یه موضوعی خیلی عجیبه و اون اینکه بعضی ها هستن که با وجود اینکه به ظاهر آدم ها خیلی خیلی خوبی هستن اما ازشون خوشم نمیاد. به محض اینکه چیزی ازشون میخونم یا قیافشونو میبینم حس میکنم که اصلا دوستشون ندارم. البته این حسی نیست که تازگی داشته باشه از خیلی قبلها که بچه بودم هم اینطوری بودم.
یکیشون این آقای صمدی آملی هست که وبلاگ سمت خدا رو داره. دیشب تا دیروقت داشتم این وبلاگ رو و وبلاگ دفتردل 313 رو بالا و پایین میکردم.
با وجود اینکه آقای حسن زاده آملی یکی از بهترین شخصیت هایی هست که دوستش دارم اما از شاگردش آقای صمدی اصلا خوشم نمیاد.
توی متن های این وبلاگ ها یه چیزی در مورد آقای صمدی دیدم که فهمیدم اینکه ازش خوشم نمیاد بی علت نیست. یکیش این بود که نوشته بود کسانی که قائل به شعار فرزندکمتر هستند ظلم بزرگی به حضرت فاطمه و ائمه میکنن. خیلی بی منطق عده کثیری از مسمانان رو متهم میکنه که ظالم هستن. اونم نسبت به ائمه اطهار. خب این حرف یه نفر مومن معتقد به خدای تعالی هست؟؟؟ اگر اینطوری بود که خدا به پیامبر میگفت به جای اینکه مردم رو به اسلام دعوت کنی برو 1000 تا زن بگیر و به هر کدومشون هم بگو 1000 تا بچه بیارن تا اسلام رشد کنه. آخه رشد اسلام که بچه نیست. شما اگر کیفیت رو بالا ببری مطمئنا باعث رشد میشی. مثلا اگر یک مسلمان واقعی (مثل رسول الله) باشه هزاران نفر از نورش مسلمان میشن. در حالی که اگر هزاران هزار مسلمان عین طالبان باشه همه از اسلام فرار میکنن. چرا یه نفر به اصطلاح عالم بعد از این همه سال درس خوندن چنین حرف احمقانه ای میزنه؟ به جای کمیت مسلمان باید به کیفیت مسلمان توجه کرد. کمیت خود به خود به دست میاد.
یا یه موضوع دیگه همین احادیث در مورد ازدواج و ... که یکی بچه اش بد میشه و یکی خوب میشه. انگار نه انگار که خود پیامبر اسلام هم نتونست بچه پسر داشته باشه. اگر اینطوری بود که خود پیامبر باید بهتر از همه بلد بود که شب دوشنبه بچه دار بشه یا شب پنجشنبه که بچه اش سالم بمونه! نمیدونم چرا بعضی اینقدر اصرار دارن چیزایی که هیچ مبنای علمی ندارن رو به اسم احادیث معصومین به زور بدن به مردم؟ اگر راست میگید چرا از مراکز تحقیقاتی امروز که خدا رو شکر کم هم نیستن نمیخواهید درستی احادیثتون رو بررسی کنن؟ چرا مردم به تقلید کورکورانه از فرامینی دعوت میکنید که خودتون هم در صحتش شک دارید.
یه حرف بی منطق دیگه اینکه چیزایی که توی مفاتیح به عنوان دعا نوشته شده اگر خوندید و جواب نگرفتید مهم نیست. اینا رو معصوم باید بخونه که نتیجه بده! این دیگه از اون حرفاست. پس بگو برای چی اینا رو نوشتید و ملت رو مسخره کردید؟ اگر قرار بود که فقط معصوم از دعا نتیجه بگیره که همون معصوم دعا رو هم بلد بود نیازی نبود که شما بیایید کتاب بنویسید! نمیفهمم!
برعکس این آقا که حرف های بی ربط و بی منطق خیلی توی حرفاش پیدا میشه عاشق حرفای آقای حسن زاده هستم. هر بار که چیزی رو ازش میخونم یا با منطق میفهمم که درسته یا قلبم گواهی میده که درسته. عجیب نیست؟ مثلا علامه میگه که موسیقی رابطه مستقیمی با ریاضیات داره. شاید نتونم این رابطه رو ثابت کنم ولی دلم گواهی میده که راست میگه. از نظر من موسیقی ریاضیات در مبنای 6 هست. البته این حرف ناقصیه. چون اگر به اصل وحدت قائل باشیم هیچ علمی از علم دیگه جدایی نداره. یعنی ریاضی میتونه زیربنای تمام علوم دیگه هم باشه. (حتی زیست که ثابت هم شده پدیده های طبیعی از فرمولهای ریاضی پیروی میکنند) پیشنهاد میکنم همه پست های وبلاگ دفتردل 313 رو که با "از نظر علامه" ختم میشه رو کامل بخونید. خیلی خیلی نظرات جالب و بزرگی داره.
این روزها یه چیزی هست که هر وقت بهش فکر میکنم, منو خیلی خیلی ناراحت میکنه. اونم زندانی هایی هستند که بی دلیل توی زندان هستند. هیچ کاری از دستم که بر نمیاد انجام بدم. بعضی وقتا که یادشون میفتم اشک توی چشمام جمع میشه که ما چقدر بی غیرت هستیم که برای آزادی هموطنامون هیچ کاری نمیتونم کنیم. کاشکی میشد که خدا یه کاری کنه که همه شاد و خوشحال سر خونه زندگی خودشون باشن. این روزایی که من تو فکر اپلای و ادامه تحصیلم خیلی ها توی زندان اوین دارن درس آزادگی و انسانیت میدن. امیدوارم روزی برسه که هیچ کس به خاطر عقیده اش توی زندان نباشه یا جوونش به خطر نیفته.
چه زود میگذره. فکر میکردم که هفته دیگه میرم مدارکم رو میفرستم برای UCI. اما امروز یه دفعه دیدم که 10 ژانویه هست و ددلاین دانشگاه UCI هم 15 ژانویه هست.
نمیدونم چرا اینقدر زود گذشت. شبا خوابم نمیبره و روزا همش بی حالم. حوصله درس رو هم ندارم. امروز یه مقداری روی SoP ام کار کردم. یه کم هم روی برنامه پایان نامه ام. اصلا نفهمیدم که چطوری گذشت. باید فردا پس فردا برم دانشگاه که مدارکم رو برای UCI بفرستم.
اصلا باورم نمیشه که اینقدر زود گذشته باشه. اصلا نمیفهمم روزام چطوری دارن میگذرن. هم پایان نامه مونده و هم این اپلای ها. خدایا کمکم کن راحت بشم دیگه. شبا تا دیر بیدارم اما نمیتونم یه قرآنی بخونم. اینم شد زندگی؟
یکی دو هفته پیش یه ایده ای به ذهنم رسید که بشه با عینک های سه بعدی برای کسانی که دارن روی تردمیل یا دوچرخه توی خونه تمرین میکنن تصاویری سه بعدی متناسب بر اساس حرکتشون نشون داده بشه. همینطور فکر کردم که این وسیله پر استفاده ترین وسیله بازی میتونه باشه. مثل اون چیزی که توی بازی های ماشین هست اما نیاز به تحرک بازی کننده داشته باشه.
خب اینم اختراع شده! یعنی پارسال دیگه ثبت شده. حالا باز خوبه اختراعاتی که به ذهنم میرسه داره نزدیک میشه با تاریخ ثبتشون. شاید یه روزی بیاد که بتونم یه ایده ای رو ثبت کنم که هیچ کس قبلا به ذهنش نرسیده باشه.
(عکس مربوط به این موضوع نیست, یه برنامه دیگه ای هست برای آموزش دوچرخه سواری به حرفه ای ها که میخوان توی مسابقات شرکت کنند.)
امشب یه ایده جالب برای رسیدن به وزن مناسب به ذهنم رسید! تناسب اندام با قد و وزن به دست میاد. چرا بخواهیم با دردسر وزن خودمون رو کم کنیم؟ بیایم قد خودمون رو زیاد کنیم! کل ایده اش همینه. هم قد بلند و رعنا میشیم هم وزنمون متناسب میشه! البته قبلا از یه دکتر بسیار بسیار معتبر پرسیده بودم که افزایش قد چطوریه و اونم آب پاکیو ریخته بود روی دست ما که به هیچ وجه (مگر از طریق جراحی که خطرناکه) امکان پذیر نیست. چون رشد استخوان ها بعد از سن رشد متوقف میشه و علت اصلی قد همین استخوان های بدن هست. برای همین یه ذره کنجکاو هم بودم که ببینم آیا روش دیگه ای هست یا نه.
خب سر هم ایده بود که گشتم توی اینترنت ببینم چطوری میشه این کارو کرد. یه سری قرص پیدا میشه که معلوم نیست نتیجه اش چطوریه. منم که فعلا پول قرص ندارم.
این شد که بگردم ببینم یه چیز دیگه ای پیدا نمیشه. یه سایت پیدا کردم به اسم growtaller4idiots که آمده ادعا کرده که با تمرینات ورزشی تا 3-4 اینچ (حدود 10 سانت!) میشه به قد اضافه بشه. خب اگر من قدم 10 سانت اضافه بشه هم اندامم متناسب میشه هم تازه میشم هم قد تیلور! پس ایده بدی نیست. سایتش عین این سایت های فروشنده یخی هست که خیلی بدم میاد ازشون. یه چیزی که 10 دلار هم ارزش نداره میخوان به زور تبلیغات یک کیلومتری از بالا تا پایین 50 دلار بفروشن بهت. بعد که تازه صفحه سایت رو میبندی میگه نصفه هم حساب میکنیم. اینو که میبینم دیگه زورم میگیره. معلومه که قیمتش هم نصفه هم نیست. یعنی میتونه کمتر بفروشه
کتابش رو گرفتم. اما خب یه ذره توی ذوقم خورد. اما کل موضوع رو بگم بی بهره نمونید.
اولش یه سری در مورد ویتامین و تغذیه صحبت میکنه که مواد مصرفی باید کامل باشن که خوب هم توضیح نداده چون آخرش هیچ رژیمی نمیده. فقط میگه مواد ویتامینی به اندازه کافی باید هر روز به بدن برسه. خب اینو خودمون هم میدونستیم.
بعد میگه که وضعیت قرار گرفتن بدن ما به خاطر عادت هامون باعث یه ذره کوتاهی قد شده. پیشنهاد میده که از بالش استفاده نکنید و از دشک سفت استفاده کنید تا بدن در حالت صاف قرار بگیره. در واقع سر که به سمت جلو خم میشه از قد کم میکنه. بعد بدن عادت میکنه به کشیده شدن!
بعد یه سری تمرین کششی هم معرفی کرده (که من نمونه های بعضی هاشو توی یوگا دیده بودم) که هر شب و صبح باید انجام بدی. بعد یه هفته یه سری تمرین کششی دیگه داده. که نوشته یک ماه انجام بدید دیگه حداقل 2 اینچ که معدل 5 سانت خودمونه اضافه میشید! خلاصه همش تمرین کششی داده! ظاهر قضیه به نظر میرسه با عادت دادن بدن به صاف بودن یه فاصله ای بین مهره های ستون فقرات ایجاد میشه که موجب افزایش قد هست. همین.
آخرش هم یه سری توصیه کرده که از ورزش های دیگه غافل نشید و در خلال این برنامه ورزشی ازش استفاده کنید. بعد ادعا کرده که هلندی ها بلند تر از آلمان ها هستند که به خاطر نحوه استفاده از دوچرخه هست. چون هلندی ها صاف روی دوچرخه میشینن و آلمان ها به صورت مسابقه ای. و ادعا کرده که اگر کسی دوچرخه سواری کنه به صورتی که یه مقدار اندکی پدال از پاش فاصله بگیره (نه اینکه به زور برسه و نه اینکه بخواد خیلی زانوشو خم کنه) در دراز مدت باعث افزایش قد میشه.
البته در مورد ورزش و تمرینات و... تا یه حد زیادی موافقم. چون نشده ببینم که یه بسکتبالیست کوتاه داشته باشیم. همه اونایی که از بچگی رفتن بسکتبال یا بارفیکس میزدن قدشون بلند شده. حالا نمیدونم مال اینه که از بچگی کار میکردن بدنشون عادت کرده یا نه توی سن بزرگسالی هم میشه قدشون بلند شده باشه.
خب اینم ایده افزایش قد که 2-3 ساعت وقت نازنین منو گرفت. حالا کی حوصله داره بشینه تمرین کنه؟ من اصلا بالش نذارم زیر سرم خوابم نمیبره که. شاید رفتم امریکا تمرین کردم! حیف این چند ساعت که برای این ایده رفت!