نمیدونم معنی این عبارت به فارسی چی میشه و توی ایران هم سرویس مشابه ندیدم. توی امریکا یه سری بچه ها هستن که از تحت پوشش پدر و مادرشون به اختیار خودشون خارج میشن و سرپرسیشون با ایالت (دولت) میفته. حالا دلایل مختلف میتونه داشته باشه مثلا اینکه پدر و مادرشون بیفتن زندان یا مثلا بچه ها رو آزار بدن و...
این بچه ها برای ادامه زندگیشون میتونن وارد یک خانواده دیگه ای بشن و همچنان سرپرستیشون با دولت باشه. دولت حتی به خانواده هایی که قبول میکنن از این بچه ها مراقبت کنن پول هم میدن. البته رضایت خود بچه هم شرط هست و تصمیم دست خود بچه هست.
(Foster Kid عبارت جالبی نیست و برای همین عنوان این عکس اینه Please don't call me a foster kid)
این بچه ها اکثرا بعد از مدتی بر میگردن پیش پدر و مادر اصلی اشون یا بزرگ میشن (سن 18 سال) و از حمایت دولت خارج میشن و یا اینکه سرپرستی شون به خانواده ای که وارد شدن منتقل میشن. (Adoption).
فرق Adopt با Foster اینه که توی Adopt اون خانواده ای که بچه رو قبول میکنن قانونا خانواده اون بچه میشن و دقیقا مثل ایران هست که کسی میشه کفیل اون یکی. اینطوری قانونا پدر و مادر رسمی اون بچه میشن و همه مسئولیت هاشون مثل مسئولیتهایی هست که در مورد بچه واقیعشون دارن. توی Foster بچه قانونا تحت تکفل دولت هست و اون خانواده فقط به دولت کمک میکنن که این بچه توی محیط بهتری به اسم خانواده رشد پیدا کنه هر وقت بچه اراده کنه میتونه بگرده پیش پدر و مادر خودش.
چند وقت پیش که شدیدا دپرس شده بودم داشتم با جیراج در مورد یه دختری صحبت میکردم که از اون فکرا در بیام و حالم بهتر بشه. بهش گفتم که نمیدونی چقدر زیباست. اصلا به عمرم هیچ کسی رو به این زیبایی ندیده بودم. جیراج هم گفت ببین کسی که اینو آفریده خودش چطوریه! یه لحظه فکر کردم که ای بابا ما دوست هندی هم داریم اینطوری از آب در میاد.
چند روز پیش داشتم یه ویدئو نگاه میکردم که یک قسمتیش داشت توضیح میداد که برای اینکه توی رابطه با دخترا پیشرفت کنید باید به کسانی که اطرافتون هستن هم توی این زمینه کمک کنید و اونا هم به شما کمک کنند. چون هر آدمی پنج نفر میانگین آدمای دور و برش هست. شما به همون اندازه موفق هستید که اگر پنج نفر نزدیک بهتون رو میانگین بگیرن موفق هستن. این حرفش خیلی برام تکون دهنده بود. یه نگاهی به خودم انداختم دیدم تا حدی زیادی این حرف در مورد خیلی چیزا برای من درست بوده.
بعد یاد این حرف مولوی افتادم که میگه:
نوریان مر نوریان را طالبند
ناریان مر ناریان را جاذبند
(مولوی)
اینجا اکثر مردم برای خرید جنس های دست دوم و یا کلا مبادلات شخص به شخص (بدون دخالت واسطه ها) از یه سایتی استفاده میکنن به اسم craigslist.org
برای خرید گوشی و کامپیوتر دست دوم هم این سایت خوبه چون پول مالیات نمیخواد بدیم. ماشین دست دوم هم هر کسی میخواد بخره میاد اینجا تبلیغ میذاره.
کالای مجانی توی امریکا
چند وقت پیش با حامد صحبت میکردیم گفت که حتی یه قسمت داره که جنس مجانی هم توش میذارن. یعنی کسی که چیزی رو لازم نداره و میخواد بندازه دور میذاره اینجا که هر کسی میخواد مجانی بیاد برداره. این مدت من نگاه کردم تلویزیون و... زیاد میذارن که قدیمی شده و میخوان جدید بخرن. بعضی چیزا هم واقعا آشغاله که ارزش وقت تلف کردن نداره. گفتم برای ما که دانشجو هستیم و اوضاع مالی خیلی خوب نیست شاید بشه یه چیز ارزون یا مجانی اینجا پیدا کرد.
هشدار: این سایت صاحب نداره و هر کسی هر چیزی میتونه توش بذاره و ممکنه برای کلاهبرداری هم مورد استفاده قرار بگیره و خودش هم یه سری جاها مدام تاکید کرده که از سایت برای پرداخت پول و ... استفاده نکنید. در مورد خونه هم اگر پیدا میکنید و زیر قیمت باشه ممکنه خطرناک باشه.
ای بابا از این همه شرکت یه مصاحبه گرفتیم اینم نذاشت دو روز بشه ریجکتمون کرد. فکر کنم باید یه برنامه ریزی منسجم برای گرفتن کار توی تابستون داشته باشم.
این یکی دو روز تعطیلی کلی با رضا در مورد ازدواج صحبت کردم. اونم یه جورایی هم تیپ های من بوده که دوست دختر نداشته ولی میگفت که سعی کرده کم کم یاد بگیره و پیدا کنه. الانم یک سال و نیمی میشه که امریکا آمده و بیشتر از من به اینجا آشنا هست. به من گفت که خیلی عقب هستم و خیلی چیزا رو نمیدونم. مثلا بهم گفت که با هر دختری که میتونی برو کافی شاپ دانشگاه یه چیزی سفارش بده و فقط باهاش حرف بزن. من بهش گفتم آخه برای چی؟ وقتی من نمیخوام باهاش ازدواج کنم برم چی بهش بگم. رضا گفت من آنکس که ندانم و بدانم که ندانم هستی ولی تو ندانی و ندانی که ندانی هستی. و کلی توضیح داد که بالاخره دخترا مثل هم هستن و باید یاد بگیری که چطوری فکر میکنن و برخورد میکنن. منم حس کردم یه چیزایی رو درست میگه.