زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

ارز دانشجویی

شاید بعضی ها نمیدونن اما طبق قانون شما وقتی که برای ادامه تحصیل خارج از کشور میخواهید برید میتونید از طرف وزارت علوم تسهیلات دریافت کنید. یکی از مهمترین این تسهیلات ارز دانشجویی هست. ارز دانشجویی به ازای هر ماه زندگی 1000 دلار (هر ترم 5 ماه) و شهریه تا سقف 15000 دلار در سال رو شامل میشه. چون تا سالهای قبل فاصله بین قیمت ارز بازار آزاد و دولتی خیلی کم بود, تقریبا هیچ کس به فکر این نبود که بخواد ارزی رو که لازم داره از طریق وزارت علوم پیگیری کنه. دخترهایی که میرفتن هم به خاطر نداشتن سربازی اصلا گذارشون به وزارت علوم هم نمیفتاد و حتی به گوششون هم به همچین چیزی نمیخورد.

برای گرفتن ارز دانشجویی مدارک اول توی سایت نشا باید ثبت نام کنید.

http://www.nesha.msrt.ir/

بعد مدارک خواسته شده رو پیوست کنید. یه پرونده توی وزارت علوم تشکیل بدید (که پسرها به خاطر سربازی معمولا تشکیل دادن) و بعد به تاریخی که میگن مراجعه کنید.

اول باید با نزدیک ترین شعبه بانک ملی به خونه اتون صحبت کنید که ببینید ارز دانشجویی میده یا نه. اسم شعبه رو برای گرفتن نامه از وزارت علوم لازم خواهید داشت.

در مورد مدارک لازم وزارت علوم و بانک: اگر هنوز نرفتید که کمتر مشکل دارید, همینجا کپی و اصل گذرنامه و صفحه ویزا و بلیت و پذیرش دانشگاه رو میبرید وزارت علوم و نامه به بانک میگیرید. اگرنه که باید اشتغال به تحصیل (اصل) بگیرید و به تایید سفارت ایران توی اون کشوری که هستید برسونید. همچنین کپی مدارکی مثل پاسپورت و شناسنامه و کارت ملی و ویزا به همون سفارت بدید و برابر با اصل کنید (اگر قبل از رفتن این کارو اینجا کرده بوده باشید که خیلی بهتره) و بدید دست یه نفر بیاره یا پست کنید. وزارت علوم این مدارک رو لازم داره. بانک هم دوباره همینا رو میخواد. البته نیازی نیست که دو سری داشته باشید چون وزارت علوم نامه اشو پیوست میکنه به مدارک شما برای بانک.

نامه رو میبرید بانک و بسته به اینکه بانک چقدر متقاضی داشته باشه به شما یه وقتی میده که بعدا بیایید ارزتون رو بگیرید. (بانک نزدیک خونه ما که گفت آخرای اسفند!) شهرستان ها شده یه روزه هم ارز دادن یا شعبه های خلوت یکی دو هفته ای.

بانک ملی الان بهتره چون پشتوانه ارزی بیشتری داره.  بعضی میگن صادرات هم خوبه. اما بانک های خصوصی و ... تقریبا وضع ارزیشون خرابه.

هفته پیش برای داداشم ایتالیاست قرار شد که بریم دنبال ارز دانشجویی, چون واقعا یورو 2200 تومن خیلی برای ما گرونه. اول به بانک X هم زنگ زدیم چون همه حسابامون توی اون بانک بود اما گفت که از بانک مرکزی با تماس گرفتن گفتن حق ندارید به کسی ارز دانشجویی بدید, هر کسی بچه اشو فرستاده حتما پولشو داشته که فرستاده. برای همین تصمیم گرفتیم که از همون بانک ملی اقدام کنیم که شاید آخرای اسفند داشته باشن و ازشون بتونیم بگیریم.

برای اونایی که برنامه رفتن به کشورهای دیگه رو داشتن و به فقط به خاطر قیمت دلار برنامه اشون به هم خورده, احتمالا این گزینه بتونه کمکشون کنه. اگرچه خیلی اعتباری به این قانونا نیست که امروز هستن و فردا نیستن اما حداقلش اینه که تعداد دانشجوها اونقدر نیست که بخواد مشکلی برای ارز کشور ایجاد کنه و ممکنه این قانون ادامه داشته باشه.

پسر خوب ....

چند روز پیش یه ایمیلی آمد, گفتم بذارمش اینجا




آخرش به نظرم جالب نبود خط آخر رو خودم عوض کردم:









گزارش هفتگی

این هفته کارهای شرکت خوب بود. یه کار از بیرون گرفته بودم که ساعات اضافی خونه رو هم کار کردم. واقعا دیگه وقتی اضافه نمونده بود. یه روز رفتم 3 ساعت فقط ریزنمره هامو بگیرم پست کنم. (با احتساب رفت و آمد = 5 ساعت). به خاطر وضع اینترنت موقع اپلای یکی از دانشگاه ها پول از حساب کم شده و آخرشم سابمیت نشد. خلاصه که این هفته همه مسئولین امر رو که این همه سنگ سر راه ما گذاشتن رو حسابی مستفیذ کردم و فکر کنم اگر قرار بود خدا یه کمی هم بهشون رحم کنه دیگه با این همه دعای خیری که من پشت سرشون کردم نکنه. از دیروز و امروز هم میخوام اپلیکیشن 5 تا دانشگاه رو سابمیت کنم اما نمیشه. اپلیکیشن یکیشون الان نزدیک 3 ساعته طول کشیده. یه صفحه پر میکنم, دکمه save صفحه اشو میزنم بعد میرم شام میخورم میام دوباره یه کلیک دیگه میکنم. هنوزم تموم نشده. خیر سرم قرار بود امشب همه رو سابمیت کنم که دیگه فردا راحت باشم. هیچ کاریم انجام نشد. حتی SoP هاشون که از همه مهمتر و وقتگیرتر بود هم انجام ندادم. صبح هم باید برم شرکت و روز تعطیلی هم ندارم.

کارهایی که دستم هست دیگه داره به وضع خوبی میرسه. اپلای 5-6 تا دانشگاه مونده + کاری که فردا شرکت تحویل میدم + یه کاری که آخر هفته باید تحویل بدم + مقاله تزم + کمک به یکی از بچه ها برای مقاله اش + هدیه تولد تیلور که هنوز وقت نشده, فکر کنم ولنتاین آماده بشه.

Mind freak

کنار پویا نشسته بودم, یه سایتی رو باز کرده بود. گفتم مگه با این سرعت میشه سایتی رو هم باز کرد. گفت به زحمت! اما با وضع اینترنت ما آدم وقتی وارد این سایت میشه میخواد صورتشو ببره جلوی مانیتور فریاد بزنه Mind Freeeeeeeeeeeeeeeeak

(برای کسانی که نمیدونن: کریس انجل اسم یه شعبده بازه که کارهای عجیب غریب میکنه و یه برنامه ای داره به اسم Mind Freak. اول هر قسمت میاد جلوی دوربین داد میزنه مایند فریک!)


از 30 دسامبر که نمره GRE ایمو نگرفته بودم نتونسته بودم که توی سایت یکی از دانشگاه ها واردش کنم که خدا خیرش بوده پویا برام وارد کرد.

هیچی به هیچی

من خودم یه وقتایی ادعای خلاقیتم میشه اما یه دوستی دارم به اسم پویا (یادآوری کنم که به جز تیلور اسمای وبلاگم ساختگیه) که اون دیگه خیلی خلاقه. اون روز داشتم با پویا حرف میزدم گفتم که این همه زحمت میکشی آخرشم هیچی. گفت هیچی؟ کاشکی همون هیچی خالی بود! هیچی به هیچیه. دور باطل داره توی حلقه بینهایت هیچیه! اینم شده حکایت زحمات ما.