زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

برای رشته های مدیریت یا Business School ها

من چون خودم برای مدیریت اپلای نکردم تجربه چندانی ندارم ازش. برای فوق لیسانس اروپا که اصلا فرقی با رشته های مهندسی نمیکنه.

تفاوت هایی که میدونم ایناست:

1- سابقه کار توش ارزشمنده, بعضی دانشگاه ها بدون سابقه کار اصلا به طرف ادمیشن هم نمیدن.
2- برای امریکا به جای GRE خیلی جاها فقط GMAT رو قبول میکنن.

GMAT یه امتحان دیگه است شبیه امتحان GRE که از نظر ریاضی سخت تر و از نظر وربال آسونتر از GRE هست. منابع مربوط به خودش رو هم داره. توی سالهای گذشته بعضی دانشکده های مدیریت GRE رو هم جای GMAT قبول میکنن اما خیلی تعدادشون کمه و کسی که بخواد بره برای مدیریت حتما باید GMAT بده. ظاهرا این امتحان تا زمانی که دارم مینویسم در ایران برگزار نمیشه و برای دادن امتحان باید به کشورهای اطراف رفت.

خب بالاخره منم بچه دار شدم!

(مکالمه پشت تلفن)

- خب بالاخره منم بچه دار شدم!


- (خیلی عادی) تو و تیلور؟


- چی؟؟؟؟؟ من و تیلور؟؟؟؟؟ نه بابا!!!!!!!!!!!! زوده!!! ما که هنوز ازدواج نکردیم. اصلا من که هنوز امریکا نرفتم. آخه این چه حرفیه که تو میزنی؟!!!!!!!!


------------------
دیشب بعد از یه روز سخت برگشتم خونه. خیلی خسته بودم اما گفتم دیگه باید این کار رو تموم کنم. چندوقت پیش یه سایت دیده بودم به اسم "بنیاد کودک" که دارن زحمت میکشن و بچه هایی که توی خانواده های بی سرپرست یا خیلی فقیر هستن رو سر و سامان میدن. اولش خیلی مردد بودن که بخوام مسئولیتی قبول کنم, اما بعد به خودم گفتم هزینه اش اونقدری نیست که بخواد مشکلی ایجاد کنه. اصغر آقای فرهادی هم دو تا بچه از اینجا گرفته.



اولش خیلی خوشحال بودم و فکر کردم خیلی راحته. عکس های بچه ها رو نگاه میکردم و فکر میکردم از روی عکس ها یکیشونو انتخاب کنم. اما بعد که داستان زندگی هر کدوم رو میخوندم نمیتونستم جلوی اشک چشمام رو بگیرم. اطلاعات هر کدوم رو توی یه برگه فایرفاکس باز میکردم و داستانشونو میخوندم و اگر حس میکردم دوست دارم بهش کمک کنم برگه رو نگه میداشتم. ساعت حدود یک نصف شب شده بود و برگه های فایرفاکسم هی زیاد و زیاد تر میشدن. کم کم سعی کردم برگه ها رو ببندم. آخر سر, چهار تا هنوز باز مونده بود. بالاخره دلو زدم به دریا و یکیشونو رو انتخاب کردم و با پرداخت ماهانه 30 هزار تومن شروع کردم. خیلی خوبه که پرداخت آنلاین داره و میشه با کارتهای عضو شتاب پرداخت کرد. اینطوری حتی اگر برم امریکا هم میتونم بازم هر ماه پولشو آنلاین بدم.
امروز ظهر که سر کار بودم داشتم فکر میکردم که اینقدر گیج بودم که حتی دقت نکردم اسم بچه ام چیه!!! یکی دو ساعت بعد یه ایمیل آمد به همراه مشخصاتش و عکسش و ... و گفت که اطلاعاتم تایید شده. اینطوری شد که منم بابا لنگ دراز شدم.



اصغر فرهادی :
 بیش از آنکه کودکان نیازمند به کمک باشند ، ما نیازمند کمک به آنهاییم.

فرق GRE Subject و GRE General

GRE Subject برای بعضی رشته هاست فقط و امتحان تخصصیه

تا جایی که میدونم Subject برای سه جا به درد میخوره:


1- دانشگاه هایی که خیلی سطح بالا هستن و رقابت خیلی تنگاتنگ میشه.

2- برای دانشجوهایی که درس های تخصصی اشونو نمره خیلی کم گرفتن. (یه جورای جبران برای اینکه بگن درس ها رو بلدیم. یا مثلا از مهندسی ها کسی نمره ریاضی شو خوب نشده باشه و بخواد جبران کنه یا بگه توی ریاضی حرفی برای گفتن دارم)

3- برای دانشجوهایی که میخوان تغییر رشته بدن به رشته ای که سابجکت داره (مثلا کسی از مکانیک میخواد بره فیزیک و میخواد بگه درس های اصلی فیزیک رو بلدیم)


رشته هایی که سابجکت دارن:


  • بیوشیمی
  • بیولوژی
  • شیمی
  • کامپیوتر ساینس
  • ادبیات انگلیسی
  • ریاضی
  • فیزیک
  • روانشناسی


جهت اطلاعات بیشتر

http://www.ets.org/gre/subject/about/


GRE General برای همه رشته هاست. اکثر دانشگاه ها هم میخوان. نمره این امتحان اگر زیر خط فقر باشه (1100 برای بسیاری از جاها و 1200 برای بعضی جاها و 1300 برای جاهای خاص تر به بالا) اصلا دیگه اپلیکیشن رو بررسی نمیکنن (مگه استاد به ادمیشن کامیتی درخواست بده)

توی بقیه فرآیند پذیرش هم خیلی مهمه. در مورد General قبلا خیلی صحبت کرده بودیم.


من خودم Subject ندادم و نمیدونم چطوری هست اما نمره ای نزدیک به نمره کامل باید بگیرید که نشون بده درس های اصلی اون رشته رو واقعا یاد گرفتید.


تا جایی که میدونم: یه نمره بالا از جنرال خیلی خیلی ارزشش بیشتر از اینه که یه نفر یه نمره متوسط از جنرال بگیره و یه نمره بالا از سابجکت.

GRE

خبر خوش,فردا قراره بچه دار بشم

خیلی وقته که تصمیم گرفتم که بچه دار بشم اما خب نمیدونم چرا هی دست دست میکنم. دیگه گفتم فردا که اول ماه میلادی میشه بچه دار بشم بهتره.

جواب سئوالات ذهنم

این روزا بعضی وقتا که سر کارم کلا گیج میزنم و حوصله کار ندارم, اینه که مجبور میشم هر روز 2-3 ساعت کمتر ساعت بزنم. بیشتر سعی کردم که جواب های سئوالات ذهنم رو پیدا کنم. جواب بعضیهاشو پیدا کردم اما هنوزم خیلی مطمئن نیستم.


خانواده ام چی؟ در مورد خانواده ام که هیچ کاری از دست بر نمیاد و باید برم. تنها کاری که بتونم کنم اینه که بتونم باهاشون در تماس باشم و اگر تونستم پولی پس انداز کنم به برادرام کمک کنم که یه کم از فشار اقتصادیشون کم بشه.


برگردم یا بمونم؟ واقعیتش اینه که با این شرایط دلم نمیخواد برگردم اما دلم هم نمیخواد اونجا بمونم. دوست دارم که شرایط اینجا بهتر بشه و برگردم. در هر صورت احتمال داره که برنامه ریزی کنم که گرین کارتم رو بگیرم و بعد برگردم. دوست دارم بچه آینده ام اونجا به دنیا بیاد که این انتخاب رو داشته باشه که هر جا میخواد رو برای زندگیش انتخاب کنه.


ازدواج چی؟ چون چیزی به رفتنم نمونده دیگه ازدواج کردن اینجا معنی نداره چون آدم باید حداقل 6 ماه با یه نفر نامزد باشه تا ببینه میتونه باهاش زندگی کنه یا نه. ظاهرا دیگه از ما گذشته. در مورد اونجا هم ایده ای ندارم. باید برم ببینم آیا فرد مناسبی پیدا میشه یا نه. کسی چه میدونه شاید به تیلور هم پیشنهاد دادم!


اونجا چطور شخصیتی باید داشته باشم؟ فکر میکنم شخصیتی که اینجا دارم خیلی هم خوبه. برای چی بخوام عوض بشم؟ بالاخره هر انسانی یه سری نقطه قوت داره و یه سری نقاط ضعف. عوض شدن شرایط کمک میکنه آدم عوض بشه. اگر بتونم بهتر بشم سعی میکنم بهتر بشم اما اگر نتونم ترجیح میدم همینی که هستم باشم.


دینم چی؟ واقعا باید برم اونجا تا بعد بتونم قضاوت کنم. فکر کنم باید سعی کنم یه برنامه ریزی درستی داشته باشم و سعی کنم که یه وقتی از کارهایی که اینجا میکنم مثل نماز و ... دور نشم. در مورد بقیه مسائلی که نمیدونم هم نمیخوام الان ذهنم رو مشغول کنم. این همه مسلمون رفتن و دارن زندگیشونو میکنن چرا من باید نگران باشم؟


مریض بشم چی؟ خب خدا شفا دهنده هست. دانشگاه هم که بیمه داره. روزی هم که دست خداست. برای چی ناراحت باشم که آیا یه روزی مریض میشم یا نه؟

افسردگی بگیرم چی؟ خب ممکنه. یه کم در مورد این موضوع هنوز نیاز دارم فکر کنم.  شاید بد نباشه آخر هفته ها یه سر برم پیش تیلور خانم دلم باز شه!


چقدر پول دارم؟ کلا به اندازه خرج 2 ماه اول که فاند رو از دانشگاه بگیرم و بعدش هم به اندازه ای که دانشگاه پول بده دارم. درسته که الان پول بیشتری دارم اما میخوام بدم به خانواده ام که برای تحصیل برادرام کمتر سختی بکشن.

دلار چنده آخرش؟ این شیرین کاری های صورت گرفته در یکسال اخیر و جا به جا کردن قیمت دلار خیلی محاسبات رو سخت کرده. من فکر کردم چون به دلار قراره پول بگیرم دلار رو همون 1000 تومن حساب کنم. یعنی مثلا اگر میخوام یه بسته کاغذ بخرم که 5 دلاره, فکر کنم 5000 تومنه اینجاست. حداقل تا به قیمت ها عادت کنم, اینطوری حساب کردن آسونتره.

چقدر باید ماهانه هزینه کنم که فردا بتونم درست زندگی کنم؟ برای سال اول تصمیم گرفتم که مینیمم چیزی رو که میتونم هزینه کنم اما برای سال های بعد باز باید تصمیم بگیرم.

چی اینجا بخرم, چی اونجا بخرم؟ یه iPad اینجا بخرم که توی سفر میخوام برم نخوام بار سنگین کول کنم. که همین سه روز پیش بود که از صبح سر کار نرفتم و رفتم خریدم. قیمتش تقریبا با امریکا یکی بود. دیروز که دلار رفت بالای 2000 تومن از امریکا هم برام ارزونتر شد!



برای اون طرف هم یه لپ تاپ میخرم. در مورد بقیه وسایل هم فکر میکنم چون اونجا بهتر و ارزونتر گیر میاد دیگه اینجا نخرم. منم که اینجا چیز خاصی ندارم که بخوام بفروشم.


خونه کجا بگیرم؟ این مدت خیلی توی سایت ها دنبال خونه میگشتم که هنوزم پیدا نکردم. سایت های خیلی جالبی هم پیدا کردم که سر فرصت اگر برسم اینجا بذارم. با بچه های ایرانی دانشگاه هم صحبت کردم و یه چند جا هم اونا پیشنهاد دادن. متاسفانه شهری که میرم خیلی بزرگه و یه کم از دانشگاه که دور میشه 40 دقیقه پیاده راه میشه. برای همین خونه نزدیک دانشگاه گیر آوردن همچینم راحت نیست. تا حالاش که تصمیمم اینه که با همین بچه ها خونه بگیرم تا خرجم کمتر بشه و هم اینکه از اولش یه دفعه محیطم خیلی خارجکی نشه. یه مجتمع هم هست نزدیکای دانشگاه که بچه های ایرانی بیشتر گرفتن, فکر کنم جای مناسبی باشه. به هر حال ترجیحم اینه که خیلی نزدیک دانشگاه باشم تا برای سال اول نخوام پول ماشین بدم.


ماشین چی؟ از هر کسی که پرسیدم گفتن که اونجا ماشین قطعا لازمه. ظاهرا توی امریکا به جز منهتن نیویورک همه جا دیگه ماشین لازمه. برای ماشین هم بررسی کردم. ماشین نو دنده دستی از 11000 (نیسان versa) شروع میشه تا بالا. اما دنده دستی ها معمولا خوب فروش نمیره و بخوام عوضش کنم دردسر میشه. دنده اتوماتیک ها هم از حدود 14500 دلار به بالا هست که خیلی زیاده. ماشین دست دوم اما از 7000 تا به بالا میشه یه چیز تمیز مدل 2005-2006 گیر آورد. در هر صورت به خاطر اینکه قیمت ماشین نو خیلی میاد پایین و ممکنه که بخوام بعد از تحصیلم برگردم یا ماشین رو بفروشم ترجیح میدم که یه ماشین دست دوم بگیرم. اما فعلا برای ترم 1 یا حتی سال اول که پول زیادی ندارم ترجیح میدم که فعلا ماشین نخرم و خونه نزدیک دانشگاه بگیرم.


------------------

کارهایی که مونده تا قبل از رفتنم کنم یکی خونه است و یکی جور کردن مدارک دیگه مثل تست پزشکی و ترجمه مدارکی که ممکنه لازمم بشه مثل گواهینامه است. برای آنکارا هم برای پنجشنبه ای که میاد بلیت هواپیما از ماهان گرفتم 320000 تومن. و هتل هم همون هتل قبلی رو رزرو کردم حدود شبی 20 دلار. احتمال خیلی زیاد ویزام تا شنبه میامد اما ترجیح دادم ریسک نکنم و یک هفته ای آنکارا باشم تا اگر دیر شد عقب نیفته. پرواز ماهان چارتری بود و قابل تغییر نبود, اگرنه برای دوشنبه میگرفتم و در نهایت اگر ویزا نمیامد عوضش میکردم. پرواز ایران ایر هم ارزونترینش 440 هزار تومن بود که نسبت به این نمی ارزید.