بالاخره بعد از هفته ها طلسم این ریپورت ها آیلتس 10 مارچ هم شکسته شد و داداشم تونست اونو برای ایتالیا بفرسته. اونجا هم ظرف سه چهار روز قبولش کردن و بهش پذیرش دادن.
حالا قراره تا دو سه هفته دیگه بگن که بهش فاند هم میدن یا نمیدن. اگر این یکی داداشم هم بخواد بدون فاند بره ایتالیا که مجبوریم خونه رو بفروشیم. این همه هم خرج هم برای گرفتن ضمانت نامه بانکی و ... از بین میره.
به هر حال برای پاسپورت گرفتن من چاره ای نبود که ضمانت نامه بانکی بگیریم چون 15 میلیون پول نقد چیزی نبود که هیچ جوره بتونیم تهیه اش کنیم.
این هفته بالاخره کارهای ضمانت نامه بانکی بعد از کلی دوندگی تموم شد. نزدیک 250 هزار تومن خرج محضر شد و سه میلیون (معادل 20% پانزده میلیون) هم بانک به صورت نقد توی حساب بلوکه کرد و حدود یک میلیون و نیم هم بانک به عنوان کارمزد گرفت.
کارمزد بانک به ازای هر سال بود و چون دکترا 6 سال برام زده بودن, حدود اینقدر شد. میخواستم هم یکساله بگیرم اما گفتم که مملکت ثبات که نداره, شاید سال بعد یه دفعه گفتن باید 30 میلیون بذارید. اونوقت دیگه خدا میدونه باید از کجا جور بشه. و تازه ترسیدم که این همه زحمت کشیدیم و باز نظام وظیفه گیر بده که چرا یکساله گرفتی و برو همون 6 ساله بگیر. واقعا حتی نمیتونیم به قانون امروز هم استناد کنیم و باید چند سال بعد رو هم ببینیم. هنوزم برام قابل درک نیست که چرا بانک به ازای هر سال این همه کارمزد میگیره.
خدا میدونه با چه زحمتی این همه پول رو یک هفته ای جور کردیم. یه مقداریشو مامانبزرگم داد و یه مقداریشو دایی ام و یه مقداری هم خاله ام! که یه جوری تا آخر این هفته بهشون برگردونیم. خودمون هم تقریبا هیچی نداشتیم.
تازه کلی بهمون لطف کردن و گفتن دیگه استعلام شهرداری نمیخواد و کار محضر هم که قرار بود ده روز طول بکشه یک روزه انجام دادیم. با حساب اینا باید حدود 20 روز دیگه طول میکشید که کار این سند گذاری به اتمام برسه.
ضمانت نامه نهایی هم قرار شد تا سه شنبه آماده بشه و برم بگیرم. این هفته هم که چهارشنبه تعطیله و کارهای پاسپورتم میره برای هفته بعد.
واقعا توی این وضعیت نداری این همه پول باید بدم برای ضمانت نامه ای که...
اصلا این امریکایی ها از بچگی زدن مغز ما رو خراب کردن. من بچه که بودم عشقم این کارتون های والت دیزنی بود. شاید شما یادتون نباشه اما اون موقع ها برنامه های کودکان تلویزیون اکثرا به درد نمیخوردن. نصف بیشترشون که عروسکی بودن و من اصلا از این عروسکی ها خوشم نمیامد. کارتون های نقاشی شده اما خوب بودن و دوست داشتم.
با این حال اون موقع ها یه کارتون هایی مثل کارتون های والت دیزنی که اصلا امکان نداشت از تلویزیون پخش بشه. این بود که اون موقع ها به نظرم این کارتون ها یه جورایی کمیاب بودن و طبق قانون هر چی که کمیاب باشه مهم میشه این کارتون ها هم شاید یه تاثیر بیشتری روی بچه ها میذاشتن.
من خودم سعی میکنم که دیگه فیلم و کارتون رو به زبان فارسی نگاه نکنم اما اون شب یه شبکه ای کارتون سیندرلا رو گذاشته بود و منو برد توی بچگی هام. اون روزا ما یه دستگاه ویدئو داشتیم که بابام خریده بود برای اینکه برای ما کارتون بذاره. اولین کارتونی هم توی اون دستگاه دیدیم همین سیندرلا بود. بعد تازه فهمیدم که این ذهن من بیچاره از کجا خراب شده و تاثیر این کارتونا امروز داره خودشو نشون میده. مثلا من UCF اپلای کردم که اصلا محل قصر سیندرلاست. کسی چه میدونه شاید چند ماه دیگه بدون فاند برم قصر سیندرلا!
از اون مهمتر, شباهت تیلور با سیندرلا که ظاهرا خود خارجی ها هم متوجه این شباهت شده باشن که این عکس رو درست کردن!
15 آپریل یه تاریخ مهم توی پذیرش امریکا محسوب میشه. تاریخی هست که دانشجوهایی که پذیرش با فاند گرفتن باید تصمیم بگیرن که بالاخره کدوم دانشگاه میخوان برن. در چنین تاریخی سرنوشت کسانی که هنوز فاند نگرفتن و یا در لیست انتظار هستن رقم میخورد. از چنین هفته ای به بعد منتظران حضرتش از این انتظار در می آیند و یا اینوری میشن و یا اونوری.
احتمال خیلی کمی وجود داره که از دانشگاه های مونده پذیرش بگیرند و شاید با امدادهای غیبی فاند هم بگیرن و به احتمال زیاد هم که ریجکت میشن.
شرایط من در حال حاضر اینطوریه:
شرایط پیچیده ای هست. یه وقت میگم اینایی که پذیرش ندادن شاید یه دفعه پذیرش بدن. یه وقت میگم اینایی که بدون فاند دادن شاید یه دفعه فاند بدن (چون دو تاشون گفتن هنوز در مورد فاند تصمیم نگرفتیم) یه وقت میگم بذارم برم اروپا که شهریه اش خیلی کمه. یه وقت میگم همین دانشگاه امریکا رو که پذیرش دارم و میتونم از پس خرج ترم 1 بر بیام رو برم. یه وقت هم میگم اصلا بدون فاند برم چکار کنم؟ خلاصه همینطوری بین زمین و آسمونم که چی بشه و چیکار کنم.
خودم فکر میکنم که یکی از همینایی که توی امریکا بدون فاند پذیرش دارم رو برم و احتمال زیاد از ترم دوم ازشون پذیرش بگیرم. اما نمیدونم برگشتنم چطوری بشه. کل پس اندازمو هم که باید بدم بره. یه چیزی هم بذارم روش. تازه میشه ترم 1. عوض کردن ویزا برای کار هم که مساوی از دست دادن 15 میلیون وثیقه است که توی این بی پولی واقعا سخته.
امروز و دیروز یه طوفانی در قوانین سربازی به وجود آمد و سربازی برای کسانی که جدید میخوان برن تغییر کرد. سربازی برای امریه ای ها شد 24 ماه و برای کسانی که جاهای نظامی هستن شد 21 ماه و ...
همچنین تمام کسر خدمت های مربوط به جبهه و جانبازی والدین حذف شد. برای اونایی هم که مدرک لیسانس و بالاتر داشتن بازم حذف شد. یعنی من به جای 16 ماه الان باید 24 ماه برم سربازی. چون 18 ماه بود و 2 ماه هم به خاطر فوق لیسانس کم میشد ولی الان دیگه هیچی کم نمیشه.
خوشبختانه قوانین مربوط به کسانی هست که امسال اعزام میشن و ربطی به اونایی که الان سرباز هستن نداره, وگرنه الان داداشم دق میکرد.
حالا کم کم متوجه میشید که من چقدر من به ذات این نظام پی بردم که میگم نظام کثیفه. شب میخوابیم و صبح بلند میشیم و یه قانون جدید تصویب شده. و البته اول امسال هم به عنوان عیدی یک شک بزرگی به کسانی که قرار بود معافیت کفالت روی سن پدرشون بگیرن دادن که سن پدر رو از 59 سال به 65 سال تغییر دادن و اونم تازه پدری که از کار افتاده باشه! و یه عده ای که قرار بود اول امسال معاف بشن کلا برنامه زندگیشون به هم ریخت.
یادمه چند وقت پیش یکی از دوستام میگفت بیا همین اردیبهشت که اعزامت خورده برو سربازی, بعد برای سال بعد اقدام کن و تا سربازیت تموم بشه اونور پذیرش از یه دانشگاه خیلی تاپ میگیری و میتونی بری, دیگه وثیقه هم نمیخوای بذاری. حالا خودشم میفهمه که من یه چیزی میدونم که میگم اینجا دیگه جای موندن کسی که میتونه بره نیست.
بیا شانس ما رو ببین شانس سرباز امریکایی هم ببین: