امروز حامد تعریف میکرد که هفته پیش که رفته بود جلسه بی خدا ها تولد داروین بوده و کیکی آورده بودند و جشنی گرفته بودند. بعد هر کسی خاطره وقتی که برای اولین بار در مورد نظریه تکامل شنیده بود رو تعریف میکرده. نوبت حامد که میشه حامد هم میگه من از یه کشوری میام که میدونید اکثرا مسلمون هستن و وقتی اولین بار به ما اینو گفتن من رفتم از یه روحانی پرسیدم که از نظر اسلام چطوریه. اونم گفت که اسلام اصلا مشکلی با این موضوع نداره. کلا اسلام هر چیزی که منطقی و عقلانی باشه رو قبول میکنه. بعد حامد میگفت دهن همشون باز مونده بود و داشتن از تعجب شاخ در میاوردن. پرسیدن: یعنی اسلام هیچ کاری نداره؟ ما اینجا به مسیحی ها میگیم میخوان کله امونو بکنن, چطوری اسلام کاری نداره!
حامد میگفت بعد از جلسه هم بچه ها آمدند و منو دوره کردند که در مورد اسلام بهمون بگو که چطوریه و اعتقاداتش چیه و خلاصه کلی تبلیغ اسلام کردم براشون! گفتم اااااا خیلی حیف شد من نیومدم. اصل جلسه رو از دست دادم. ولی خب با حامد یه یک ربعی سر این موضوع خندیدیم.
جالبه نفوذ به قلب گروه و تبلیغ