-
زبان زبان زبان زبان
دوشنبه 29 خردادماه سال 1391 01:21
اگر واقعا قصد خارج رفتن داشته باشید, چه تحصیلی و چه غیر تحصیلی, مطمئنا زبان رو لازم خواهید داشت. برای هر کسی که میخواد بره میگم, از همین الان زبان رو جدی دنبال کنید. میتونید کلاس برید, میتونید توی خونه بخونید. فیلم ببینید, کتاب داستان بخونید. هر کاری که میتونید کنید. واقعا باید روزی 2-4 ساعت وقت بذارید که مستمر هم...
-
زمان و زبان
دوشنبه 29 خردادماه سال 1391 01:10
اپلای نیاز به زمان داره. زمان کافی باید برای این کار بذارید. میگم زمان کافی یعنی واقعا باید زمان بذارید. روزی 3-4 ساعت مفید حتما لازمه. متاسفانه خیلی نمیتونید زمان رو در روز بیشتر کنید و باید در سال بیشتر کنید. مثلا نمیتونید بگید من روزی 12 ساعت درس میخونم به جاش 6 ماهه تمومش میکنم. اینکه چقدر باید وقت بذارید برای...
-
امتیازهای منفی عامل بازدارنده نیست
دوشنبه 29 خردادماه سال 1391 01:05
فرض کنید که شما مدیر دانشگاه شریف هستید و یک نفر از مثلا افغانستان مدارکشو رو فرستاده که شما قبولش کنید. اگر معدل این آدم 12 باشه چه فکری میکنید؟ اگرچه ممکنه این آدم یه نخبه به تمام معنا باشه اما اولین چیزی که به ذهن آدم میرسه اینه که درسخون نیست, اگر درسخون نیست پس چرا باید شما شریف قبولش کنید؟ بعضی چیزا امتیازهای...
-
اپلای برای همه است
دوشنبه 29 خردادماه سال 1391 00:48
اینطوری نیست که فقط نخبه ها و المپیادی ها بتونن اپلای کنن و قبول بشن. خیلی کم پیش آمده از دوران راهنمایی به اینور که من شاگرد اول بوده باشم. اگرچه همیشه معدلم خوب بود اما توی دبیرستان شاید 4-5 میشدم. پیش دانشگاهی یه جای خفن بودم فکر کنم توی کلاس از 40 نفر 39م بودم! توی دانشگاه آزاد شاید همیشه 4-5 کلاس بودم و دانشگاه...
-
پیش فرض های من در مورد کسی که مطالب رو میخونه
دوشنبه 29 خردادماه سال 1391 00:42
چیزهایی که مینویسم برای همه در همه شرایط به درد نمیخوره. برای همین سعی کردم یه کم از پیش فرض هایی که ممکنه توی ذهنم باشه رو اول بگم. انتظار نداشته باشید که تجربیات من دقیقا منطبق بشه با تجربیات شما. هر کسی شرایط خودشو داره. احتمالا مطالبی که من مینویسم این پیش فرض ها رو لحاظ کردم. معدلش کمتر از 15 دیگه نباشه. (چه آزاد...
-
قبل از اپلای - انگیزه
دوشنبه 29 خردادماه سال 1391 00:34
خب اولین قدم اینه آدم بدونه واقعا میخواد بره یا نه. این خیلی مهمه و اینو از اول قدم باید یک نفر با خودش مشخص کنه. انگیزه های الکی مثل "فرار کردن از این خراب شده" یا ... هیچ فایده ای نداره. باید انگیزه واقعی باشه که هر اتفاقی افتاد آدم باز ادامه بده. من خودم 5-6 بار واقعا کم آوردم و واقعا حس کردم که دیگه...
-
Are you sure this is right for you?
یکشنبه 28 خردادماه سال 1391 11:30
سعی میکنم که این مدت یه جمع بندی از اپلای ها داشته باشم و یه سری چیزا رو که نرسیدم این مدت بنویسم رو خلاصه کنم و بنویسم. خب اولین قدم اینه که آدم بدونه واقعا میخواد اپلای کنه یا نه. این جوابیه که یکی از اساتید دانشگاه های امریکا داده که یکی از دوستان برام ایمیل کرده بودن و چون خیلی خوب بود گفتم اینجا هم بذارم. Many...
-
پیدا کردن بلیت هواپیما - آژانس هواپیمایی امیر
شنبه 27 خردادماه سال 1391 17:18
برای بلیت توی اینترنت خیلی سرچ کردم, یه سایت هایی مثل vayama و... رو هم دیدم اما متاسفانه چون خرید آنلاین رو باید دلار آزاد میدادم خیلی گرونتر در میامد. آژانس ها همچنان با قیمت دلار دولتی بلیت میفروشن که هر جوری حساب کنید ارزونتر میشه. از سایت های vayama و cheapoair و onetravel ... هم میتونید برای تخمین قیمت کلی و...
-
بلیت هواپیما رو خریدم
شنبه 27 خردادماه سال 1391 01:56
چون پروازهای ترم فال معمولا توی high season هست که بلیت ها گرون میشن و معمولا کمیاب میشن گفتم که بلیتم رو زودتر بگیرم. بنابراین شنبه این هفته ای که گذشت بلیتم رو خریدم. بلیت شد 1 میلیون و ششصد هزار تومن که باز مجبور شدم از بابا قرض بگیرم چون هنوز حقوق اردیبهشتم رو هم نگرفتم. بلیت رو برای آخرای مرداد که چند روزی هم از...
-
هزار تا سئوال ذهنم
پنجشنبه 25 خردادماه سال 1391 23:53
از آنکارا که برگشتم کلی کار توی شرکت بود که باید انجام میدادم و حسابی درگیر کار شدم. توی راه از خودم میپرسم که آخه دیگه الان برای چی باید صبح تا شب برم سر کار؟ چرا نشینم زبان بخونم؟ چرا استراحت نکنم؟ در کل این روزا هزار تا فکر به سرم میزنه. در واقع مسئله پول که کنار رفت هزار تا مسئله دیگه توی ذهنم باز شدن. خانواده ام...
-
حس غریب انتظار برای رسیدن به غربت
پنجشنبه 25 خردادماه سال 1391 20:18
این روزا شدیدا به هم ریخته ام. واقعا خودمم نمیدونم دارم چکار میکنم. در واقع دیگه حتی یک درصد هم احتمال نمیدادم که فاند بگیرم و برای همین کلیه برنامه ریزی هایی که کرده بودم برای این بود که چطوری بدون فاند اونجا بتونم زندگی کنم یا اینکه اقدام کنم برای استرالیا و ... اینقدر قضیه پول برام مهم شده بود که اصلا به چیزای دیگه...
-
از نظر شرایط پذیرش به کدام اولویت رسیدم؟
پنجشنبه 25 خردادماه سال 1391 18:53
برای من مهمترین اولویت ها داشتن فاند, بودن توی کشور انگلیسی زبان, و زندگی توی یک شهر بزرگ مهمترین فاکتورها بودن. در واقع اگر از همه فاکتورهای پذیرش چند تا مهم رو جدا کنم میشه شرایط پذیرش رو به صورت لیست زیر بنویسم: 1- پذیرش با فاند از یک دانشگاه تاپ امریکا در شهر بزرگ ترجیحا لس آنجلس و ... 2- پذیرش با فاند از یک...
-
پلیس امنیت؟؟؟؟(مقصد سفرتونو توی فرم گذرنامه امریکا نذارید بهتره)
یکشنبه 21 خردادماه سال 1391 22:27
امروز ظهر سر کار که بودم موبایلم زنگ خورد: - سلام, از پلیس امنیت تماس میگیرم. اسم شما .... هست؟ - سلام. بله. (گیجم) - شما درخواست پاسپورت کرده بودید؟ - بله. چطور مگه؟ - برای امریکا؟ - بله ... - از اداره شرق اقدام کرده بودید؟ - بله. - چند سال پیش هم پاسپورت گرفته بودید؟ - بله. - کی؟ - درست یادم نیست... چطور؟؟؟ ........
-
اجاره اتون میشه 500 هزار تومن, آقا برو ببین چه خبره
شنبه 20 خردادماه سال 1391 23:01
خب با فرارسیدن تابستون و فصل اجاره خونه, نوبت قرارداد خونه داداشم هم سر رسید و صاحبخونه اشون گفت اجاره 320 هزار تومنی سال قبل باید امسال به 500 هزار تومن تبدیل بشه. وقتی گفتیم آخه این همه افزایش, گفت آقا برو ببین چه خبره. تازه من خیلی لطف کردم. ما هر طوری حساب و کتاب کردیم دیدیم که همچین هزینه ای خیلی زیاده. داداشم که...
-
رفتن داداشم به ایتالیا به تعویق افتاد یا کنسل شد
شنبه 20 خردادماه سال 1391 22:46
با وجود اینکه سربازی داداشم قبل از شروع ترمش تموم میشه اما با توجه به اینکه کارت پایان خدمتش دستش نمیرسه و گفتن تا اون نباشه نمیتونید از کشور خارج بشید, رفتن این یکی داداشم به ایتالیا هم به تعویق افتاد یا کلا کنسل شد. فکرشو کنید که یه نفر یک سال و نیم خدمت کنه, بعد به خاطر اینکه کارت پایان خدمتش طول میکشه که زود آماده...
-
به خاطر دیر رسیدن نمره آیلتس داداشم بورسیه ایتالیا رو نگرفته
شنبه 20 خردادماه سال 1391 22:44
چند وقت پیش وقتی برای گرفتن وقت و دادن مدارک به سفارت ایتالیا رفته بودیم, از قضا متوجه شدیم که یکی از بچه های هم دانشگاهی داداشم در همون رشته با معدل کمتر و نمره آیلتس 6 تونسته از دانشگاه میلان بورسیه گلد بگیره. بورسیه ای که همه هزینه های تحصیل و زندگی رو پوشش میده. با توجه به اینکه شرایط این فرد خیلی خیلی پایینتر از...
-
نکاتی در مورد سفر
پنجشنبه 18 خردادماه سال 1391 00:30
همیشه زودتر از وقت توی فرودگاه باشید که نخواهید استرس بیهوده داشته باشید. وسایل ضروری مثل بلیت و پاسپورت و عوارض خروج و کارت پرواز رو همیشه بذارید دم دستتون چون توی فرودگاه همواره لازم میشه. هرگز بار سنگین با خودتون نبرید. همیشه تا جایی که میتونید سبک سفر کنید. نه دو ساعت علاف گرفتن وسایل میشید و نه نگران اضافه بار...
-
سئوالاتی که معمولا سفارت های امریکا از دانشجوها میپرسن
پنجشنبه 18 خردادماه سال 1391 00:20
این زیر یه لیست میذارم از سئوالاتی که معمولا سفارت های امریکا از دانشجوها میپرسن. میتونید قبل از رفتن به مصاحبه اینا رو تمرین کنید. من خودم توی راه سفارت پیاده رفتم و برای خودم سعی میکردم که جواب این سئوالات رو تمرین کنم و آماده کنم. How many universities did you apply for? Why did you choose this university? Why do...
-
سئوالاتی که آنکارا برام با ایمیل فرستاد
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 23:49
این 16 تا سئوال رو همون دختر خوشکله برام با ایمیل فرستاد که جواب بدم. سئوال 16 رو باید دانشگاه جواب بده. من اول فرستادم به اینترنشنال آفیس دانشگاه و اونا هم گفتن به ما ربطی نداره. بعد فرستادم برای دپارتمان و همین باعث شد 2-3 روزی تعویق بیفته توی کارم چون بعدشم خورد به شنبه و یکشنبه که هم آنکارا تعطیله و هم دانشگاه...
-
مخارج سفر ترکیه
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 23:40
خب گفتم یه لیستی از مخارج سفرم رو هم بنویسم که کسانی که بعدا میخوان برن بدونن چه خبر بوده. 1- بلیت هواپیما 369 هزار تومن 2- عوارض خروج از کشور 55 هزار تومن 3- هتل 82 لیر (دو شب, ارزونترین هتل توی ulus) 4- کرایه از فرودگاه تا کیزلای 5.25 لیر 5- شیرینی کنجد سوخته ای 1 لیر 6- نوشابه و کباب ترکی گوشت 8.25 + 2 لیر 7- دوغ و...
-
نظرات و دانسته های من در مورد آنکارا
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 23:26
به نظرم آنکارا خیلی خیلی اروپایی تر از استامبول بود. مردم بسیار با فرهنگ تری داشت. شهر بسیار بسیار شهر تمیز و خوبی بود و برای اونایی که فوق لیسانس بخونن هم به نظرم دانشگاه هاش میتونه انتخاب خوبی باشه. رانندگی بسیار از تهران قانونمندتر هست اما هنوزم آدمای بیشعوری پیدا میشن که بد رانندگی میکنن و اگر کسی کار اشتباهی کنه...
-
Welcome to Iran!
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 23:16
نزدیکای ساعت 5 بود که راه افتادم برم برای گیت خروجی. حدود 40-50 نفری هم با من بودند که ظاهرا همه مسافرای یه هواپیما بودیم. تا روی برد اعلام کرد که پرواز ایران ایر برن فلان گیت, یه دفعه دیدم همه دارن میدون. خنده دار بود چون فقط ما 40-50 نفر اونجا بودیم و تازه چند دقیقه زودتر و دیرتر چه فرقی میکرد. رسیدم به صف چند نفر...
-
شب قبل از پرواز به سمت خانه
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 23:10
از در آنکارا مال آمدم بیرون و همون ایستگاه ایستادم تا اتوبوس 442 بیاد. ساعت تقریبا 9 بود و اتوبوس معمولا تا ساعت 10 و نیم میامد. من گفتم زودتر برم فرودگاه اما با اتوبوس برم بهتره دیگه نگران نیستم. یه یک ساعتی توی اتوبوس بودم. شب فهمیدم که اتوبوس نزدیک ulus هم ایستگاه داشته و روز اول اشتباه کردم کیزلای پیاده شدم. ساعت...
-
ناهار روز آخر
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 23:05
از سینما که آمدم بیرون انتهای سالن که رسیدم دیدم ای دل غافل اینجا هزار تا غذا فروشیه. دور تا دور مغازه های مختلف ساندویچ و پیتزا فروشی بود. اینقدر که انتخاب اینکه آدم از کدومش غذا بخره خیلی سخت بود. از مک دونالد و KFC گرفته تا مغازه هایی که ترکی بودن. بعد از اینکه یه دوری زدم ترجیح دادم یه غذای ترکی انتخاب کنم. یه...
-
روز آخر در آنکارا - سینما در آنکارا مال
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 23:02
چندین ساعت توی آنکارامال بودم تا رسیدم طبقه آخر. همینطوری که داشتم رد میشدم دیدم که یه جا سینما است. نظرم رو اسم 3D جلب کرد و گفتم هر چقدر هم پولش باشه ارزش داره که برم ببینم فیلم سه بعدی چطوریه. دو تا فیلم سه بعدی بیشتر نداشت. یکی کارتون Beauty and the beast بود که قبلا دیده بودم و فکر کردم کامپیوتریش و سه بعدش چرا...
-
روز آخر در آنکارا - بازار ulus و آنکارا مال
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 22:55
چون میخواستم شب رو توی فرودگاه بگذرونم, صبح که بلند شدم دیگه باید هتل رو تحویل میدادم. بعد از خوردن صبحانه در هتل, توی اینترنت گشتم که کجاها میتونم برم. آدرس AnkaraMal رو پیدا کردم و دیدم تا هتل 20 دقیقه بیشتر پیاده فاصله نداره. یه ایمیل هم زدم به دانشگاه که جواب اون سئوال آخر رو بده. ساعت 12 بود که هتل رو تحویل دادم...
-
من و کفش سفرم
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 22:38
تنها چیزی که توی این سفر بد بود کفشم بود که خیلی اذیت میکرد. از دلسوزی های مامانم که میخوای بری سفارت باید کفش نو داشته باشی. این چه کفشیه که دو ساله داری میپوشی خیلی زشته و ... رفتیم یه کفش خریدیم که به گفته فروشنده هم جنبه رسمی داشت و هم میشد باهاش کلی پیاده روی کرد! همون روز هم من کلی به فروشنده تاکید کرده بودم که...
-
بعد از مصاحبه سفارت
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 22:35
نگاهش که کردم دیگه به من توجهی نداشت. توی دلم گفتم وای یعنی تموم شد؟ همین بود؟ بعدش چی؟ به جای خوشحالی یه حس غربتی وجودم رو گرفت. آمدم بیرون و وسایلم رو گرفتم و توی پارک کنار سفارت نشستم. داشتم فکر میکردم که چی شد. واقعا همین بود؟ ویزام کی میاد؟ اصلا بیاد واقعا من میخوام برم امریکا؟ باورم نمیشد که مصاحبه به این سادگی...
-
سفارت امریکا - مصاحبه سفارت
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 22:27
بلند شدم و رفتم پشت باجه 5. همه مدارکم رو هم با خودم بردم. پشت دیوار شیشه ای یه دختر شاید 16-17 ساله نشسته بود و یه لباس آبی خیلی خوشرنگ پوشیده بود و قیافه اش به امریکایی ها میخورد. شایدم دو رگه ترک و امریکایی بود و به نظر خیلی هم خوش اخلاق می آمد. توجه: توی مصاحبه پایین داخل پرانتزها برداشت های شخصی خودم هست! - سلام....
-
در سفارت امریکا - قبل از مصاحبه
سهشنبه 16 خردادماه سال 1391 19:43
به در سفارت امریکا که رسیدم, دیدم یه 30 نفری توی صف ایستادن. چون توی برگه من نوشته بود که از 15 دقیقه زودتر نیایید دم سفارت و منم مثل بچه های خوب به حرف اون برگه گوش کرده بودم, آمدم دیدم کلی ایرانی بی جنبه مدت هاست که توی صف ایستادن. بعد رفتم دم در از پلیس پرسیدم و گفت باید توی صف بایستی. گیج و ویج آدمای توی صف رو...