این هفته یکی از بچه های ایرانی (رضا) که رشته اش کامپیوتر بود و از مایکروسافت پیشنهاد کار داشت آمد و هم خونه ای من شد. دکتراشو توی نیویورک انصراف داده بود و یه فوق لیسانس ازشون گرفته بود و الان با همون کار پیدا کرده بود. میگفت تابستونش هم از گوگل اینترنشیپ گرفته بوده اما استادش اجازه نداده بوده و 20 روز بعدش بهش گفته که برای تابستون فاند نداره و کلا تابستونشو به باد داده بوده. این مدت هم آمده دانشگاه ما تا اکسپورت لایسنسش بیاد و بتونه بره سر کار. میگفت توی مایکروسافت 4 ماهه برای کار اقدام میکنن. چون استان فارسی هست خیلی با هم مچ هستیم. اون شب اول که آمد و قبل از خواب حس کردم رفت که نماز بخونه. بعد یواشکی نگاه کردم دیدم که داره نماز میخونه. خیلی خوشحال شدم, خیلی دوست داشتم هم خونه ایم از روز اول اهل نماز باشه.
رضا هم اخلاقش از منصور خیلی بهتره هم شخصیتش برام جالب تره. شاید بعدا در موردش یه کم نوشتم.
این عکس رضاست؟؟؟
مثل بقیه عکس هاست.
باید پسر جالبی باشه
سلام
میشه راجع به این قضیه فاند یکم بیشتر توضیح بدین؟
یه نفر وقتی اپلای میکنه نمیتونه به طور قطعی مطمئن باشه که پولش همواره تامینه؟
ینی استاد راحت میتونه بگه دیگه نمیدم؟
بعد باید طرف چیکار کنه؟
اگه ممکنه یه خورده دقیق و مفصل راجع به فاند توضیح بدین. من حسابی گیج شدم! اینطوری میتونه خیلی خطرناک باشه که! درسته یا کاری هم میشه کرد؟
سلام
به اندازه کافی توضیح دادم. بله میتونه بگه نمیخوام بدم. همون کاری که اگر بدون فاند بود میکرد.
سلام
امیدوارم رفقای خیلی خوبی برای هم بشین.خصوصاً اینکه نماز هم میخونه.این خیلی خوبه و فکر کنم باعث بیشتر نزدیک شدنتون به هم بشه.
مخصوصاً در بلاد کفر(البته شوخی).
موفق باشید.
عالیه سلام منو حتما بهش برسون
بگو برای ما هم دعا کنه
این نماز خوندن پسرها مخصوصن وقتی میرن یه کشور دیگه انقد برام دور از ذهن و عجیب و غریبه که نهایت نداره!