زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

یک هفته وحشتناک سخت گذشت

هفته ای که گذشت واقعا یکی از سخت ترین هفته های عمرم بود. از صبح میرفتم دنبال کارهای دانشگاه و پاسپورت و عصر تا ساعت 10 شرکت کار میکردم. دوباره فردا روزی از نو. میخواستم شب به شب بیام بنویس که چه بلایی بر سر ما آوردن, اما دیدم نه کسی حوصله اش میشه بخونه و نه من ساعت ده و نیم میرسم خونه نایی دارم که بنویسم.


شنبه

صبح رفتم دانشگاه برای مدرکم. دبیرخونه اش گفت هنوز دست ما نرسیده. زنگ زدم اونجایی که فرستاده بود, بعد از نیم ساعت گشتن گفت فرستادیم یه دبیرخونه دیگه. رفتم اونجا مسئولش نبود. یه نیم ساعتی منتظر شدم, وقتی آمد گفت فرستادیم امضا بشه. رفتم دم رفتر کسی که قرار بود امضا کنه, گفت که امروز انجام میده و فردا میفرستیم برای یکی دیگه. منتهی نفر دوم رفته خارج فردا عصر میاد. این شد که عملیات گرفتن مدرک متوقف شد تا دوشنبه. ساعت نزدیک 12 بود که رسیدم سر کارم.


یکشنبه

مثل بچه آدم رفتم سر کار تا شب کلی کار عقب مونده بود که انجام دادم.


دوشنبه

صبح زود رفتم دم دفتر نفر دوم. خوشبختانه آمده بود و امضا رو گرفتم و مدارک رو بردم دبیرخانه. باز سه ساعت توی صف دبیرخونه بودم تا بالاخره ثبت شد. ساعت نزدیک 12 بود, گفت که دیگه ما خودمون میفرستیم شما از دبیرخونه ریاست پیگیری کن. رفتم دبیرخونه ریاست گفتم که این مدارک هست, منتهی من یه کم عجله دارم ممنون میشم اگر تا رسید بدید امضا کنن. عصر باز رفتم سر کار تا شب دیروقت کارها رو انجام دادم.


سه شنبه

صبح زنگ زدم گذرنامه چون 10 روز گذشته بود و هنوزم نیامده بود. گفت آقا ناقصی داشته ما صادر کردیم اما تا رفع نقص نشه نمیتونیم بفرستیم. حالا نقص اش چی بود, کسی که نامه وزارت رو میزده یادش رفته که تاریخ اتمام مجوز رو وارد کنه. رفتم پلیس 10+ نگاه کرده میگه جزؤ ناقصی ها به ما اعلام نکردن. توی کامپیوتر زد و دید بله مشکل داره. ظاهرا کلا 3 تا مرکز هستن توی تهران که رفع نقص میکنن و گفت میفرستیم تهرانپارس شما برو از اونجا پیگیر باش. یک ساعت دیگه میرسه. سریع آمدم تهرانپارس. یک یک ساعت و نیمی بودم و گفت هنوز مدارکت نیامده اینجا. اگر کپی نامه وزارت رو داری من میتونم برات درست کنم. خوشبختانه کپی مدارک سفارت رو داشتم و دادم برام رفع نقص کرد. برای گرفتنش اما گفت باید پست بشه, زودتر میخوای برو گذرنامه. سریع خودمو رسوندم گذرنامه. منو فرستادن باجه 2 و افسری که اونجا بود گفت امروز پست میکنیم, فردا یا نهایت پس فردا دستتون هست, راهی هم نداره که الان از اینجا بگیری. رفتم پست توی گذرنامه اونم گفت ما اصلا اینجا تحویل نداریم. رسید پست منطقه برو از اونجا بگیر. دیدم بهم نمیدن, ساعت نزدیک 2 و نیم بود. خودمو رسوندم دانشگاه و گفتم مدرکم چی شد؟ گفت که ما فرستادیم دفتر رئیس امضا بشه. شما فردا تماس بگیر ایشالله آماده شده باشه بگیری. ساعت 4 رسیدم سر کار و تا دیروقت کارامو انجام دادم.


چهارشنبه

صبح طبق قرار قبلی ساعت 8 و نیم زنگ زدم. گفت که آقا هنوز امضا نشده. گفتم برم دانشگاه که کارم انجام بشه. اینا تلفنی کاری نمیکنن. رفتم اونجا ساعت 10 بود. گفت آقا فرستادیم بالا امضا بشه هر وقت آمد چشم بهتون میدیم, حالا شما بیرون بشین آمد خبرتون میکنیم. من یه چند دقیقه ای نشستم, با خودم گفتم که معلوم نیست که کی بیاد, برم سر کار تا حداقل از کارم باز نمونم. ظهر ساعت نزدیک 1 بود دوباره بهش زنگ زدم. شروع کرد بد و بیراه گفتن که آقا چقدر زنگ میزنی, رئیس رفته جلسه هیات امنا تا 2-3 هم نمیاد. اون موقع هم بیاد معلوم نیست که امضا کنه. اصلا من دیگه جواب تلفن های شما رو نمیدم, باید حضوری بیایید. گفتم من که چند ساعت پیش حضوری اونجا بودم! گفت در هر صورت دیگه امروز کار شما انجام نمیشه, شنبه صبح! تلفنو که قطع کرد خیلی عصبی بودم. برای یه امضا دو روز معطلی بی خود و بیجهت. دیگه میدونستم امروز نگرفتم به تایید مدرکم نمیرسم. با خودم گفتم حالا شنبه هم بگیرم باز میتونم ترجمه اشو داشته باشم.


پنجشنبه

صبح زنگ زدم گذرنامه که آقا این گذرنامه ما چی شد. شماره پیگیری بدید من برم از پست بگیرم چون نیامده. نگاه کرده میگه آقا ما هنوز نفرستادیم. گفت در هر صورت امروز میفرستیم و تا شنبه, یکشنبه در نهایت دوشنبه میاد دستتون. گفتم من یکشنبه بلیت دارم نمیتونم دیگه صبر کنم. سریع راه افتادم رفتم اداره گذرنامه. اونجا رفتم رئیس واحد صدور گفت باید برم پیش سرهنگ قنبری. توی همون سالن 3 اولین در سمت چپ نشسته بود. همونجا با یه خانمی دعوا شده بود که گذرنامه اشو نمیدونم از یه جای دیگه صادر کرده بودن یا یه جای دیگه رفته بود و نمیتونست از اونجا بگیره. دیدم دعواست آمدم بیرون. یه یک ربعی صبر کردم و دوباره رفتم. اول توی سیستم زد و گفت امروز میفرستیم شنبه برو از اداره پست منطقه ات بگیر. گفت آقا هیچ راهی نداره بدید. چون پست منطقه من نمیرسونه. منم یکشنبه شب بلیت دارم. دیگه راضی شد که همینجا بهم بده. پشت رسید پلیس 10+ رو امضا کرد و داد دست اون افسر دم در که بره از بایگانی بیاره. یه نیم ساعتی طول کشید که برگشت و گفت رفته توی پست. دوباره باجه 3 برام نوشت که سرهنگ قنبری بزنه از پست به من تحویل بدن. سرهنگ هم یه امضا زد و رفتم پست داخل گذرنامه سالن 2. اونجا هم پنج دقیقه نشد که پاکتشو پیدا کرد و بهم داد. ساعت نزدیک 1 بود که بالاخره گذرنامه رو گرفتم.

آمدم بیرون چند قدم رفتم دیدم بودی جیگر میاد و خیلی گرسنه بودم. رفتم گفتم که 2 سیخ جیگر. گفت آقا دو سیخ نمیشه که. حداقل باید 5 سیخ باشه. دیدم سیخی 1000 تومنه و میشه 5000 تومن! یه فکری کردم که 5000 تومن برم پیتزا بخورم که بهتره! بالاخره راضی شد 3 سیخ برام زد و با نوشابه اش 4000 تومن هم گرفت. توی هر سیخ سه تا تیکه کوچیک جیگر چسبیده بود. ناهار رو که خوردم سریع آمدم دانشگاه اما هیچ کسی اونجا نبود!


شنبه

صبح رفتم دانشگاه که هر جوری شده مدرک رو بگیرم. توی اتاق دبیرخونه ریاست نشستم. یک ساعت و نیمی گذشت و گفت آقا امضا شده برو از واحد صدور بگیر. رفتم واحد صدور. گفت که باید فرم پر کنی از بایگانی بیاد. فرم پر کردم و نشستم. توی واحد صدور یه پسره بود که هنوز وقت سفارت هم نگرفته بود. گفت که من 4 روزه دارم مدرکمو میگیرم. مدارک رو دادن دست خودم منم سریع امضاها رو گرفتم. گفتم به من که ندادن. وقت ناهار و نماز شد و خلاصه ساعت 2 مسئولش گفت که اصلا پرونده ات نیامده.

سریع رفتم بالا پیش کارشناس پرونده و گفت که آقا پرونده ات دست منه, الان یه یک ساعتیه آمده اینجا. وقتی از توی پوشه درآورد دیدم اصلا امضا نشده! گفتم خانم این که هنوز امضا نشده. گفت خب امضاهای دانشکده اش شده! گفتم اونا رو من خودم روز دوشنبه گرفتم آوردم یعنی تا امروز اصلا دفتر رئیس هم نرفته که امضا بشه؟؟؟ گفت نه, فرستادن دفتر ما و تا رسیده به منم طول کشیده. گفت شما که مدرکتونو دادیم دست خودتون امضا گرفتید باید میامدید پیش خود من, نه اینکه بدید دبیرخونه! گفتم خیر مدرک بنده رو دست خودم ندادید و گفتید که دانشکده قبول نمیکنه (درحالی که اون پسره که میگفت من 4 روزه گرفتم هم هم دانشکده ای خود من بود) گفت خب من الان میفرستم دبیرخونه ریاست که بره امضا بشه. گفتم خانم از دوشنبه قراره این کار انجام بشه. اون آقا هر روز به من گفته که مدارک رفته برای امضا. رفتم دبیرخونه ریاست و گفتم آقا این پرونده اینطوری شده و شما منو از صبح علاف کردید و الکی فرستادید واحد صدور و ... آخرشم زیر بار نرفت که خودش بوده که منو فرستاده واحد صدور و کلی هم توی دفترها گشت که شاید یه اسم مشابه پیدا کنه بگه تشابه اسمی بوده که نکرد. و خلاصه دردسرتون ندم, تا ساعت 4 توی دانشگاه بودم و دانشنامه ام امضا هم نشد و آخرشم گفت واحد صدور تعطیل شده و برو فردا بیا.

برگشتم سر کار خسته و کوفته و توی ذهنم حرف ها رو مرور میکردم که چرا این اینطوری گفت و ... دیگه اینطوری حتی به ترجمه خشک و خالی هم نمیرسیدم.


یکشنبه

صبح زود رفتم دانشگاه تا ساعت 11 تونستم مدرکمو بگیرم. مسئول دبیرخونه سریع آمدم دارالترجمه و رفتم پیش مترجمه و بهش گفتم ببین آقا این مدرک ما 3 خط بیشتر نیست و منم یه مهر و امضا مترجم بهم بدی راضی هستم میتونی برام تا آخر وقت امروز بزنی؟ اونم قبول کرد. سریع رفتم بانک عوارض خروج رو دادم و حواله دلار دولتی رو هم از بانک ملت گرفتم. بعدشم آمدم سر کار (ساعت نزدیک 1) یه سری کارها رو انجام دادم و عصر ساعت 4 رفتم ترجمه مدرکمو هم گرفتم. شب هم که به سلامتی آمدم فرودگاه و پرواز برای آنکارا.


فکرشو کنید:

1- کسی که مشخصات منو وارد کرد برای گذرنامه اشتباه میکنه.

2- کسی که مسئول نواقصیه توی گذرنامه 10 روز گذشته و نواقصی مدرک منو اعلام نکرده.

3- افسر باجه 2 گذرنامه دروغ میگه که امروز حتما پست میشه و دو روز دیگه میرسه دستتون.

4- مسئول پست داخل گذرنامه دروغ میگه که اینجا اصلا تحویل نداریم و حتما باید پست بشه که بره پست منطقه از اونجا بگیری.

نتیجه چی میشه؟ من گذرنامه ای رو که میتونستم روز سه شنبه بگیرم, با وجود اینکه توی اداره اش هم بودم بهم نمیدن و مجبور میشم پنجشنبه هم از صبح برم گذرنامه و تازه اینقدر دیر میشه که بلیت امریکا رو هم نمیتونم تا قبل از رفتنم به آنکارا بخرم.


بازم فکرشو کنید:

1- کارشناس پرونده از روز اول دروغ میگه که نمیتونیم پرونده رو بدیم دست خودتون که امضاشو بگیرید.

2- مسئول دبیرخونه دروغ میگه (یا اشتباه میکنه) که پرونده اتو فرستادیم امضا بشه. از روز سه شنبه تا شنبه هفته بعدش هر روز این کار رو میکنه و حتی یکبار هم چک نمیکنه که ...

3- مسئول دبیرخونه دروغ میگه (یا اشتباه میکنه) که امضا شده برو واحد صدور.

4- مسئول دبیرخونه اصلا حاضر نیست قبول کنه که اشتباه کرده! آخرشم منت میذاره سرت که کارت رو من پیگیری کردم که انجام بشه.

نتیجه چی میشه؟ مدرک ای که میتونستم سه شنبه و نهایتا چهارشنبه بگیرم که تاییدشو هم بگیرم تا روز پروازم هم دستم نمیرسه. و مدارکم ناقص می مونه.

نظرات 2 + ارسال نظر
همسفر سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:24 ق.ظ http://soozeeshtiyagh.blogfa.com

سلام ... خسته نباشی
رسیدن بخیر یا بهتره بگم رفتن بخیر...

ممنونم.

شادی سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:10 ق.ظ

بازم خدا رو شکر.
همه ش نگران بودم به هواپیما نرسی
با این که پست آخرت رو از آنکارا خونده بودم.
موفق باشی.

ممنونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد