زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

داستان قرآن در مورد دو مردی که باغ داشتند

یه سری مطلب خیلی وقت پیش که اینجا بحث حق و شرک شد نوشته بودم که فرصت نمیشد اینجا بذارم. البته میخواستم بهترش کنم اما وقت نشد. دیگه چون وقت تموم شده گفتم همینطوری که هست بذارم.

قرآن یه داستان تکاندهنده ای داره.(سوره کهف آیه 32 به بعد) میگه دو نفر بودند و هر کدوم یه باغ داشتند که کنار همدیگه بوده. یکیشون به اون یکی میگه من از تو مال بیشتری دارم و فرزندانم بیشتره. فکر نکنم دیگه معادی هم در کار باشه و تازه اگرم باشه خدا بیشتر از اینا بهم میده! اون دوستش میگه ااااا تو چرا به خدا کافر میشی و مشرک شدی؟ اگر نه چرا وقتی آمدی توی باغت نگفتی هیچ نیروی جز نیروی خدا تعالی نیست؟ فردا اگر آب بیاد باغتو ببره چکار میکنی؟ امیدوارم که آب بیاد و باغتو ببره. اتفاقا همین اتفاق هم میفته و اون فرد پشیمون میشه و میگه عجب اشتباهی کردم به خدا کافر شدم.


این داستان رو که من خوندم به اونجایی که رسید که دوستش میگه تو چرا به خدا کافر شدی, گفتم ا مگه این بدبخت چی گفت که سریع بهش گفت به خدا کافر شدی و مشرک شدی؟!!! اول گفتم شاید از اول مسلمون نبوده اینطوری بهش گفته یا شاید از حرفش ناراحت شده حالا یه چیزی گفته!! اما بعد دیدم میگه تو چرا نگفتی نیرویی جز خدا نیست, بعدشم عذاب بر اون فرد نازل میشه و آخر داستان خود این فرد هم اذعان میکنه که آره من کافر و مشرک شده بودم و اشتباه کردم. اینجا شد که برگشتم ببینم چه چیزی باعث شد که به این روز بیفته و چطور شد یه مسلمونی به یه چشم بهم زدنی یه دفعه مشرک و کافر شد. چند تا موضوع به ذهنم رسید: اول اینکه خدا رو فراموش کرد و یه جورایی خودشو شریک دونست که آره اینا همش مال منه. بعدشم یکی از اصول دین که معاد باشه رو اینقدر راحت فراموش کرد (کفر). آخر سر هم روی همین خیال باطل شروع کرده بود به فخر فروشی یعنی عملی رو انجام داده بود که گناه هست, شاید اگر طرف مقابلش هم ناراحت کرده حق الناسی هم به گردنش افتاده.

نادیده گرفتن اصول دین
یک نکته ای که آدم باید توجه کنه اینه که نادیده گرفتن اصول دین به طرز وحشتناکی میتونه توی سرنوشت انسان تاثیر داشته باشه. یکی از مشکلات اصلی امروز ما مسلمونا اینه که اصول دین که نه یک امر تقلیدیه و همه باید خودشون بفهمن  به طور کلی نادیده گرفته شده و در عوض فروع دین چنان پررنگ و مهم شده که کلا بعضی فکر میکنن دیگه دین همین فروعشه (همین چیزایی که مراجع تقلید میگن و روش فتوا میدن) و چون اشهدشونو گفتن و اینارو رعایت میکنن دیگه مسلمان وارسته شدند و وارد یک قلعه محکمی شدند که هیچ خللی هم بهش وارد نیست. هر چی هم توی قرآن نوشته مشرکین و کافرین, منظورش مشرکین و کافرین مکه بوده و مربوط به زمان بت پرستا میشده و الان دیگه این دوران سپری شده و ازین خبرا نیست یا اگرم هست اینجاها نیست بلکه توی امریکا و انگلیس و کشورهای دیگه است!

یکی از اصول دین (که به اذعان اکثریت مهمترین اصل هم هست) همین اصل توحید هست. که مطالبی که در ادامه در مورد حق و شرک مینویسم مربوط به این اصل میشه و اینکه چقدر راحت کنار گذاشته شده.
نظرات 2 + ارسال نظر
الهام شنبه 27 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 01:18 ب.ظ

زیبا

ارار چهارشنبه 1 دی‌ماه سال 1400 ساعت 05:53 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد