زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

Statement of purpose for PhD

Purpose یعنی هدف: هدف هم در دکترا یعنی تحقیق research

Statement of Purpose هم یعنی متنی که نشون بده شما کی هستید و چکار تحقیقاتی ای کردید و چه ارتباطی با تحقیقات اون دانشگاه دارید.


اگر بخوام توی 3 تا جمله SoP برای دکترا رو معنی کنم:


1- من چقدر آدم یونیکی هستم.

2- من چقدر به تحقیق علاقه دارم و چه کارهایی در زمینه تحقیق کردم و میخوام بکنم. (کلا هر چی که نوشته میشه باید مرتبط با تحقیق باشه. چون هدف تحقیقه)

3- من دقیقا همون آدم مناسبی هستم که به درد اون رشته در اون دانشگاه میخوره (به خاطر تجربیات گذشته ام و کارهای تحقیقاتی استاد X و Y و Z)


بقیه چیزهای نامرتبط مثلا من بچه بودم اینطوری بودم (مگه اینکه واقعا یه چیز خارق العاده ای باشه) یا توی دبیرستان رفتم هلال احمر عضو شدم یا رفتم خارجه یا توی دانشگاه این درس رو گرفتم و... یا حتی معدلم این بوده و اینجا نمره اول بودم و اونجا نمره دوم و ... همشون بی ربطه مگر اینکه به تحقیق ربط داشته باشه و یا تاکید کنه که شما چقدر یونیک هستید. (زیادی هم بگید که یونیک هستید خوب نیستا!)


SOP

چرا SoP امسالم از پارسالم بهتره؟

چند تا دلیل هست که SoP امسالم از پارسالم بهتر شده, گفتم اینجا بنویسم شاید به درد کسانی که میخوان دوباره بنویسن یا از اول بنویسن مفید باشه.


فرق های SoP امسال نسبت به پارسال

1- همه چی مربوط به تحقیق هست. یعنی از چیزایی که ربطی به تحقیق ندارن هیچی نیست. اگر یه چیزی هم دلم میخواسته بنویسم ربطش دادم به تحقیق و بعد نوشتم. (پارسال یه چیزایی در مورد دوران بچگیم بود که خیلی ربطی به تحقیق نداشت, یعنی من ربطش نداده بودم.) حتی کارهای توی شرکت رو هم ربط دادم به تحقیقات قبلی ام (با وجود اینکه خیلی بی ربط به نظر میرسیدن!) اینطوری مثلا پاراگرافی که پارسال در مورد کارهای توی شرکت نوشته بودم کاملا رنگ و بوی تحقیقی به خودش گرفت. مثلا نوشتم که توی فلان کار توی شرکت فلان چیز رو یاد گرفتم که توی این قسمت پایان نامه ام به دردم خورد.


2- تکرار مکررات CV ام اصلا نیست. پارسال یه پاراگراف کامل بود که هیچ چیز خاصی جز اطلاعات CV نمیداد. اینکه معدلم این شده و این واحدها رو توی دانشگاه گذروندم, مقاله داشتم و ... اینو کامل حذف کردم.


3- جملاتی بود که به هر کسی میخورد. یعنی هر کی اینو مینوشت درست بود. البته یکی دو تا بیشتر نبود اما خب جالب نبودن. کلا سعی کردم که نشون بدم که من چقدر منحصر به فرد هستم و هیچ شباهتی به بقیه ندارم. مثلا همه از بچگی به رشته اشون علاقه مند بودن! همه مقاله چاپ کردن. (تازه توی CV هم نوشته) و...


4- اشاره به یکی از نقاط ضعف خودم! میخواستم خیلی صادقانه دیگه بگم چطوریم, زیادی صادقانه شده بود. این یکی از بدترین اشتباهاتم بود. اصلا آدم باید فقط روی نقاط مثبت تکیه کنه وگرنه در هر کسی نقطه منفی بالاخره پیدا میشه.


5- تمپلیتی برای همه دانشگاه ها. پارسال یه تمپلیت داشتم فقط اسم دانشگاه رو عوض میکردم و برای همه دانشگاه ها میفرستادم. این دفعه برای هر دانشگاهی یه پاراگراف 14-15 خطی در نظر گرفتم که اسم 3-4 تا استاد و کارهای تحقیقاتیشونو میارم و تا جایی که بشه به تحقیقات خودم ربطشون میدم. این به نظرم خیلی مهمه. هم اینکه اگر قرار باشه مدارکم بره دست استاده احتمالا میره دست همین استادا و اینطوری احتمال اینکه یه دفعه یه استاد بی ربط مدارکمو بخواد ببینه خیلی کم میشه. بعدشم میفهمن که الکی اپلای نکردم و واقعا بررسی کردم که این دانشگاه به دردم میخوره یا نه. البته وقت گیر هست اما من کاری مهمتر از پذیرش گرفتن و رفتن ندارم.


6- معدلم یه ترم خیلی کم شده بود, پارسال هیچی ننوشته بودم. امسال اضافه کردم که چرا معدلم کم شده. البته به صورت مثبت, یعنی نوشتم که داشتم روی تحقیقاتم کار میکردم که اینقدر برام جذاب بود دیگه درس های دانشگاه رو نرسیدم بخونم. کلا سعی کردم که اگر نقطه مبهمی جایی وجود داره رو توضیح بدم اما زیاده روی نکردم که زشت بشه.


7- پارسال یکی از دلایل انتخاب دانشگاه رو خیلی صادقانه گفته بودم که میخوام بیام اونجا با فرهنگ جدیدی آشنا بشم و ... (کلا فقط مونده بود بگم که دارم میام ببینم میتونم با تیلور رو ببینم یا نه!) خلاصه این چیزای بی ربط رو حذف کردم و گفتم من فقط میخوام بیام تحقیق کنم و با سر شیرجه برم توی علم! کلا امسال هر جمله ای که نوشتم فکر کردم که کسی که اینو میخونه به دردش میخوره یا فکر میکنه بی ربط هست


8- همه رو تبدیل به یه داستان کردم. البته یه داستان خیلی خیلی ساده هست اما همین خودش خلاقیت بود که همچین داستانی سر هم کنم که پاراگراف هام یه حسی رو به خواننده منتقل کنه. البته اینو هنوز مطمئن نیستم که درسته یا نه. باید به یکی از اساتید دوستم بدم که اونم نظر بده ببینه یه وقت همچین کاری باعث نشه فکر کنن غیر حرفه ای هستم و کلا همه چی رو بدتر از پارسال کنه.


9- حرف بی دلیل نزدم. یعنی هرچی گفتم سریع بعدش دلیل آوردم. مثلا اگر گفتم که کار این استادتون جذاب بوده, سریع بعدش گفتم که چرا جذاب بوده, مثلا چون توی یه کنفرانسی اینو شنیده بودم و به موضوع علاقه مند شدم. یا اگر گفتم که این کار رو دوست دارم, سریع گفتم که چرا دوست دارم.


10- زبانم نسبت به پارسال خیلی بهتر شده و میشه گفت که در کل انشای بهتری داره. پارسالی با همه تلاشم باز یکی دو جمله نامفهوم توش پیدا کردم.



فقط بگم که SoP پارسالم در حد فاجعه ملی بود. یعنی هم اون موقع زبانم خیلی ضعیف تر از الان بود و هم اینکه کلا شاید فقط 2 تا پاراگراف از 9 تا به درد میخورد. اما امسال تقریبا همه پاراگراف ها یه نکات مهمی رو منتقل میکنن. اگرچه پارسالی بد بود اما دوستم با یه SoP مشابه پارسالی من تونست از 3 تا دانشگاه کانادا پذیرش با فاند بگیره. تازه یکیشونم بهش اسکالرشیپ هم داد!


نکات مثبت پارسال

اما خب یه نکاتی هم بود پارسال رعایت کردم که خوب بودن:


1- طولانی نبود. همون کمتر از 2 صفحه.

2- موجز بود. یه موضوع رو کلی طول و تفسیر نداده بودم.

3- نکات مهم تحقیقاتم رو هم نوشته بودم.

4- جملاتی که به همه بخوره کم بود و اکثرش مربوط به شخص خودم بود.

5- همه جملات با I شروع نمیشدن و بعضی هم با My و بعضی هم اصلا با کلمات دیگه شروع میشدن.

6- همه مطالبی رو که باید در یک SoP باشه پوشش داده بودم. یعنی هم در مورد تحقیقاتم نوشته بودم, هم دلایل انتخاب دانشگاه, هم تجربیات و مهارت هام و...

7- پاراگراف ها ارتباط منطقی داشتن و هر کدوم یک موضوع رو توضیح میدادن.

8- هیچ چیزی که نشون بده غیرحرفه ای هستم توش نبود (مثلا طنز یا کلمات غیر فرمال)


SOP

جی آر ای امروز 28 آبان

الان یک گزارش کامل در مورد امتحان امروز نوشتم که متاسفانه باز به خاطر این برنامه مسخره بلاگ فا پرید. مجبورم خلاصه از اول بنویسم.


دیشب از یک و نیم رفتم توی رختخواب اما تا ساعت 3 خوابم نبرد. سر جلسه یه کم خسته و گیج بودم اما چاره ای نداشتم.


به نظرم امتحان امروز:


در مورد رایتینگ خب هیچ فرقی نکرده بود. من رایتینگ این یکی رو یه کم بهتر از قبلی نوشتم.

در مورد وربال سئوالات جاخالی لغت زیاد داشت که بلد نباشم و خیلی خیلی سختتر از امتحان 30 مهر بود. ریدینگ ها اما از امتحان قبلی آسونتر بودند اما خیلی طولانی بودند. یه ریدینگ بود 85-90 خط بود, من اصلا نرسیدم بخونمش. کلا فکر کنم یه 9-10 تا سئوال رو نرسیدم که آخر وقت شانسی زدمشون. به نظرم دو تا امتحان برعکس بودند, اولی سئوالات جاخالی راحتتر و ریدینگ ها سختتر, دومی سئوالات جاخالی سختتر و ریدینگ ها راحتتر به جاش طولانی تر.

در مورد ریاضی هم باید بگم که در یک سطح بودند. به جز نوع سئوالات که تعداد بیشتری بر آمار و احتمالات داشت, بقیه چیزها مثل امتحانهای قبلی بودند. اینو به نظرم بد نداده باشم. البته بازم وقت کم آوردم و آخریا رو شانسی زدم اما در کل نسبت به امتحان قبلی بهتر بود.

در کل فکر کنم ریاضی این و وربال اون یکی رو بهتر بشم. ریدینگ هم احتمالا هر دو رو 3 یا 3.5 بشم.

الان حس میکنم که دیگه هر کاری میتونستم کنم رو کردم. وربال این یکی رو خیلی کم میشم خدا کنه که دیگه از 400 به اندازه پارسال کمتر نشه و همچنین ریاضی هم خدا کنه که بتونم نمره کامل بشم. تقریبا سعی کردم همه رو با دقت بزنم, البته 4-5 بار یه اعدادی در آوردم که توی گزینه ها نبود. یعنی بازم بی دقت بودم ولی بازم یه امیدی دارم که وقتی دوباره حل کردم درست حل کرده باشم. البته الان یه کم ناراحت هم هستم که چرا این ETS اینطور غیرنرمال امتحان گرفته, نمیدونم شایدم اشکال از من باشه. به هر حال دیگه GRE بازی هم تموم شد, از فردا دیگه میرم سر SoP و استادا.


برای بچه های آینده:

به نظرم هم باید کلمه زیاد بخونن و هم روی ریدینگ ها خوب کار کنن. امتحان چون جدیده نمیتونم بیشتر از این نظر بدم. آخه این 2 تا امتحانی که دادم دو تا تجربه جداگانه ای بودند. شاید از سال بعد یه کم امتحان نرمالتر بشه.

مجموعه Effortless English

قول داده بودم یه مجموعه ای برای بهبود اسپیکینگ معرفی کنم, این مجموعه Effortless English هست. کلا هدف مجموعه ارتقای صحبت کردن افراد از طریق گوش کردن و جواب دادن به سئوالات هست. همونطوری که وقتی ما بچه هستیم کسی بهمون گرامر یاد نمیده و زبان رو با گوش کردن و تکرار کردن درست یاد میگیریم, توی این مجموعه هم سعی شده که زبان انگلیسی همینطوری یاد گرفته باشه. از سطح های آسون داره تا پیشرفته. 

نمیدونم شاید englishtips دانلودشو داشته باشه و شایدم توی بازار موجود باشه.

من خودم استفاده نکردم اما یکی از دوستام که استفاده کرده بود خیلی راضی بود.

دسته بندی منابع تافل

خب اول از همه بگم که تافل یه امتحان تعیین سطحه زبان برای سنجش توانایی یه دانشجو در محیط آکادمیکه. برای دادن این امتحان نیاز به آمادگی از قبل وجود داره و بدون این آمادگی نمره امتحان ممکنه تا 10 نمره هم بیاد پایین اما وقتی که این آمادگی کسب شد با مطالعه بیشتر منابع تافل چیز بیشتری عاید

بنابراین این درست نیست که فکر کنید با خواندن منابع تافل نمره شما بالا و بالاتر خواهد رفت. بلکه وقتی به اندازه کافی آمادگی کسب شد این سطح زبان است که باید بالا برود و بالا رفتن سطح زبان نیاز زیادی به زمان و تمرین و ممارست مستمر داره.

منابعی که برای آمادگی تافل وجود دارند به ترتیب اهمیت از کم به زیاد :


1- مجموعه لانگ من: تقریبا میشه گفت که آسونترین و روانترین منبع هست. من خودم نخوندم اما سطح این کتاب اما از دوستان شنیدم که سطح این کتاب به مراتب کمتر از امتحان اصلی هست.


2- کتاب دلتا: این کتاب حاوی تمرین ها و لیسنینگ های زیادی برای یادگیری مهارت های لیسنینگ و ریدینگ هست. من پارسال کل این دو قسمت این کتاب رو خوندم. 


3- مجموعه کاپلان: بازم در مورد CD اش میگم که چهار نمونه تست مدل داره ولی خودم روش کار نکردم ببینم چطوریه.


4- مجموعه بارونز: بارونز چند تا کتاب برای تافل داره. یه کتابش کامل برای رایتینگ هست به اسم Writing for TOEFL iBT که توصیه میکنم حتما اونو بخونید. اینو بخونید به نظرم از کتاب های دیگه بی نیاز بشید برای رایتینگ. بقیه اش اینه که مدام بنویسید و تصحیح کنید. یه کتاب دیگه (البته CD اش) هست که 7 نمونه تست مدل داره. این تست مدل ها نزدیک به امتحان اصلی هستن. البته بگم من خودم اینا رو 26-27 میشدم اما سر امتحان اصلی و تست های ETS خب 29 میشدم. بعضا لغاتی دارن که توی تافل نمیاد.


5- مجموعه کمبریج: اینم باز CD اش, 7 مدل تست داره که نزدیک به امتحان اصلی هستن. به نظرم از نظر لیسنینگ به امتحان امسال خیلی نزدیک بود. لیسنینگ های بارونز راحت بود اما این یه کمی سختتر بود. ریدینگ ها هم تقریبا هم سطح امتحان بود.


6- مجموعه Official Guide ETS: این مجموعه اصلا خود امتحان اصلیه. نمره اتون توی این مجموعه انگاری نمره امتحان اصلی باشه. 2 تا نمونه تست اصلی داره + نحوه تصحیح رایتینگ و ریدینگ که حتما کار کنید. این مجموعه واجب ترینش هست. به غیر از این کتاب به نظرم خوندن متن بقیه کتاب ها کمکی نداشته باشه و حل تست مدل های بیشتر هست که آمادگی رو بیشتر میکنه.


راستش خیلی منابع تافل زیاده. چیزایی که من دیده بودم و تجربه دوستان بود همینا بودن. برای بقیه اش باید زبانتون خوب بشه. مثلا من لغاتی که برای GRE حفظ کرده بودم بینهایت به کار تافلم آمد. جالبه که لغات سخت ETS ظاهرا یکیه! شاید طراحای سئوالشون یکی باشن. برای همین هست که من پارسال ریدینگ آفیشال رو شدم 23 و سر امتحان اصلی شدم 21, امسال همونو شدم 29 و سر امتحان اصلی هم 29, در حالیکه پارسال و امسال بارونز رو همون حدود 26-27 میشدم (یعنی فرقی نمیکرد, یعنی استاندارد نیست)


برای خوب شدن زبان هم که پارسال یه پست کامل گذاشتم. اگرچه خودم نرسیدم که خیلی بهش عمل کنم اما بی تاثیر هم نبود. خلاصه بگم: برای ریدینگ لغت حفظ کنید و متن بخونید, برای لیسنینگ گوش بدید مخصوصا فیلم و اخبار که سریع صحبت کنه. برای رایتینگ بنویسید و تصحیح کنید. برای اسپیکینگ هم حرف بزنید, سعی کنید هر چیزی رو که میبینید با زبان انگلیسی توضیح بدید و با این زبان فکر کنید.