با اون پسره که آشنا شدم یه راه جدید پیدا کرده بود برای خریدن بلیت. اینکه توی سایت های اینترنتی ای که قبلا هم معرفی کرده بودم مثل cheapoair.com یا vayama.com و... ارزونترین پرواز رو پیدا کنی و بعد بری آژانس و بگی که من این پرواز رو با این خصوصیات میخوام.
آژانس های هواپیمایی معمولا هواپیمایی ها رو به تنهایی بررسی میکنن و معمولا بلیت رو از جاهایی میخرن که توی اونا اعتبار دارن و براشون سود بیشتری داره. این پروازی که اینجا پیدا کردیم 1 میلیون بود که نزدیک 600 هزار تومن از پرواز من ارزونتر در میامد. یه آژانس هم پیدا کردیم که برامون بلیت رو بگیره. من به آژانس امیر که گفتم گفت این هواپیمایی مشکل داره و صورتحساب های درستی نمیفرسته و ما مدت هاست که دیگه باهاش کار نمیکنیم و من نمیتونم برات این بلیت رو بگیرم. البته 60 دلار باید هزینه کنسل بلیت رو بدم.
علاوه بر عوض کردن هواپیمایی من بلیت رو هم برای 20 آگوست گرفتم. البته یه کم دیره چون 21م جلسه Orientation دانشگاه هست و منم هیچوقت تجربه پرواز به این طولانی ای رو نداشتم. من دلم میخواستم زودتر بلیت رو بگیرم اما اون پسره خیلی راضی نبود چون باید احتمالا چند شب پول هتل میدادیم که هر شب زیر 35 دلار هم نمیشد. به هر حال وقتی آدم خودشه فرق میکنه با اینکه دو نفر با هم بخوان باشن.
هفته پیش با یه نفر که تصمیم داره بره دانشگاه ما آشنا شدم. با هم قرار گذاشتیم و در مورد دانشگاه و ... صحبت کردیم. اون دنبال هم خونه ای میگشت و منم بدم نمیامد که با یه کسی هم خونه ای بشم که هم خیلی تنها نباشم از ترم اول و هم یه کم پس انداز کنم که شاید بتونم به برادرام کمک کنم یا اینکه حداقل برای خودم یه ماشینی چیزی بخرم.
توی خیلی از مسائل مشترک بودیم و مکالمه ما خیلی طول کشید اما میخوام یه قسمتیش رو اینجا بذارم:
اون: من آزاد کار میکردم دیگه عادت کردم پولمو ندن و گرگ باشم حقمو بگیرم.
من: من چند بار آزاد کار کردم پولمو خوردن و نتونستم بگیرم.
اون: ای بابا, اینطوری که نمیشه زندگی کرد اینجا. برای شما بهترین جا همون امریکاست!
من: نمیدونم. شاید منم اینطوری فکر کردم که تصمیم گرفتم از اینجا برم.
اون: من یه آدم نرمال جامعه هستم. دوست دختر داشتم, بعضی وقتا مشروب هم میخوردم. هر از گاهی سیگار هم کشیدم.
من: با تعریفای شما من اصلا نرمال نبودم. هیچ وقت دوست دختر نداشتم. کارهایی که میگید هم هیچوقت نکردم.
اون: پس خیلی پاستوریزه هستی! شما که مذهبی نیستید که فکر کنید من الان نجسم و...؟
من: از دید جامعه شاید من مذهبی حساب بشم, نمازم رو همیشه سر وقت میخونم اما فکر نمیکنم شما نجس باشی ...
اون: من همیشه از چیزی که بودم راضی هستم. فکر میکنم تنها اشتباهم این بود که برای کنکور لیسانس درست درس نخوندم و دانشگاه آزاد قبول شدم.
من: منم همیشه راضی بودم (وقتی میگفتم داشتم فکر میکردم چطور ممکنه اون همیشه راضی بوده باشه و منم؟؟؟)
....
شب که برگشتم با خودم فکر کردم که واقعا با وجود اینکه این همه نقطه مشترک توی زندگی ما دو نفر بوده که آخرش هم اینجا با هم قبول شدیم, بازم چقدر فرق از نظر فکری و فرهنگی بین ما به وجود آمده. توی خوابگاه دانشگاه که بودم شاید اکثر بچه ها مثل اون بودن... شاید من....؟؟
موقع ایمیل زدن به استادا نکاتی رو باید مد نظر قرار بدید:
فکر کنم همه نکات مهم رو گفتم. قبلا هم یه چیزایی نوشته بودم که اونا رو هم دوست داشتید مطالعه کنید.
از اول بگم که اصلا تمپیلیت دیگران به درد شما نمیخوره. هر کسی باید تمپلیت خودشو درست کنه و مطابق با شخصیت خودش باشه.
من خودم اینو نوشتم و میفرستادم که احتمالا اصلا به درد هیچ کسی نخوره, چون هیچ استادی به من جواب نداد. احتمال داره نامه من خیلی بد بوده باشه و یا اینکه من بدشانس باشم.
Dear Prof. ...,
I have a Master's degree in the field of ... from University .... . I would like to pursue my graduate studies toward PhD, and I found some of your research projects interesting.
I am a diligent student with GPA 18 of 20 and TOEFL 100. I also have some research experiences and several publications in the field of ..., specifically .... and .....
I came to know about you and your researches via your website and some of your papers. It would be a great honor for me to attend your department and be your student. I was wondering whether you have any opening position in your group for the next fall or not. Thank you for your time and consideration.
Best regards,
.....
http://....
من برای بعضی استادا یه چیز کاملا منحصر به فرد اون استاد هم مینوشتم ولی هیچ کدومشون حتی به اون منحصر به فرده هم جواب ندادن. نوشتن اونا بعضا 3-4 تا ساعت طول میکشید اما وقتی جوابی نمیگیری فرقی نمیکنه. بنابراین به نظرم همین که یه تمپلیت داشته باشید کافیه. بنابراین توصیه میکنم حداقل برای اولش تمپلیت داشته باشید, بعد اگر استاد جواب داد میشه کم کم راضی اش کرد.
بعضی ها میرن یه ریسرچ پروپوزال هم تعریف میکنن و میفرستن که مثلا به استاد نشون بدن که.....
پیش شرط: شما باید قبلا تحقیق کرده باشید و یا یک کاری بلد باشید که به درد یک استادی بخورید.
پیش شرط 2: اینترنت مناسب با سرعت هر چی بیشتر و بدون محدودیت تهیه کنید. با دیال آپ که نمیشه. با 128Kb هم واقعا جانفرساست. سرعت اینترنت با آرامش اعصاب و صرفه جویی در زمان ایمیل به اساتید نسبت مستقیم داره. ترجیحا در مناسبت هایی که اینترنت وحشتناک کند میشه یا https قطع میشه اقدام به این کار نکنید.
مراحل ایمیل زدن
از لیست 1 اکسلی که قبلا توضیح دادم یکی یکی شروع میکنید:
1- اسم دانشگاه رو توی ویکی پدیا بزنید و یه کم با دانشگاه آشنا بشید.
2- از همونجا لینک دانشگاه رو بزنید و باز کنید (بعضی وقتا نیست باید توی گوگل بگردید)
3- از اونجا وارد دپارتمان مربوطه بشه. مثلا دپارتمان مهندسی یا دپارتمانی به اسم رشته خودتون. باید بدونید که رشته ای که میخواهید توی کدوم دپارتمان ارائه میشه. بعضی رشته ها که چند وجههی هستند باید چندین دپارتمان رو چک کنید. بعضی سایت ها اول باید وارد قسمت graduate بشید.
4- از دپارتمان لیست faculty ها رو ببینید. بعضی دانشگاه ها این لیست طولانیه و بعضی ها کوتاه. هرچی لیست کوتاه تر باشه احتمال اینکه شما ادمیشن بگیرید هم ممکنه کم بشه چون اگر نتونید هیچ استادی پیدا کنید و یا فقط یک استاد کارش به شما بخوره و آخرش نخواد شما رو بگیره حتما ریجکت میشید.
5- اساتیدی که ریسرچشون به شما میخوره رو انتخاب کنید و وارد شیت دوم فایل اکسلتون کنید. حتما صفحه شخصی استاد رو چک کنید و ببینید که چه فکری میکنه.
6- اگر چیزی خیلی اختصاصی در مورد استاد وجود داره سعی کنید توی همون فایل یادداشت کنید. حتی میتونید نظرتون رو هم راجع به استاد بنویسید. مثلا بگید که آدم مغروریه و ... میتونید نکات مهم رو هم به oneNote منتقل کنید.
7- به استادی که فکر میکنید بیشتر خوشتون میاد باهاش کار کنید ایمیل بزنید و تاریخشو توی اون فایل یادداشت کنید.
توی هر دپارتمان ممکنه بین صفر تا 3-4 تا استاد باشن که بتونید باهاشون کار کنید. کافیه که به اولی بزنید و اگر جواب نداد به فاصله چند روز به دومی بزنید. اینطوری میتونید همزمان به هر چند دانشگاه ایمیل بزنید بدون اینکه اساتید دپارتمان ها بدونن که شما دارید به همه ایمیل میزنید.
اگرچه به نظر پروسه طولانی ای هست اما اگر به طور منظم اینطوری که میگم انجام بدید خیلی کمتر میشه. دپارتمان هایی که هیچ استاد مرتبط با کار شما ندارن رو راحت بذارید کنار چون ادمیشن هم بگیرید هزار تا دردسر دارید.
اساتیدی که ریسرچ های نزدیک دارن رو هم یادداشت کنید. ممکنه که شما قبلا روی اون موضوعات استاد دقیق کار نکرده باشید اما بتونید از پس اون کار بر بیایید. به این استادا بعدا ایمیل بزنید.