شنبه رفتم امتحان GRE دادم.
1- بخش رایتینگ خیلی تفاوتی با پارسال نکرده بود, غیر از اینکه وقت issue واقعا کم شده (30 دقیقه) و باید یه نفر هم سریع فکر کنه و هم سریع بنویس. من خودم اینو خوب ننوشتم, آرگومنت هم که عین پارسال بود شاید ساده تر.
2- بخش وربال واقعا سخت شده. سختی سئوالات مثل کتاب خود ETS بود اما سخت بود. من برای سکشن اولی 5 تا سئوال رو نرسیدم حل کنم و برای دومی 1 سئوال, متن ها هم بعضی ها رو با وجود اینکه همه کلمات رو هم میدونستم اما واقعا سختم بود و نمیتونستم گزینه ها رو انتخاب کنم.
3- ریاضی از پارسال ساده تر شده بود. سکشن اول که من 10 دقیقه وقت زیاد آوردم. فکر کنم زیادی تند زدم. سکشن دوم هم اینقدر این دست اون دست کردم که 1 دقیقه وقت کم آوردم. نه که اولی رو زیاد آورده بودم توی سکشن دوم جواب ها رو چند بار چک میکردم. اما بعد از امتحان که جوابا رو با دوستام چک میکردم فهمیدم که چه اشتباهات الکی ای کردم. مثلا یه سئوالی حل میکردی میشد 3.4398 ولی خواسته بود به دهم بنویسی من اشتباها نوشتم 3.44 و همینطوری بازم چند تا غلط داشتم. تازه اینایی که چک کردیم 3 تا غلط داشتم, یکیشو هم مطمئن نبودم چی زدم خدا به داد اونایی برسه که چک هم نکردم!
در کل باید بگم که فکر نمیکنم نمره امتحان 28 آبانم با این خیلی فرقی کنه. آخه سطح سئوالای وربال خیلی بالاتر از اونی هست که بشه با 1 ماه یه دفعه نمره رو چند تا جا به جا کرد. ممکنه کمتر بشم که بیشتر نشم! ریاضی هم که همش دقته, امیدوارم امتحان بعدی بیشتر دقت کنم.
اندر حکایت حال برخی افراد معلوم الحال جامعه ما
به نظرم خوبه که آدم توی هر زمینه ای که هست به فلسفه وجودی اون زمینه و کارهایی که توش انجام میشه فکر کنه و مطابق منطقش عمل کنه. اگرنه ممکنه که هر روز بیشتر و بیشتر به قهقرا میره و عجب که فکر میکنه داره پیشرفت میکنه و نمیبینه که این پیشرفت به سمت قهقراست.
جایی که عقل تعطیل شد و حدس و گمان جاشو گرفت و این حدس و گمان در اثر تکرار و تلقین به موهومات ذهنی تبدیل شد, دود این موهومات طوری ذهن رو اشغال میکنه که نور عقل معلوم نمیشه. اینجاست که انسان با شتاب به سمت قهقرا میره و فکر میکنه چیزی داره میسازه. اینجاست که حتی فراموش میکنه که فانی هست و یادش میره آخرتی هم هست.
قل هل ننبئکم بالا خسرین أ عملا (103) الذین ضل سعیهم فى الحیوة الدنیا و هم یحسبون أ نهم یحسنون صنعا(104) (سوره کهف)
بگو آیا شما را از آنهایى که از جهت عمل زیانکارترند خبر دهیم (103).
همان کسان که کوشش ایشان در زندگى این دنیا تلف شده و پندارند که رفتار نیکو دارند (104).
خدایا ما رو از این افراد قرار نده.
احتمالا همه مایی که در مقاطع بالاتر از لیسانس درس خوندیم از این جملات زیاد شنیدیم. این مدت توی سایت های دانشگاه ها با اساتیدی برخورد کردم که فقط و فقط کار تحقیقیشون براشون مهم بود و آدمای بسیار موفقی هم توی زمینه های خودشون هستند و جالب اینجاست که نگاه میکنی میبینی مقاله های ژورنال بعضی هاشون از تعداد انگشتان دست هم فراتر نمیره.
مثلا اینو نگاه کنید:
http://alex.smola.org/papers.html
ایشون در کل فعالیت پژوهشی اشون فقط 1 ژورنال داشتن که اونم نگاه کنید کار اصلی خودشون نیست. نرفتم یه استثنا بیارم بلکه از اینا توی سایت های دانشگاه ها زیاد پیدا میشه. کسانی که نتیجه کارشون مهمه و نه تعداد مقالاتشون.
متاسفانه سیاست های غلط بعضی دانشگاه ها توی کشور ما باعث شده که هر کسی بدون هیچ دانش درستی بشینه و توی هر زمینه ای یه مقاله ای بده و اظهار نظر کنه و بعد نگاه میکنی میبینی که هزاران هزار مقاله هر سال ارائه میشه که هیچ توجهی به هیچ کدومش هم نمیشه. البته برای کسی که میخواد شروع کنه و کارهای اولش هست خیلی خوبه که آشنا بشه چطوری بنویسه و اصلا پژوهش چطور انجام میشه اما اینکه ملاک معیار ما شده تعداد مقاله بسیار ناشایست هست. از اون خنده دار تر اینه که همه متوجه شدن این تعداد مقاله ها شاخص هیچی نیست آمدند و شاخص های دیگه ای مثل درصد مقالاتی که کنفرانس اکسپت میکنه و ... رو توی فرمول های مسخره ای برای ارزیابی کارهای علمی درست کردند.
این علاقه شدید و بیمارگونه به نوشتن مقاله باعث شده که اکثر ما به جای اینکه توجه کنیم که اصلا نتیجه این کار به چه دردی میخوره یا به درد کی میخوره بیاییم هر چی که به ذهنمون میرسه و حالا درست هست یا نیست رو با چهار تا آمار جمع کردن و نمودار مقاله کنیم و منتشر کنیم. اینه که میبینید سال به سال به تعداد مقالات افزوده میشه اما هیچ پیشرفت محسوسی در پژوهش های کشور به وجود نمیاد. به نظر شما توی همچین کشوری میشه امید به کار علمی خوب و کارآمد داشت؟
-----------------------------
پاورقی: واژه شهوت در عنوان ابداع من نیست و از یکی از نوشته های قدیمی گرفته شده و یادم نیست که حرف چه کسی هست, شاید ملاصدرا, شاید آقای حسن زاده آملی و شاید ...
خب از تافل که خیالم راحت شد یه کم بگم که وضعیت GRE در چه حاله. از بیگ بوک ریاضی 10 سری رو زدم و از بیگ بوک وربال هم 1 سری. ریاضی متاسفانه همچنان گیر دارم و 10 تا غلط حدودا میزنم. امروز فهمیدم که یه سری چیزا هم به منابع ریاضی اضافه شده. حتما کتاب Math Review رو از خود ETS بگیرید و نگاه کنید. معادله خط دایره و ... اضافه شده اند که تا پارسال جزو منابع امتحانی نبود. احتمالا دیدن سئوالاشون تکراری شده گفتن بیاییم یه چیزایی اضافه کنیم تنوع بشه. البته وقت امتحان ریاضی خوبه بیشتر شده و ماشین حسابم خیلی اشکالات بی دقتی منو رفع میکنه اما بازم شک دارم بتونم 800 بگیرم.
در مورد بیگ بوک روزی 4 سری رو میشه زد و بررسی کرد. در 7 روزه میشه کل ریاضی رو از روش تست زد. کاملا عادلانه است که یه نفر 1 هفته وقت بذاره و این تست ها رو بزنه اما امتحان اصلی رو 800 بگیره. من که این کارو میکنم.
در مورد وربال خدا میدونه چی بشه. امتحان جدید رو که دادم 450-460 شدم اما امتحان پارسال رو که امروز زدم راحت 560 شدم. یعنی ضرر کردم امتحان عوض شده. اگرنه 560 خیلی نمره خوبی میشد برای وربال. دیگه UCLA هم راحت میشد باهاش پذیرش گرفت اما حالا هم نمره ام کمتر میشه و هم اینکه تعداد سئوالا که کم شده شانس درست زدن سئوالا کمتر میشه. نمیدونم شاید یه دفعه دیدی هندی و چینی ها نمره اشون دیگه خیلی کم شد و باز ما رفتیم روی نمودار و رفتیم بالا! به هر حال مهم اینه که سعی ام رو کنم.
برای امتحان هم برنامه ام اینه که بیگ بوک های وربال سالهای قبل رو بزنم همه رو, کم کمش اینه که ریدینگ هاش به درد میخوره و کم کم متوجه میشم که اون طراح سئوال مکار از چه شیوه های برای گول زدن ما استفاده میکنه. لغت هم شاید دیگه حفظ نکردم. یک ماه وقت دارم که متن های زیادی رو بخونم. میخوام یه کم سوییچ کنم روی متن های مجله تایمز. چند روز پیش 2-3 تا مقاله اشو خوندم, خیلی خوشم آمد, چون بعضی لغاتی که یادم رفته بود توی متن دیدم و کلا یادشون گرفتم و تازه بعضی ها هم ازشون استفاده های جدیدتر دیدم. فکر کنم یک ماه مستمر تایمز بخونم هم نمره GRE ایم خوب میشه
تافل با اون وضعیت فاجعه ام 100 شدم. آفرین به خودم! آفرین به ETS با این امتحان استانداردش که حتی اینکه شب تا صبح نخوابیدم هم باعث نشد فکر کنه نمره زبانم کم شده
ریدینگ 29
لیسنینگ 24
اسپیکینگ 22
رایتینگ 25
لغت های GRE واقعا تاثیر داشتن برای ریدینگ, خودم میدونستم که یا 29 یا 30 میشم. اون یک سئوال هم صد در صد بی دقتی غلط زدم, چون حتی یک سئوالم برام گنگ نبود.
برای لیسنینگ 2 تا سکشن بود که یه دختره حرف میزد جیغ جیغو بود یه جاهاییشو نفهمیدم چی میگه, یه سکشن هم حواسم نبود وقت کم آوردم و 3 تا سئوال رو توی 4 ثانیه زدم, یعنی تا سئوال میامد میدیدم و میزدم. شانس من آخریش 2 گزینه ای بود دیگه 2 تای اول رو زدم که سرعت موس ام برسه به 1 ثانیه! خب اینو صد در صد غلط زدم اما در کل راضی بودم. نمیدونم چرا اینقدر کم شدم, توی خونه 29 شده بودم.
اسپیکینگ که نوشته بودم چی شد. راستش رو بخواهید از پارسال خیلی خیلی بدتر داده بودم. نمیدونم چطوریه که نمره ام با پارسالم یکی شد. بازم خدا رو شکر زیر 20 نشدم. الان فقط از مینیمم UCLA کمتر دارم که اونم مهم نیست. ایمیل میزنم میگم همینه که هست!
رایتینگ هم موضوعش بد بود نتونستم خوب استنتاج کنم. توی جمله سازی ها هم یه کم ناپرهیزی کردم و هر چی آمد به ذهنم نوشتم. اگرنه شاید میشد که بالای 25 هم بگیرم.
در کل نمره جادویی 100 رو گرفتم. واقعا 100 برای تافل یه نمره جادویی هست چون بالای 99% درصد دانشگاه رو میشه باهاش اپلای کرد. فقط تا حالا استنفورد رو دیدم که مینیمم زده 113, اونا هم دیگه خیلی پر رو هستن! اونجا هم جای ما نیست خب. ولی اگر میشد رفت چی میشدا!