زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

زیر آسمان خدا

این وبلاگ داستان یک پسر ایرانیه که تصمیم گرفت بره امریکا و برای این کار دو سال اپلای کرد تا بالاخره پذیرش گرفت و ...

نیاز به انجمنی در حمایت از حیوان نجیبی به نام الاغ

دو روز پیش به این فکر افتادم که یه انجمنی تاسیس بشه برای حمایت از حیوان نجیبی به اسم الاغ.



این حیوان بسیار دوست داشتنی به خاطر تواضع بیش از حدش در مقابل انسان موجودی نفهم و بیشعور لقب گرفته و به همین دلیل هر کسی را که از فهم و شعور بهره کمی برده است به وی تشبیه کنند. از آنجایی که این موجود توانایی ارتباط زبانی با انسان را ندارد, مدت مدیدی است که از دفاع در برابر حقوق خود محروم مانده است. اگرچه بنده معتقدم که حتی اگر روزی این حیوان زبان هم باز میکرد باز نجابتش مانع از اعتراضش میشد.

پ.ن.: در اعتراض به عده ای از انسان نماها که به این موجود پاک سرشت نسبت داده می شوند و هزار بار پست تر از وی هستند.
توجه: از آنجایی که بعضی از این به ظاهر انسان ها مهارت در بالا رفتن از دیوار بعضی جاها را نیز دارند امیدواریم که به حیوان نجیب دیگری به اسم میمون تشبیه نشوند.

به شب وصلت جانا دیوانه شدم

به شب وصلت جانا دیوانه شدم

به شمع رویت جانا پروانه شدم

به مه روی تو من جانا حیران و ماتم
ز غم عشق تو شد جانا صبر و ثباتم

به حال من نگر دلبر دلبر
زار و نزارم جانا زار و نزارم

شیدای توام تاج سرم بیا به سرم
رسوای تو ام چشم ترم بنشین به برم

عاشقم کردی جانا دلم را بردی

به زلف سر کجت دلبر دلبر
گم شده دلم جانا گم شده دلم


به ماه عارضت دلبر دلبر
حل کن مشکلم جانا حل کن مشکلم

به شب وصلت جانا دیوانه شدم
به شمع رویت جانا پروانه شدم


به مه روی تو من جانا حیران و ماتم
ز غم عشق تو شد جانا صبر و ثباتم

به ماه عارضت دلبر دلبر

حل کن مشکلم جانا حل کن مشکلم

--------------------

نمیدونم چرا این آهنگو گوش میدم از خودم بیخود میشم. واقعا شجریان توی این آهنگ محشر کرده.

به روز سرنوشت ساز نزدیک میشیم

خب دیگه از 15 فروردین سختی کشیدن برای حفظ کردن چندهزار تا لغت داره تموم میشه. این مدت کتاب های کاپلان + بارونز + Official Guide رو خوندم و تمریناشونو حل کردم. از بیگ بوک خیلی نرسیدم بزنم. متاسفانه هنوز توی ریاضی بی دقتم اما باز از دو هفته پیش بهترم. سئوالا از بس ساده هست میخوام ذهنی حل کنم یه دفعه حواسم نیست اشتباه میکنم یا اصلا صورت سئوالو غلط میخونم. بیشترین مشکلم توی این سئوالایی هست که مسئله است و باید 2 خط بخونی تازه بفهمی چیه. توی شمارش هم مشکل دارم اما دیگه وقتی نیست که بخوام کتاب های ریاضی گسسته رو یه نگاهی بندازم. همون 2-3 تا فرمول ترکیب و جایگشت رو حفظ کردم برم سر جلسه دعا کنم که از این احتمالات و شمارش سئوال سخت نیاد! روی نمودار ها هم که تا دلتون بخواد, 2 رو میخونم 4, مرد رو میخونم زن و اصلا نمیدونم حواسم کجاست که برچسب ها رو هم غلط میخونم.


الان توی خونه وربال اگر خوب بزنم 14 تا غلط و متوسط هم 22-23 تا غلط میزنم. ریاضی هم بین 4 تا 7-8 تا غلط میزنم. اونم همشون به خاطر بی دقتی. انتظار نمره 165 به بالا برای ریاضی و 150 به بالا برای وربال دارم که امیدوارم دیگه از اینا کمتر نشم. خدا کنه ریاضی هم سر جلسه خوب باشم بتونم 170 شو بگیرم.


فردا بشینم همه لغاتمو یه مروری کنم و دیگه خلاص. امیدوارم که فردا شب هم مثل امشب نشه که خوابم نمیره. الان تقریبا میشه گفت که 1 ماهه شبها خوابم نبرده و همش بعد از نماز صبح خوابیدم تا ظهر و یا اصلا تا ظهر بیدار بودم بعد از نماز ظهر خوابیدم تا عصر. نمیدونم از استرس امتحانه و یا از پارازیت هایی که برادرا میفرستن ما سرطان بگیریم هست. به هر حال از ایران که برم معلوم میشه.


از شنبه شروع میکنم دوباره به استادا ایمیل بدم ببینم چی میگن. بعد از امتحان هم حتما میام مینویسم که چطوری بود. دارم فکر میکنم کاشکی امتحان بهمن رو هم ثبت نام کنم. ولی بفهمی نفهمی احساس خستگی میکنم.

شدم جغد شب و کمر درد گرفتم

این روزا تبدیل به جغد شب شدم. عین پارسال شبا تا صبح خوابم نمیبره و اینترنت بازی میکنم. یعنی توی سایت دانشگاه ها استادها رو دید میزنم. کمرم هم به شدت درد گرفته چون این مدت همش روی زمین دراز کشیدم و درس خوندم یا با کامپیوتر کار کردم برای همین به کمرم فشار آمده. سرما خودگیم هم هنوز خوب نشده و بعضی وقتا میفتم روی سرفه. خدایی عجب ماهی بود این ماه.


باورم نمیشه که فقط 3-4 روز دیگه تا امتحان مونده باشه. خیلی خیلی زود گذشت. اصلا انگار همین دیروز بود که داشتم اپلای میکردم. متاسفانه به استادای کمی ایمیل زدم و هیچ جوابی هم نگرفتم هنوز. البته امید دارم که از شنبه بشینم درست و حسابی روی این موضوع کار کنم. یه سری استاد لیست کردم که هنوز بهشون ایمیل نزدم, شاید یکیشون بخواد جواب بده. SOP پارسالم رو هم که دیدم در حد فاجعه بود. با وجود اینکه پارسال یکی دو هفته هم وقتم رو گرفته بود اما الان که نگاهش میکنم خیلی هم خوب نشده بوده و باید از اول بنویسم.


نگاه که میکنم میگم اصلا چقدر مگه قراره عمر کنیم. مثلا 60 سال. خب تا حالا که نزدیک 30 تاش گذشته. نزدیک 2 سال هم که گذاشتم برای این اپلای  و 5-6 سال هم احتمالا دکترا طول بکشه. یعنی یه قسمت زیادی از عمر باقیمانده رو هم باید بذارم برای درس. اما چاره چیه. اینجا نه زندگی دارم, نه میتونم داشته باشم و نه از وضعی که دارم راضی هستم. بنابراین هیچ چاره ای نیست که بذارم و برم. منتهی نباید اشتباه پارسال کنم که باعث شد از هیچ جا پذیرش با فاند نگیرم.

حالا از شنبه که GRE بدم شروع میکنم به همه استادایی که پیدا کردم ایمیل میدم. الان تقریبا همه دانشگاه ها رو یه سری نگاه کردم و از اونا یه 15-20 تایی رو گذاشتم بالا. توی هر کدوم از اونا هم استاداشونو پیدا کردم و فقط مونده که ایمیل بزنم ببینم چی میگن. کار یه روز صبح تا شبه. اگر جواب ندادن هم مجبورم که اپلای کنم و اسمشونو توی SoP ایم بنویسم. حالا ببینیم چی میشه. خیلی دوست دارم ببینم نمره GRE اولیم چند میشه چون میدونم دومی نباید خیلی با اون اولی فرق کنه.


این روزا یه وقتایی نگرانم که دست سرنوشت آخر منو کجا میندازه. یه وقتایی فکر میکنم شاید بیفتم توی دالاس, یه وقتایی میترسم بیفتم توی یه شهر دور افتاده و بعضی وقتا هم به خودم میگم شاید بیفتم توی لس آنجلس یا سن دیگو. بعضی وقتا هم این ترس رو دارم که نکنه اصلا هیچ جایی قبول نشم و همه زحماتم به هدر بره. اما هیچ چاره ای ندارم جز اینکه صبر کنم و ببینم چی پیش میاد. اگر یه نمره خوب از GRE میگرفتم شاید الان هیچ نگرانی ای نداشتم اما الان واقعا نمیدونم چی پیش میاد. ایشا الله که هرچی خیر و صلاح هست پیش بیاد.

یک هفته تا GRE سرنوشت

چه زود میگذره, انگار همین دیروز بود که میخواستم GRE بعدم و همه میگفتن نمیخواد بخونی! بعدش جوابای ریجکت دانشگاه ها عین برگ های پاییزی آمدن. فروردین بود که تصمیم گرفتم که بشینم چند ماه بخونم و مثلا فکر میکردم نمره 1400-1500 بگیرم. حالا یک هفته مونده به امتحان و میگم خدا کنه دیگه 1200 کمتر نشم و ریاضی هم نمره کامل بگیرم که دیگه خیلی ضایع است که میگن 3 بار امتحان داده آخرشم ریاضی نمره کامل نگرفته.


الان دقیق 1 هفته مونده به امتحان و شنبه آینده صبح زود امتحان دارم و امیدوارم که این امتحانو دیگه خراب نکنم. باید بگم که 6 ماه برای من که زبانم هم تعریفی نداشت و از صبح تا شب هم کار میکردم  خیلی کم بود. اگر این 6 ماه رو از صبح تا شب میخوندم شاید میشد امید داشته باشم به 1300-1400 اما الان بین 1200 تا 1300 هم بشم راضی هستم. بعضی دانشگاه ها مثل UTD نوشتن که اونایی که مستر داشتن با 1200 به بالا پذیرش گرفتن, والا دیگه از همون UTD هم پذیرش بگیرم راضیم و استنفورد و UCLA پیش کش! این مدت همش داشتم فکر میکردم که کدوم دانشگاه ها اقدام کنم و آخر سر به این نتیجه رسیدم که خودم رو گول نزنم, من اول و آخر باید امسال قبول بشم و برم و امریکا اولویتش برای از اروپا و استرالیا خیلی بیشتره, بنابراین بهتره که به جای اینکه فقط به رنک های بالا فکر کنم به رنک های پایینی که شاید شانس پذیرش بیشتری داشته باشم فکر کنم. ترجیح میدم برم Orlando هر روزم برم دیزنی لند اما نرم توی یه شهر کوچیک آلمان یا هلند یا حتی وین توی اتریش.


هنوز انتخابامو قطعی نکردم اما متاسفانه فکر کنم خیلی با پارسال فرق کنه و باید بازم کلی پول پست مدارک بدم, تا حالا این چند تا رو قطعی کردم USC, UCSD, UTDallas, UCF, Purdue و یه چند تا دیگه هم مثل NCSU و Emory و ... هم توی لیستم هست اما میخوام اول ایمیل بزنم استاداشون اگر جواب دادن اپلای کنم. والا با این دلار گرون شده اصلا نمیصرفه آدم بخواد الکی اپلای کنه. اون 5 تا هم دانشگاه های خوبی هستن که در هر صورت چه استاد جواب بده چه نده اپلای میکنم. حالا منتظر نمره GRE اولی هم هستم ببینم اگر نمره اش بد شده به جاهای پایینتر فکر کنم و اگر متوسط بود به جاهای متوسط تر. بعید میدونم به استنفورد هم برسه.


نمیدونم چرا اینا این همه دانشگاه دارن, آدم گیج میشه چکار کنه. خب یه دانشگاه میذاشتید همه استادا رو هم میریختید توی اون. آدم راحت اپلای میکرد همونو همه با هم یه جا درس میخوندیم دیگه. نمیفهمم این همه دانشگاه رنگارنگ با این همه طرز تفکر متفاوت از کجا آمده.