توی لیسانس اونا خیلی متنوع و خیلی خیلی تارگت هستن. یعنی لیسانس های بسیار بسیار ریز شده مثل بازی سازی تا لیسانس سیستم های اطلاعاتی و ... وجود داره که اون فرد رو دقیقا برای همون کار بخصوص آموزش میده, بر خلاف اینجا که فقط یه مهندسی نرم افزار وجود داره و همه همون درس ها رو میخونن.
مطلب مهم اینه که شما توی هر دانشگاه ممکنه با یه پدیده ای رو به رو بشید که هرگز نشده باشید. به شخصه دانشگاه هایی رو دیدم که اسم رشته کامپیوتر ساینس بوده اما همه استادا رشته اشون برق بود و درس ها هم یه جورایی مهندسی کامپیوتر بود! بعضی جاها هم رشته های ترکیبی دارن, مثلا انفورماتیک + کامپیوتر ساینس یا مدیریت + کامپیوتر ساینس که ممکنه به اسم IT بدن! کلا حساب دانشگاه با دانشگاه فرق میکنه. اینه که قبل از اینکه یه جایی اپلای کنید باید اصلا ببینید که چی دارن و چی تدریس میکنن.
توی دکترا این موضوع درس ها کمتر مهمه و ریسرچ مهمه و اگر ریسرچ زمینه های مورد علاقه شما رو داشته باشن دیگه مهم نیست که چه درس هایی ارائه میشه. درس ها برای لیسانس و یه مقداری فوق لیسانس مهم هستن.
مقدمه
راهنمایی که بودیم یه مدرسه خوبی میرفتیم که مدیر بسیار فهمیده ای داشت. خدا هر جا که هست و میره خیر دنیا و آخرت رو بهش بده. من ثلث اول راهنمایی معدلم خوب بود و کلا جو مدرسه هم رقابتی بود. یعنی 4 تا کلاس بودیم و توی هر کلاس دو سه نفر دانش آموز خیلی خوب بودیم که معدلمامون همیشه با هم رقابت داشت و خیلی مهم شده بود که کدوم کلاس بهترین معدل ها رو میگیره. مدیر فهمیده ای که میگم وقتی دید که رقابت بین ما چند نفر توی این کلاس ها شده یه برنامه ای ریخت به اسم "رشد معدل" اینطوری که به ازای هر رشد معدل امتیاز میدادن و بر اساس امتیاز جایزه میدادن. یه کمدی هم گذاشته بودن به اسم کمد جوایز که روی هر جایزه امتیاز لازم رو زده بودن. من معدلم 19.67 بود و برای گرفتن جایزه باید میبردمش بالاتر! این شد که تکنیک استاد رو اختراع کردم.
شرح تکنیک
تکنیک استاد خیلی ساده هست. اینطوریه که بعد از خوندن هر واحد درس باید همه واحدهای قبلی به ترتیب از اول مرور بشه. واحد درسی کوچکترین واحد درسی ای است که یه نفر میتونه به طور پیوسته بخونه و یاد بگیره. این میتونه چند صفحه کتاب باشه, یا یک درس کتاب یا ... بهترین حالت اما یک درس کتاب هست. مهم اینه که توی واحد درسی مطلب نصفه نباشه. یعنی نمیشه که شما بگید من 2 صفحه کتاب میخونم و آخر صفحه دو مطلب ناقص باشه.
مثال شما میخواهید کتاب درسی بخونید: درس اول رو امروز میخونید. فردا از اول درس اول میخونید + درس دوم. پس فردا از اول درس اول میخونید و درس دوم و بعد درس سوم. و الی آخر.
چند تا اشکال + جواب
هر بار که این تکنیک رو برای کسی توضیح میدادم چند تا اشکال ممکنه که به تکنیک استاد میگرفتن که در زیر مینویسم و جواب میدم.
1- شما درس اول رو بیشتر از همه میخونید و قاعدتا بهتر یاد میگیرید ولی درس آخر کمتر خونده میشه و کمتر یاد گرفته میشه. جواب اینه که روز آخر رو در نظر بگیرید. درس اول چون از زمان بسیار طولانی تری خوانده شده, احتمال فراموشی بیشتری داره بنابراین عاقلانه است که مرور بشه, در حالی که درس آخر در انتها خوانده شده و چون جدیدا خونده شده بنابراین در ذهن مونده. البته مشخصا باید چندین روز بعد از اتمام کتاب روند ادامه پیدا کنه که درس آخر هم کاملا تثبیت بشه.
2- کلی وقت تلف میشه که درس اول تکراری بخونید. نه اینطوری نیست. واقعیتش اینه مرور مجدد هر درس در طی زمان زمان کمتر و کمتری میگیره. مثلا ممکنه درس اول رو روز اول 1 ساعته بخونید و روز دهم در کمتر از 5 دقیقه بخونید.
3- این که همون لایتنره! نه نیست! اول اینکه من راهنمایی که بودم نمیدونستم لایتنر چی هست. دوم اینکه دقت کنید توی لایتنر همه چیز در حد fact ریز میشه, در حالی که واحدهای درسی تکنیک استاد معمولا بزرگتر هستند (اگرچه میتونن در حد fact هم کوچیک باشند مثل 1 لغت زبان) و سوم اینکه شما توی لایتنر نیاز به یه جایی برای مدیریت زمان کارت ها دارید و جایی که چیزی رو اشتباه بفهمید برمیگرده به اول, در حالیکه در تکنیک استاد همیشه همه چیزهایی که بلد هستید و نیستید رو باید مرور کنید و نیازی به کارت درست کردن و مدیریت زمان کارت ها هم نداره.
توجه: برای کنکور لطفا پست بعدی رو مطالعه کنید.
این تکنیک توی راهنمایی باعث شد که ثلث دوم معدلم 20 بشه. من بیشترین رشدی رو که میشد داشته باشم رو بدست آوردم ولی امتیازم از خیلی ها کمتر شد. بعضی ها از معدل 14 به 17 رسیدن و کلی جایزه بردن. یادمه که یه چراغ مطالعه بود که همه اونو میخواستن و دو هزار امتیاز داشت. آخرشم اون به من نرسید اما حداقلش این بود که این تکنیک رو اختراع کردم.
پرسش:
سلام.ممنون که جوابم رو دادی.شما کی اقدام به اپلای میکنید؟اگر ادم دانشگاه های نسبتا درجه اایین تر از usc یا ucla رو اپلای کنه شانس پذیرش با فاند بیشتر نمیشه ؟
پاسخ:
سلام
من پارسال که اپلای کردم! امسال هم نزدیک ددلاین. احتمالا مدارکمو با پست جمهوری اسلامی بفرستم که ارزونتر در بیاد (امیدوارم). از الان وقت اضافه ام دارم دانشگاه پیدا میکنم به استادا ایمیل میدم. ولی در کل فکر GRE هستم که 28 آبان دارم.
متاسفانه دانشگاه های پایینتر شانس پذیرش بالاتر دارند اما بعضا شانس فاندشون کمتر میشه چون پول ندارن. یه چیزی بینابین باید باشه. نه اونقدر بالا باشه که پذیرش ندن نه اونقدر پایین که فاند ندن. (مثلا پارسال usc اصلا منو ریجکت کرد! usc که هیچی از اون پایینتراشم ریجکتم کردن! مثلا SC ریجکتم کرد! (که پذیرشم میداد نمیرفتم) اما درکل از پایین ها بهتر میشه پذیرش گرفت استاد هم که باشه فاند هم اوکی میشه. چون یه دفعه میبینید میشید تاپ اپلیکنت اونجا میشید با سر بهتون فاند میدن (یکی از بچه ها رفته بود North Dakota فول فاند البته چشمش درآمد که دکتراشو تموم کرد اونجا) آلاباما, فلوریدا, داکوتا و کلا ایالت های مرکزی که خطر طوفان و گردباد و ...دارن بعضا هم خوب پذیرش میدن و هم فاند (بیشتر در قالب کمک استاد TA) میدن.
در هر دو صورت هم برای فاند باید قبل از اپلای با استادا تماس داشت. مثلا فرض کنید که یه استادی هست به زمینه شما میخوره اما بهش ایمیل بزنید بگه دانشجو نمیخواد و دیگه اصلا اونجا رو اپلای نکنید. یا اصلا بگه فاند ندارم, خب منطقیه که شما یه جایی اپلای کنید که یه فاندی باشه. در کل دانشگاه های private (که از دولت پول نمیگرفتن) امسال به نظرم وضع بهتری داشته باشن چون بودجه دانشگاه های public (که کمک هزینه از دولت میگرفتن) کم شده.
توی پروسه اپلای به یه سری واژه ها برخورد میکنیم که معنی هاشونو بدونیم خیلی خوبه. البته من که الان یکساله توی این کارم دیگه تقریبا همشو میدونم. اما برای کسی که تازه شروع میکنه بد نیست که یه نیم نگاهی به این داشته باشه. این واژه نامه usnews هست که نسبتا کامله:
http://www.usnews.com/education/best-colleges/articles/2011/08/15/us-higher-education-glossary