امروز روز بدی نبود. هرچند که نتونستم خیلی درس بخونم اما بالاخره به چند تا از استادا ایمیل دادم که هنوز جواب ندادن. خب باید ببینیم چی میشه.
شب خبرهای تیلور رو یه نگاه کردم دیدم که خدا رو شکر با اون پسره هم که میگفتن براش یه دستبند 10000 دلاری خریده قطع ارتباط کرده. چی بود, خیلی وحشتناک بود. اصلا نمیدونم چرا این تیلور دو جوره؟ یکیش اینجوریه
که من شدیدا ازش می ترسم و بدم میاد.
یکیش هم اینطوریه
که به نظرم خیلی خیلی خوبه! توی ویدئو جدیدش هم که رفته باز موهاشو صاف کرده که اصلا بهش نمیاد. نمیدونم چرا هی میخواد یه جور دیگه ای بشه. خوب همینطوری که هستی که خوبی. بعدش وان حموم هم جای ویدئو پر کردنه؟ مگه توی اون شهر خراب شده پارک و جنگل و آبشار نیست که میری توی وان فیلم میگیری؟ اصلا این امریکایی ها فقط به درد خودشون میخورن!
عنوان جالبیه نه؟
شاید تعجب کنید و بگید این دیگه چیه. این عنوان یکی از پروژه های تحقیقاتی دانشگاه UCI هست که از National Science Foundation امریکا گرفته. امروز که داشتم سایت این دانشگاه رو بالا و پایین میکردم اینو توش پیدا کردم. یعنی بشه شبکه های اجتماعی رو تبدیل به جنبش کرد (البته تعریفش توی اون سایت یه ذره با چیزی که من اینجا مینویسم فرق میکنه! اما شما میتونید برداشت خودتون رو داشته باشید.)
شاید بشه جنبش سبز رو اولین جنبش از این نوع دونست که از طریق شبکه سازی مجازی اطلاع رسانی گسترده ای رو در زمینه کارهای اعتراضیش کرد. از رسانه های مثل فیس بوک و توییتر و ... برای تشکیل حلقه های اعتراض بالاترین بهره رو برد.
جالبه که امریکایی ها به محض اینکه دیدن شبکه های اجتماعی چنین پتانسیلی رو میتونه داشته باشه سریع یه پروژه تعریف کردن و فاندش هم درست کردن و دادن به بهترین دانشگاه ها و نخبه ترین آدماشون که روی این موضوع تحقیق هم کنن! جالب تر اینکه تاریخ این بودجه به ماه ها قبل بر میگرده. یعنی ماه ها قبل از قیام چند روز پیش مردم تونس. حالا با قیام مردم تونس مطمئنا چنین تحقیقاتی اهمیت بیشتری هم پیدا خواهد کرد. حالا بگو توی دانشگاه های ما کی ازین کارها میکنن؟
یکی از مشکلاتی که در زندگی باهاش مواجه میشم این "حس مسئولیت پذیری" هست. من به شدت مسئولیت پذیرم و فقط کاری رو قبول می کنم که بتونم به بهترین نحوه انجام بدم.
چندتا دانشگاه اپلای کردم اما به هیچ کدام از استادها ایمیل نزدم. علتش چیه؟ علتش همین حس مسئولیت پذیریه. آخه من چطوری میتونم به کسی که نه میدونم کیه نه تا حالا کارش رو از نزدیک دیدم نه اصلا میدونم چه انتظاری از من داره ارتباط برقرار کنم و بگم که آقا کار تحقیقی داشتی منم هستم! اصلا من برای کار تو ساخته شدم! خب اینطوری نیستم. نه به اونکه هیچی نداره نه به من که اینقدر زیاد دارم که جلوی دست و پام رو هم گرفته!
الان کلی دلم گرفته. امروز و کلا بگم امشبم همه هدر رفت برای اینکه خودم رو راضی کنم بالاخره به یه استادی ایمیل بزنم. نشد که نشد. اصلا زمینه هاشونو نمیدونم چطوریه باشه. از بعضی کارها خوشم میاد اما نمیدونم در توان من هست که انجام بدم یا نه. چطوری دیگران اینقدر راحت این کارو میکنن نمیدونم.
خدایا منو از شر این اپلای و دانشگاه خلاص کن.
الان ساعت نزدیک 2 شبه و بالاخره برای UCI اپلای کردم. واقعا یکی از دانشگاه هایی هست که خیلی دوست دارم برم. چند تا عکس از ایرواین و کمپس دانشگاهش براتون میذارم.
توضیح نداره که ببینید.
توضیح نداره خودتون ببینید.
توضیح نداره دیدن داره!
دانشگاه هایی اینطوری رو خدا روزی همه کنه!
به جانم قسم هر کسی فهم این کتاب ها (شرح اشارات ، شفا ، تمهیدالقواعد ، مصباح الانس ، شرح فصوص ، اسفار ، وفتوحات) روزی اش نشود ، به فهم خطاب محمدی نمی رسد.
واقعا 2 کلمه حرف حسابه. البته هنوز روزی من نشده اما همون مقداری که از شرح فصوص و اسفار در نوشته های علامه دیدم خیلی خیلی روشنگر و جالب بود. اگر عمری باشه, سر فرصت همه این کتابها رو میخونم.