگفتن بکش طرف هم میرفت میکشید این میشد که با یه لبخند آبروش میرفت و جاهای خالی دندوناش پیدا میشد یا نمیکشید و دندونه پودر میشد
این دکترا کلا جدیدا خیلی بی وژدان و کثافت و ... شدن
5-6 روز پیش رفتم گلوم درد میکرد صدام گرفته بود گفتم واسه خنده رفتم پیش ی دکتر فوق تخصص حلق با برد تخصصی لیزر و جراحی پلاستیک و از این حرفها از انگلستان
بعد گفتم گلوم یکم درده شربتی چیزی الان میده
گفت
شما فردا صبح بیا فلان بیمارستان
گلوت ویروس داره!
با لیزر میزنیم ویروسشو میشناسیم!
گفتم اگه این کار رو نکنم چی؟دارو چیزی؟
گفت نه دارو نداره
فردا بیا
!!!!!!
گفتم اگه این کار رو نکنم چی؟
گفت احتمال داره پیر بشی قیافت مثه کلم بشه!
اقا من که شدید ترسیده بود
گفتم خدا رحم کنه
خوب هزینش چقد میشه گفت حدود 550.000تومان!
تو دلم گفتم یعنی اینقد شدیده
اسمم رو نوشتم
اومدم بیرون
بعد با خودم گفتم این فکر کرده من گاگولم
یا موش ازمایشگاهی
الان چند روز ناراحتم
زنگ زدم به برادرم گفتم
کلی خندید گفت بازار راه انداخته ی شربت نوشت
خوب شدم رفت
واقعا باید یه نفر اینا رو برسونه سر جاشون
نظر شما چیه؟
زده دندونیه نابودت کرده
تو هم با اینکه
امریکایی از الان حساب میای
اندازه علف هرز هم
وجود نداری بری اذیتش کنی
شاید به دلیل نداشتن علمه
مخالف اینطوری جمع بستن (stereotyping) هستم. بعضی دکترهای بی وجدان هم وجود دارند.
بنده هرگز به عمرم کسی رو اذیت نکردم. اگر به هر دلیلی هم نرم امریکا هرگز همچین کاری رو نمیکنم.
اون سعی خودشو کرده و کاری رو که فکر میکرده درسته انجام داده. منم اگر پول داشتم 2 میلیون میدادم به یه متخصص درست حسابی که بهتر میدونه.
من حمع نبستم که.
اقا من میگم دکترای اینطوری باید حالشون رو گرفت.
تف به روی کسی که مدرک دست این نوع دکترا داده
دوست عزیز خوبه شما تو جامع پزشکی نیستید تا بفهمید که چه کارایی واسه فروش انواع و اقسام دارو و غیره انجام میدن . اصلا به نظر من به همین خاطره که اجازه نمیدن مثل کشورهای پیشرفته طب پیشگیری مثل تغذیه و بهداشت جایگزین درمان بشه و مدام جلوی پای این رشته ها سنگ میندازن
جای تاسفه. خداکنه روزی بیاد که درمانی لازم نشه
دروغ در اصطکاک با واقعیت فرسوده می شود ....
کافیست رسانه ی حقیقت باشید
شرافت از دست رفته ی پزشکی
نمیدانم پزشکها چقدر به آن سوگندی که آخر کار تحصیلشان میخورند
وفادار میمانند، یا اصلا یادشان مانده چیزی از مواردش را یا نه. خوب
انتظاری نیست. این سوگندنامه هم مثل همهی چیزهای خوب این مملکت صوری
هستش. بحث من اما سر شرافت گمشدهی پزشکهاست. ربطی هم به سوگندنامه
ندارد، که نادیده هم مشخص است راه کدام است و چاه کدام. بگذرم از حواشی و
برسم به متن.
حدود دو ماه پیش نیمههای شب، یکی از بستگانم مشکلی براش پیش آمد و رفت
اورژانس. و متخصص قلب تجویز کرد: آنژیوگرافی. نتیجه: 20 درصد گرفتگی
قلبی. تجویز: درمان دارویی.
چند هفته گذشت و قرعهی کار به نام پدر و مادر خودم افتاد. تجویز: آنژیوگرافی.
تنها شانس ما این بود که پسرخالهام از آمریکا آمده بود ایران. نسخه ها
رو دید و گفت «مشکل که دارد، ولی چرا آنژیوگرافی؟ توی ایران مگر
سیتیآنژیو ندارید؟». این اصطلاح جدید ِنجاتبخش را پی گرفتیم و رسیدیم
به بیمارستان قلب و دی و بیمارستان خمینی. آمار گرفتیم از اینطرف و
آنطرف که فرقاش را ببینیم با آنژیوگرافی، که پزشکهای قلب همگی گفتند
«به دقت آنژیوگرافی نیست، نکند گول بخورید ها!».
حالا حسن سیتیآنژیو این بود که تیغ نمیزدند رگ کشاله را پاره کنند و
یک دوربین بفرستند توی رگها. یعنی خون نمیپاشید تا سقف اتاق
آنژیوگرافی. بعد هم یک کیسهی شن نمیگذاشتند روی پای آدم که خون نزند
بیرون. یک مادهی رادیواکتیو تزریق میشد و با یک دستگاه شبیه امآرآی
همان کار انجام میشد. بدون هیچ ترس و اضطرابی. بدون ریختن یک قطره خون.
فقط گیر کردهبودیم سر آن «به دقت آنژیوگرافی نیست، گول نخورید ها».
حالت واضح و مشترکی که توی چشمهای همهی آن متخصصین قلب دیدم «جاخوردن
بود». نمیدانستند از کجا فهمیدهایم اسم سیتیآنژیو را. به پدرم گفتم
بیشتر مشورت کند، که بوی پول دارم حس میکنم!! . تحقیق انجام شد و نتیجه
جالب بود. «سیتی آنژیو» نه تنها دقتاش کمتر از آنژیو نبود، که
مقایسهشان شبیه بود به مقایسهی فلاپیدیسک و دیویدی. تفاوت
تکنولوژیها بالای بیستسال بود.دلمان قرص شد و هردوشان جمعا با
هزینهای حدود هشتصدهزار تومان سیتیآنژیو را انجام دادند و شکر خدا
مجموع گرفتگی هردوشان روی هم 20 درصد هم نبود. آن شرافت گمشده کجاست؟
عرض میکنم.
هزینهی آنژیوگرافی (که تیغ دارد و ترس و خون) حدود یک تا یکونیم میلیون
تومان برای هر نفر است ، و هزینهی سیتیآنژیو حدود چهارصدهزار تومان.
زمانی که صرف آنژیوگرافی میشود با احتساب یک تا دو شب بستری بودن بعد از
آن (جدای از وقتهای پذیرش و نوبتدهی و...) حدود دو روز است، و وقتی که
صرف سیتیآنژیو میشود (باز هم جدای از پذیرش و نوبتدهی و...) حدود
نیمساعت. ترس و اضطرابشان را هم مقایسه نکنم که لابد میدانید. پس گیر
این پزشکهای متخصص قلب کجاست؟
مشکل خیلی پیچیده نیست. آنژیوگرافی را فقط متخصص قلبی که دورهی مخصوص
آنژیوگرافی را دیدهباشد میتواند انجام بدهد، ولی سیتیآنژیو را یک
رادیولوژیست (که البته او هم باید دوره دیدهباشد) میتواند انجام دهد.
یعنی انحصار آنژیوگرافی دست صنف خودشان است و انحصار سیتیآنژیو دست
دیگران. چون طبیعتا یک مرکز پزشکی ترجیح میدهد برای انجام کاری مشابه،
حقوق خیلی کمتر یک رادیولوژیست را بدهد تا حقوق بالای یک متخصص قلب را.
خوب تجارت کثیف متخصصین قلب (که فرق میکند با جراح قلب) را که میبینید،
اما حالا عمق فاجعه کجاست؟
عمق فاجعه اینجاست که این جماعت نخورده و ندار نیستند. هشتشان گرو
نهشان نیست. خیلی راحت میتوانند ماهی شش هفت میلیون تومان دربیاورند
(وخیلی هم بیشتر از اینها). اما باز گداصفتانه چشمشان دنبال درصدی است
که از هر آنژیوگرافی بهجیب میزنند، بیاینکه به فکر سلامتی و راحتی
بیمار باشند. حتی گستاخی و دزدی (که اتفاقا حقیقت معنای دزدی همینجاست)
را بهحدی میرسانند که تمام تلاششان را بهکار میگیرند برای پشیمان
کردن بیمار از دستیابی به راه تشخیص جدیدتر و کمهزینهتر و آسانتر،
تازه اگر بگذریم از هماهنگیهای پلیدشان برای
«ناشناخته ماندن» این تکنولوژی.
بعد از پدر و مادرم داییم هم رفت سراغ چکآپ. ده سال پیش آنژیوگرافی
کردهبود و حالا باید دوباره تست ورزش میداد. مشکل داشت تستاش. تجویز:
آنژیوگرافی. پیش چهار-پنجتا از بهترین متخصصین قلب تهران رفت (که اگر هر
شخصی فکر میکند صداش به جایی میرسد خواست اسامی را بهاش میدهم) و همه
گفتند آنژیوگرافی. آنقدر چربزبانی و بازاریابی کرده بودند برایش که ما
هرچه میگفتیم بیا اول برو سیتیآنژیو، -با اینکه میترسید از
آنژیوگرافی- قبول نمیکرد و استدلال پزشک را پذیرفتهبود به این توجیه که
اگر رگاش گرفتهبود همانجا یکباره برایش
بالن میزنند یا استنت میگذارند و چه و چه. تاکید هم کردهبودند
«اورژانسی»ست و حتا از سفر با ماشین یا هواپیما یا هر وسیلهی دیگری
منعاش کردهبودند و نوبت اضطراری هم بهش دادهبودند «همین فردا صبح».به
هر زحمتی بود راضیش کردیم برود سیتیآنژیو و رفت و نتیجه: گرفتگی جزیی.
درمان: یکی دوتا قرص فقط.
این فریاد را کجا باید زد؟ به کی باید گفت پزشکهای مملکت تبدیلشدهاند
به حسابهای بانکی ناطق؟ جالبی قضیه میدانید کجاست؟ کمی بیشتر تحقیق
کردیم، قیمت دستگاه سیتیآنژیو کمتر از سهمیلیون دلار است. پولی که یعنی
هیچ! ولی فقط سهتا توی ایران داریم. چرا؟ چرا؟ چون آنها که باید تایید
کنند خودشان متخصص قلباند و بازارشان بهخطر میافتد.
.
«... سوگند یاد میکنم که: از تضییع حقوق بیماران بپرهیزم و سلامت و
بهبود آنان را بر منافع مادی و امیال نفسانی خود مقدم دارم...»
بگذارید این پیام در راه خود گره گشای مشکل مردم گردد.
هموطن رسانه تویی
با سلام
آقا طاعات و عباداتون قبول باشه با اینکه سرتون شلوغ بوده شب احیا رو ازدست ندادید.
التماس دعا
ریحانه
پنجشنبه 19 مرداد ماه سال 1391 ساعت 12:33 PM
دروغ در اصطکاک با واقعیت فرسوده می شود ....
کافیست رسانه ی حقیقت باشید
شرافت از دست رفته ی پزشکی
نمیدانم پزشکها چقدر به آن سوگندی که آخر کار تحصیلشان میخورند
وفادار میمانند، یا اصلا یادشان مانده چیزی از مواردش را یا نه. خوب
انتظاری نیست. این سوگندنامه هم مثل همهی چیزهای خوب این مملکت صوری
هستش. بحث من اما سر شرافت گمشدهی پزشکهاست. ربطی هم به سوگندنامه
ندارد، که نادیده هم مشخص است راه کدام است و چاه کدام. بگذرم از حواشی و
برسم به متن.
حدود دو ماه پیش نیمههای شب، یکی از بستگانم مشکلی براش پیش آمد و رفت
اورژانس. و متخصص قلب تجویز کرد: آنژیوگرافی. نتیجه: 20 درصد گرفتگی
قلبی. تجویز: درمان دارویی.
چند هفته گذشت و قرعهی کار به نام پدر و مادر خودم افتاد. تجویز: آنژیوگرافی.
تنها شانس ما این بود که پسرخالهام از آمریکا آمده بود ایران. نسخه ها
رو دید و گفت «مشکل که دارد، ولی چرا آنژیوگرافی؟ توی ایران مگر
سیتیآنژیو ندارید؟». این اصطلاح جدید ِنجاتبخش را پی گرفتیم و رسیدیم
به بیمارستان قلب و دی و بیمارستان خمینی. آمار گرفتیم از اینطرف و
آنطرف که فرقاش را ببینیم با آنژیوگرافی، که پزشکهای قلب همگی گفتند
«به دقت آنژیوگرافی نیست، نکند گول بخورید ها!».
حالا حسن سیتیآنژیو این بود که تیغ نمیزدند رگ کشاله را پاره کنند و
یک دوربین بفرستند توی رگها. یعنی خون نمیپاشید تا سقف اتاق
آنژیوگرافی. بعد هم یک کیسهی شن نمیگذاشتند روی پای آدم که خون نزند
بیرون. یک مادهی رادیواکتیو تزریق میشد و با یک دستگاه شبیه امآرآی
همان کار انجام میشد. بدون هیچ ترس و اضطرابی. بدون ریختن یک قطره خون.
فقط گیر کردهبودیم سر آن «به دقت آنژیوگرافی نیست، گول نخورید ها».
حالت واضح و مشترکی که توی چشمهای همهی آن متخصصین قلب دیدم «جاخوردن
بود». نمیدانستند از کجا فهمیدهایم اسم سیتیآنژیو را. به پدرم گفتم
بیشتر مشورت کند، که بوی پول دارم حس میکنم!! . تحقیق انجام شد و نتیجه
جالب بود. «سیتی آنژیو» نه تنها دقتاش کمتر از آنژیو نبود، که
مقایسهشان شبیه بود به مقایسهی فلاپیدیسک و دیویدی. تفاوت
تکنولوژیها بالای بیستسال بود.دلمان قرص شد و هردوشان جمعا با
هزینهای حدود هشتصدهزار تومان سیتیآنژیو را انجام دادند و شکر خدا
مجموع گرفتگی هردوشان روی هم 20 درصد هم نبود. آن شرافت گمشده کجاست؟
عرض میکنم.
هزینهی آنژیوگرافی (که تیغ دارد و ترس و خون) حدود یک تا یکونیم میلیون
تومان برای هر نفر است ، و هزینهی سیتیآنژیو حدود چهارصدهزار تومان.
زمانی که صرف آنژیوگرافی میشود با احتساب یک تا دو شب بستری بودن بعد از
آن (جدای از وقتهای پذیرش و نوبتدهی و...) حدود دو روز است، و وقتی که
صرف سیتیآنژیو میشود (باز هم جدای از پذیرش و نوبتدهی و...) حدود
نیمساعت. ترس و اضطرابشان را هم مقایسه نکنم که لابد میدانید. پس گیر
این پزشکهای متخصص قلب کجاست؟
مشکل خیلی پیچیده نیست. آنژیوگرافی را فقط متخصص قلبی که دورهی مخصوص
آنژیوگرافی را دیدهباشد میتواند انجام بدهد، ولی سیتیآنژیو را یک
رادیولوژیست (که البته او هم باید دوره دیدهباشد) میتواند انجام دهد.
یعنی انحصار آنژیوگرافی دست صنف خودشان است و انحصار سیتیآنژیو دست
دیگران. چون طبیعتا یک مرکز پزشکی ترجیح میدهد برای انجام کاری مشابه،
حقوق خیلی کمتر یک رادیولوژیست را بدهد تا حقوق بالای یک متخصص قلب را.
خوب تجارت کثیف متخصصین قلب (که فرق میکند با جراح قلب) را که میبینید،
اما حالا عمق فاجعه کجاست؟
عمق فاجعه اینجاست که این جماعت نخورده و ندار نیستند. هشتشان گرو
نهشان نیست. خیلی راحت میتوانند ماهی شش هفت میلیون تومان دربیاورند
(وخیلی هم بیشتر از اینها). اما باز گداصفتانه چشمشان دنبال درصدی است
که از هر آنژیوگرافی بهجیب میزنند، بیاینکه به فکر سلامتی و راحتی
بیمار باشند. حتی گستاخی و دزدی (که اتفاقا حقیقت معنای دزدی همینجاست)
را بهحدی میرسانند که تمام تلاششان را بهکار میگیرند برای پشیمان
کردن بیمار از دستیابی به راه تشخیص جدیدتر و کمهزینهتر و آسانتر،
تازه اگر بگذریم از هماهنگیهای پلیدشان برای
«ناشناخته ماندن» این تکنولوژی.
بعد از پدر و مادرم داییم هم رفت سراغ چکآپ. ده سال پیش آنژیوگرافی
کردهبود و حالا باید دوباره تست ورزش میداد. مشکل داشت تستاش. تجویز:
آنژیوگرافی. پیش چهار-پنجتا از بهترین متخصصین قلب تهران رفت (که اگر هر
شخصی فکر میکند صداش به جایی میرسد خواست اسامی را بهاش میدهم) و همه
گفتند آنژیوگرافی. آنقدر چربزبانی و بازاریابی کرده بودند برایش که ما
هرچه میگفتیم بیا اول برو سیتیآنژیو، -با اینکه میترسید از
آنژیوگرافی- قبول نمیکرد و استدلال پزشک را پذیرفتهبود به این توجیه که
اگر رگاش گرفتهبود همانجا یکباره برایش
بالن میزنند یا استنت میگذارند و چه و چه. تاکید هم کردهبودند
«اورژانسی»ست و حتا از سفر با ماشین یا هواپیما یا هر وسیلهی دیگری
منعاش کردهبودند و نوبت اضطراری هم بهش دادهبودند «همین فردا صبح».به
هر زحمتی بود راضیش کردیم برود سیتیآنژیو و رفت و نتیجه: گرفتگی جزیی.
درمان: یکی دوتا قرص فقط.
این فریاد را کجا باید زد؟ به کی باید گفت پزشکهای مملکت تبدیلشدهاند
به حسابهای بانکی ناطق؟ جالبی قضیه میدانید کجاست؟ کمی بیشتر تحقیق
کردیم، قیمت دستگاه سیتیآنژیو کمتر از سهمیلیون دلار است. پولی که یعنی
هیچ! ولی فقط سهتا توی ایران داریم. چرا؟ چرا؟ چون آنها که باید تایید
کنند خودشان متخصص قلباند و بازارشان بهخطر میافتد.
.
«... سوگند یاد میکنم که: از تضییع حقوق بیماران بپرهیزم و سلامت و
بهبود آنان را بر منافع مادی و امیال نفسانی خود مقدم دارم...»
بگذارید این پیام در راه خود گره گشای مشکل مردم گردد.
هموطن رسانه تویی
-----------------------------------------------------------------------
بسیار عالی
کاش میشد یک سایت و مجمع ترتیب دهیم و همه علیه این بی قانونی ها ,کاری کنیم.
نظر شما چیست؟
کی گام اول را برمیدارد؟
سلام . چند وقت پیش یادم افتاد گفتم اینجا یاداوری کنم که اگر عینک میزنی حتمن یک عینک زاپاس با همون شماره عینک با شیشه طبی داشته باشی همراه خودت ببری تا اگه خدای نکرده عینکت شکست یا گم شد اذیت نشی. کلا دو تا عینک طبی با خودت همراه ببر. یه بار این اتفاق برا برادرم تو سفرخارج پیش اومد که عینکش افتاد زمین شکست طوری که دیگه جایی رو نمیدید خوب شد که زاپاس همراه داشت.
سلام
باشه. ولی فکر نکنم دیگه برسم. ممنون.
سلام
اگه کسی پذیرش از آمریکا یا کانادا بگیره میتونه پدر یا مادر یا هردوشونو با خودش ببره؟
سلام
تا جایی که میدونم, با ویزای توریستی به مدت حداکثر 3 ماه بله. بیشتر از اون نه. برای بقیه کشورها هم همینطوری هست. به جز همسر بقیه خانواده نمیتونن ویزای موندن بگیرن.
سلام
چرا چند روزه آپ نکردی؟؟؟
سلام
نرسیدم. سر فرصت حتما.
سلامُ درمورد دندان پزشکا کاملا موافقم. تو دنیا را نمی دونم ولی تو ایران یک دونه دکتر دندان پزشک خوب نیست! دندان های آدم را هم همینا خراب می کنند! درمورد پزشکان دیگه هم آدم بی وجدان توشون خیلی زیاد شده. اصولاْ پزشکا چون با بدبختی و بعد از سالها به درآمد می رسندُ کلا از همه طلب دارند. شما دکتر دیدید وقت بده سر موقع بری ویزیت. من تجربه زیاد دارم. تو مملکت ما به خاطر سیستم خرابش همه چیز همینه!