زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

میکروسافت بینگ آکادمیک! Microsoft Bing Academic

بالاخره بعد از مدت ها این میکروسافت یه کار مثبتی انجام داد. بینگ آکادمیک اجازه میده که مقاله و استاد و دانشگاه و ژورنال و کنفرانس ها رو همراه با آمارشون جستجو کنید.



دیگه به راحتی میشه ژورنال ها و کنفرانس های معتبر رو توی هر زمینه ای پیدا کرد. زمینه های تحقیقاتی که بیشتر روش کار میشه رو دید و حتی اساتید فعال و غیرفعال رو تشخیص داد.


همه چیز به نظر خوب میاد, دو تا اشکال عمده داره:

1- ایندکسش هنوز خیلی ناقص تر از گوگل scholar هست. یه دفعه یه مقاله مهمه یه استادی رو اصلا ایندکس نکرده.

2- جستجوهای ترکیبی نمیشه کرد. مثلا نمیشه دانشگاه هایی رو پیدا کرد که اساتیدی با مقاله های تعداد citation بالا دارن رو پیدا کرد. 

من این کار رو یک گام بسیار بلند به اون چیزی که در آینده باید به وجود بیاد میبینم.

برای شروع خوبه. دست عمو بیلی درد نکنه.

زنگ تفریح GRE

سلام.

خب وقتی آدم کلی لغت حفظ میکنه نیاز به زنگ تفریح داره. امروز یه سایت خوب پیدا کردم که میشه همونطوری که لغات ها رو مرور کرد و چیزهای جدید یادگرفت, تفریح هم داشته باشه. اصل برنامه هنوز آزمایشی هست اما بدون شک ارزشش رو داره که یه نگاهی بهش بندازید.

http://dynamo.dictionary.com/

یه نگاهی به تور اش هم بندازید بد نیست.

http://dynamo.dictionary.com/help/tour



GRE

دیشب خواب بد دیدم

این روزا خیلی درگیر مسائل روزانه ام شدم. کارهای شرکت یه مقداری اش مونده و باید تا امروز و فردا یه چیزایی تحویل بدم که آماده نکردم. از اون طرف پایان نامه ام یه سری تصحیح ها لازم داره که هنوز انجام ندادم. دو هفته دیگه تافل دارم که هیچی نخوندم و حتی بعضی روزا نمیرسم که لغت های GRE امو هم بخونم. این مدت هم به جز 2-3 تا استاد به هیچ استاد دیگه ای نرسیدم که ایمیل بزنم. وقتی که اینقدر کار سرم میریزه سخت میتونم درست مدیریتشون کنم. به هر حال این هفته دیگه باید بعضی اش تموم بشه.


دیشب خیلی خسته بودم, طبق معمول این شبا ساعت 2 خوابیدم و دو شب قبلش هم نتونسته بودم هر کدوم رو بیشتر از 4-5 ساعت بخوابم. شدیدا نیاز به یه استراحت داشتم و قرار بود که امروز برم دانشگاه که بشینم تصحیحات پایان نامه امو انجام بدم که دیشب یه خواب بد دیدم و امروز اصلا دیگه حوصله هیچی نداشتم.


راستش یه دختری هست که میدونم از من خوشش میاد و هر وقتی که یه چیزی پیش میاد مدام سعی میکنه یه جوری نظر منو جلب کنه, بذارید اسمشو بذاریم دینا. من چند بار میخواستم که برم و بهش بگم که من اصلا آدمی نیستم که بتونم با اون زندگی کنم یا اصلا اونقدری که اون منو دوست داره دوستش ندارم اما هر بار که فکر میکنم میبینم آخه چرا من باید برم یه همچین چیزی به دختر مردم بگم؟؟؟ بعضی وقتا هم خواهرش سعی میکنه که یه جوری به من بفهمونه یا چه

میدونم سعی کنه که با من مهربون باشه. نمیدونم من خیلی از این چیزا سر در نمیارم. 


دیشب اولش خواب دینا رو میدیدم. بعد توی خواب بهش گفتم که آخه من اصلا نمیتونم با تو زندگی کنم, من چند ماه دیگه دارم برای دکترا میرم خارج و اصلا اینجا نیستم و نمیتونم هم تو رو با خودم ببرم. بعدشم تو اصلا انتخاب من توی زندگی نیستی, توی این فکرا یا گفتن این حرفا بودم که دیدم دینا نشسته یه جایی و داره گریه میکنه. بعدش خواهرش آمد پیشم و شروع کردم همین چیزا رو بهش گفتن و بهش گفتم که بره یه جورایی خواهرش رو آروم کنه. از یه ور نمیدونستم باید چکار کنم که یه باره وارد یه جای دیگه ای شدم و دیدم مامانم داره گریه میکنه. بهش گفتم چی شده؟ گفت بابات, بابات ... گریه نمیذاشت که حرفش رو ادامه بده. گفتم بابا چیه شده؟ گفت چند ساعت پیش پرواز داشت, هواپیما بلند نشده سقوط کرده و همه مسافرا مردن. اینو که گفت یکباره دلم ریخت پایین. گفتم اشتباه میکنی, بذار زنگ بزنیم فرودگاه. گوشی رو برداشتم و زنگ زدم فرودگاه و گفتم شماره پرواز .... چی شده. منشی هم گفت متاسفانه به جز 2 نفر از خدمه همه کشته شدن. گفتم تو رو خدا نگاه کنید ببینید اسم بابام هم توی لیست بوده یا نه. بعد یه کم مکث گفت بله متاسفانه. دیگه حال خودم رو نمیفهمیدم. زدم زیر گریه, نه اینجور گریه میکردما. خیلی ناراحت بودم و همش میگفتم بابا, بابا, آخه چی شد؟ چرا اینطوری شد. بعد فکر میکردم که حالا خانواده امون چی میشه؟ خب شد که پارسال نرفتم, حداقل اینجا باشم از مامانم نگهداری کنم. بعد فکر میکردم که اگر رفته بودم و اینجا بابامو از دست داده بودم اونجا چه حالی میشدم. سعی کردم که آروم باشم اما گریه امانم نمیداد. توی همین حس بودم که بیدار شدم. همه جا تاریک بود و ساعت 5 و هنوز اذان نگفته بودن. فکر کردم بلند شم یه کم قرآن بخونم اما دیدم اصلا نمیتونم. چشمامو بستم و وقتی باز کردم ساعت 5 و نیم بود و دیدم بابام بلند شده داره نماز میخونه. توی حال گیجی و ناراحتی نماز صبحم رو خوندم و دعا کردم و باز خوابیدم. این بار دیگه خواب بدی ندیدم اما صبح ساعت 9 و نیم که بیدار شدم همچنان توی شک خواب دیشب بودم. تا یه نیم ساعتی توی رختخواب داشتم فکر میکردم که آخه چرا همچین خوابی دیدم. هیچ کس خونه نبود و هر چی فکر کردم که امروز برم دانشگاه یا سر کار دیدم نمیتونم. البته دیشب مامانم حالش خوب نبود و دیروز رفته بود دکتر و براش آزمایش نوشته بودن, راستش خیلی نگران و ناراحت مامانم بودم اما نمیدونم چرا اینطور خوابی دیدم. سر نماز ظهرم کلی گریه کردم و دعا کردم که خدا هر دوتاشونو حفظ کنه.

امروز کتاب های GRE رو خریدم

از یکی از بچه ها شنیده بودم که انتشارات جنگل کتاب های GRE رو آورده, امروز رفتم انقلاب و خریدم.

کتاب ETS Official Guide قیمت 10500 تومان

کتاب Barron's new GRE قیمت 8400 تومان

کتاب Kaplan new GRE قیمت 8400 تومان


کلا حدود 27 تومن شد که بد نیست. جالب اینجاست که عصر کتاب Practice GRE ETS هم با پست آمده بود دم خونه. خلاصه امروز کتاب بارون شدم. امیدوارم که بتونم برای امتحان آخر آبانیه مطالب مهم اینا رو بخونم.

کتاب اولی شدیدا توصیه میشه, چون ETS پول میگیره برای اون کتاب بنابراین یه جوری امتحان میگیره که کسایی که خونده باشن از پولی که دادن احساس رضایت کنن. عین معلم خصوصی هایی که وقتی با شاگردای خودشون میگیرن سر امتحان یه سئوالایی رو میدن که اون شاگرده بلد باشه و فکر کنه یه چیزی یاد گرفته! من سر تافل پارسال اینو به عینه حس کردم.


شرکت هم صحبت کردم که از هفته دیگه اصلا نرم. گفتن باشه اما به جاش توی مهر و آبان یه روزایی بیا. خدا کنه که دیگه خیلی باهام کار نداشته باشن. این هفته تقریبا میشه گفت که همه کارهای شرکت رو انجام دادم. یه فردایی برم دیگه کار خاصی نمی مونه. واقعا خودمم باورم نمیشه این همه کار کرده باشم!


این مدتم هیچی GRE نخوندم, فکر کنم نصفش یادم رفته باشه. کارهای فارغ التحصیلی ام رو هم نکردم که فکر کنم از هفته دیگه باید شروعش کنم.

GRE

Google sites and analytics

داشتن سایت برای ارتباط با استادا چیز خوبیه. چون میتونید آمار بگیرید که اصلا آمدن توی سایت یا نه.
برای درست کردن سایت میتونید از سرویس Google Sites http://sites.google.com استفاده کنید که به نظرم خیلی هم راحته.
برای گرفتن آمار هم میتونید از همون Google Analytics استفاده کنید.
در کل اطلاعات رزومه ایتونو میتونید توی سایتتون بذارید و به ایمیل هایی که به استادا میزنید هم آدرس سایت و هم آدرس CV ایتونو بدید که بیان نگاه کنن.
من پارسال به یکی از استادا ایمیل زدم و دیدم آمده سایتم رو نگاه کرده اما جوابی بهم نداد, فهمیدم که خوشش نیومده! حالا شما ایشاالله رزومه خوبی دارید و بیان سایتتون رو ببینن و خوششون بیاد و یه فاند خوب بگیرید.